کد خبر: ۲۰۱۸۲۰
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۱
 فرشاد مومنی می‌گوید: دولت به دلیل کسری مزمن بودجه اقدام به دستکاری نرخ ارز می‌کند، ولی به نظر من چنین بازی‌هایی را نباید فقط از منظر بازی با عدد و رقم کسری مالی دولت بررسی کرد، بلکه باید به تبعات ناگوار آن نیز توجه داشت.

این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه بدون تردید نرخ ارز دستکاری می‌شود بیان کرد: اکنون این مسئله مطرح است که دولت دچار کسری مزمن بودجه و بحران مالی بی‌سابقه شده، بنایراین اقدام به دستکاری نرخ ارز و بازی با آن و در عین حال بازی با قیمت‌های کلیدی دیگر می‌کند. به نظر من افزایش قیمت‌های کلیدی و چنین بازی‌هایی را نباید فقط از منظر مسئله بازی با عدد و رقم کسری مالی دولت بررسی کرد، بلکه باید به تبعات بدتر آن هم توجه داشت.

وی ادامه داد: مسئله اساسی‌تر این است که این جهت‌گیری‌ها بر انسجام اجتماعی، احساس تعلق به کشور و امید به آینده اثرات نامطلوبی به جای می‌گذارد و ما انتظار داریم قوه مجریه و مقننه و هم نهادهای نظارتی رویه‌های دورنگرانه و عاقبت‌اندیشی را جایگزین رویه‌های کوته‌نگرانه‌ کنونی خود کنند، وگرنه باید هزینه‌های بسیار سنگین‌تری را در آینده بابت آن بپردازیم.

او با اشاره به این‌که بهره‌مندان از رانت‌ها و غیرمولدها اکنون از افزایش نرخ ارز استقبال می‌کنند افزود: افرادی که نیروی جریان‌ساز برای افزایش گاه و بیگاه نرخ ارز هستند، رسانه‌هایی دارند که در نقش تریبون آن‌ها افزایش نرخ ارز را تبلیغ می‌کنند. در چنین وضعیتی که مردم مظلوم و تولیدکنندگان محرومتر و مظلومتر ما باید برای بقای خود تلاش کنند، ثروت بادآورده‌ای هم هست که نصیب غیرمولدها می‌شود.

عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: بزرگترین توجیه دولت برای بازی با نرخ ارز این است که اگر نرخ ارز را بالا ببرد می‌تواند اوضاع و احوالش را از نظر مالی ساماندهی کند، ولی غافل از این‌که دولت به عنوان یک ابربنگاه که بزرگترین مصرف کننده و بزرگترین سرمایه گذاراست، بزرگترین زیان بیننده از بازی نرخ ارز هم هست.

مومنی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: اکنون ما با تحولات ساختاری بسیار خطرناکی روبه رو شده‌ایم که باید مورد توجه قرار گیرند. کشوری که در سال‌های پایانی دهه ۱۳۷۰ دستیابی به درآمد ارزی سالانه ۱۵ میلیارد دلار را رویایی و آرمانی می‌پنداشت، اکنون با درآمد ارزی بالای ۵۰ میلیارد دلار قادر به مهار هیچ یک از بحران‌های کوچک و بزرگ موجود نیست. این یک تحول ساختاری و کیفی است. در این تحول ضربه‌های بسیار سهمگینی به بنیه تولید ملی وارد شده و ولنگاری‌های بی‌سابقه‌ای در الگوی مصرف جامعه پدیدار شده است. اکنون حلقه تکمیلی خطرناک که می‌تواند نقش میخ روی تابوت را بازی کند این است که اهتمام اصلی بخش‌های مهمی از تولیدکنندگان ما هم این است که از تولید به مثابه محملی برای بهره‌گیری از توزیع رانت استفاده کنند و در چنین شرایطی ما باید ویژگی‌های فوق‌العاده این شرایط را درک کنیم و بایسته‌های آن را هم رعایت کنیم.

وی ادامه داد: از موضع بقای نظام ملی باید این جهت‌گیری‌های خطرناک که به مردم و کیفیت زندگی آن‌ها و همچنین بنیه تولید ملی پشت کرده را کنار بگذاریم و در عوض به آن‌ها توجه کنیم و فشارهای طاقت‌فرسای کنونی بر عامه مردم وتولید کنندگان را برداشته و فشارها را به رانت خوارها و رباخوارها و دلال ها و وارکننده ها و مونتاژ کارها معطوف کنیم. راه نجات ما از این مسیر می‌گذرد و دولت هم بهتر است به جای کارهای نمایشی رویه‌های خود را اصلاح کند.

مومنی توضیح داد: در نمونه‌ای از رفتارهای نمایشی دولت باید به این اشاره کنم که دولت ادعا کرده در سند برنامه ششم توسعه بیش از ۱۶۰ هدف کلی و بیش از ۵۶۰ راهبرد را می خواهد در دوره پنج ساله دنبال کند، در حالی که باید یک هدف انتخاب کرده و آن هدف هم عبارت است از تمهید بستر نهادی برای بسط فرصت‌های شغلی مولد. باید از همه کسانی که دل در گرو ایران و جمهوری اسلامی دارند بخواهیم که شرافتمندانه اقتضائات این شرایط را درک کرده و همه به کمک بیایند که ما از طریق بسط فرصت‌های شغلی مولد و در راستای یک استراتژی توسعه عادلانه بتوانیم بخشی از خطاهای بزرگ که در دو دوره ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ به اوج خود رسید فاصله بگیریم و بتوانیم تهدیدهای بزرگی که متوجه نظام ملی است را به حداقل برسانیم و مسیر توسعه را در پیش‌بگیریم.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین