|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
کد خبر: ۱۷۳۹۷
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۰
قطعا برخی اثرات شبکه های اجتماعی بر هیچ کس پوشیده و البته قابل چشم پوشی و کتمان نیست، اما آنچه را در گذشته آزموده شده را نباید دوباره آزمود. آیا ایمان جوانان ایرانی در دهه 60 با ویدئو به تاراج رفت که اکنون در دهه 90 با واتس آپ و فیس بوک به یغما برود؟
هیاهوی «فیلترینگ» واتس آپ و وایبر و فیس بوک و هشدارها و تنذیرها به جوانان در خصوص استفاده از این شبکه های اجتماعی،این روزها، از حاشیه ای به متن تبدیل شده که که در هر منبر و برزنی  از ان سخن می گویند، وکیل و وزیر و جوان را برای عدم استفاده از آنها نهی می کنند، اما با نگاهی به آنچه در 4 دهه بعد از پیروزی انقلاب و بررسی تاثیرات وسایل و روشهای ارتباط جمعی می توان به خوبی به اثر فرهنگ سازی و نهی و نفی و برخوردهای سلبی و پلیسی و امنیتی پی برد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیرو امید، قرن 21 را عصر ارتباطات نام گذاری کردند، دراواخر قرن گذشته « اینترنت» ظهور کرد و سیمها و کابلها در میان چشمهای بهت زده مردم در چشم به هم زدنی انها را به یکدیگر وصل می کرد.

به تدریج با ظهور اینترنت و دسترسی آسان مردم به آن و گسترش شبکه های مخابراتی و ظهور «موبایل» یا تلفن بی سیم، و تلفیق اینترنت و موبایل، کلمات جای کلام را گرفتند و مردم در هر جای دنیا به فشار دادن یک دکمه در یک دستگاه کوچک موبایل با یکدیگر ارتباط برقرار کردند؛ شبکه های اجتماعی چون فیس بوک، واتس آپ،وایبر، توییتر و... به تدریج شکل گرفتند و مردم در سراسرجهان به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کردند و این گونه رویای نام گذاران عصر ارتباطات به واقعیت تبدیل شد.

به تدریج دولتها و نظام های سیاسی با گسترش این شبکه ها برای مصون ماندن نظام سیاسی و اجتماعی خود، از آسیبهای این شبکه شرایطی را برای کنترل انها ایجاد نمودند که آن را« فیلتر» می نامند. دولتها قوانین مختلف را بر اساس شرایط اجتماعی و سیاسی خود وضع کردند و هر کشوری بر اساس این قوانین و شرایط به کنترل این شبکه ها پرداختند.

کاربران نیز برای مقابله با فیلتر روشهای مختلفی را چون « فیلتر شکن» که در واقع همان دور زدن قوانین در فضای مجازی بود را آموختند و در نهایت دولتها به این نتیجه رسیدند که فیلتر و نه  برخوردهای پلیسی این گونه می تواند راه بر اثرات منفی این شبکه ببندد و در نهایت یا به فرهنگ سازی پرداختند و یا روشهای محکم تر و سخت تری را در دنیای مجازی به کار بردند.

در ایران با نگاهی به تاریخ فرهنگ و اجتماع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که در واقع باید رنسانسی در تمام ابعاد خواند و با نگاهی به شرایط اجتماعی دهه 60 و با توجه به تغییر بنیانهای اجتماعی و فکری کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با توجه به شرایط انقلابی آن دوران که بر همه شئونات فرهنگی و اجتماعی کشور تاثیر عمیق گذاشت، رادیو و تلویزیون مهمترین و شاید به جرات بتوان گفت تنها وسایل ارتباط جمعی با دو شبکه سراسری بود.

به تدریج ویدئو وارد خانه ها شد و از آنجایی که بیم ترویج فساد که در واقع غیر از جنگ مسلحانه که مدتی بود بر ملت تحمیل شده بود، جنگی خزنده و نامحسوس به شمارمی آمد،در نهایت استفاده از آن ممنوع شد.

اما قوانین سخت نتوانست، جلوی حضور ویدئو را بگیرد،آن گونه که هنگامی که در دهه 70 ممنوعیت استفاده از آن برداشته شد به جرات می توان ادعا کرد که اکثر قریب به اتفاق خانواده های ایرانی از آن در خانه استفاده می کردند.

هنوز به ویدئو به چشم «جعبه شیطان»! نگاه می شد، برای برخی که برخوردهای قهری و سلبی را تنها راه کنترل جامعه می دانستند، حل نشده بود که به تدریج«لوح فشرده» یا سی دی وارد بازار شد.

موبایل و اینترنت نیز به سرعت در دهه 80 گسترش پیدا کرد و استفاده از اینترنت معظل بعدی اجتماعی در کنار دختران فراری و بی حجابی و غیره شد!

اواخر دهه 80 و آغاز دهه90 ، شبکه های اجتماعی چون فیس بوک ،واتس آپ و وایبر و.... گسترش پیدا کرد، کمیته فیلترینگ تشکیل شد تا با وضع قوانین مختلف بتوانند اثرات منفی اجتماعی و امنیتی این شبکه ها را کنترل کنند.

قطعا اثرات مخرب و منفی شبکه های اجتماعی بر هیچ کس پوشیده و البته قابل چشم پوشی و کتمان نیست، اما آنچه را در گذشته آزموده شده را نباید دوباره آزمود.

صاحبان اصلی هر کشوری ، مردمان آن هستند. این اصلی است که تمام مذاهب و ادیان و نحله های فکری آن را قبول دارند. مردم این مرزو بوم 4 دهه از کیان نظام و کشور خود دفاع کردند و همچنان نیز بر این عهد استوارند، مردم این سرزمین « دلاورند»،« دلواپس» بودن برای آنها و نگاه قیم مآبانه آن گونه که آنها خوب و بد خود را نمی فهمند و باید دائم ارشاد شوند،برازنده انها نیست، اما متولیان فرهنگ کشور باید بدانند که فیلتر راه علاج نیست،هرچند حراست و حفاظت از نظام و کیان کشور ضروری است، اما تلاش برای عدم دسترسی مردم به شبکه های اجتماعی به نظر صرف وقت و هزینه است، فرهنگ سازی شاید بهترین راه حل برای رفع این نگرانی ها باشد.

سخن گفتن از فرهنگ و تعریف آن مجالی فراخ می خواهد که در این مقال نمی گنجد. ممنوعیت ویدئو و رادیو ضبط های دو کاسته ، بازرسی های آخر هفته خودروها و جرم بودن همراه داشتن کاست موسیقی ! اکنون ما در محاسبات و قیاسهایی که برای کار امنیتی و فرهنگی انجام می دهیم ، دچار مشکل هستیم و فیلترینگ را تنها راه علاج این مرض! می دانیم و بس!

آیا ایمان جوانان ایرانی در دهه 60 با ویدئو به تاراج رفت که اکنون در دهه 90 با واتس آپ و فیس بوک به یغما برود؟

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۲
حسین
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۲
2
0
کسی نمیگه با این چیزا ایمان جوانان خراب میشه. اما بنظرم باید قبول کنیم این موارد قبل از ورود به کشور نیازمند فرهنگ سازی قبلی هستن تا آسیب شون کمتر از فوایدشون باشه. حرف منتقدین اینه که اول فرهنگ استفاده از این چیزا جا بندازن بعد واردش کنن. نه اینکه ببندنشون کلا.
فرهاد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
0
1
یه سر تو خیابونا بزنید و با چهار تا جوون صحبت اعتقادی کنید بعدش میفهمید که ایمان مردم با ماهواره به یغما رفته یانه؟
واقعا متاسفم.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین