کد خبر: ۱۷۳۶۲۹
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۴:۲۰
مرتضی خوانساری دیپلمات بازنشسته و کارشناس مسائل بین المللی تبعات تحریمهای امریکا علیه روسیه و تاثیر آن بر روابط آینده دو کشور را مورد بررسی قرار داد.
 مرتضی خوانساری دیپلمات بازنشسته و کارشناس مسائل بین المللی تبعات تحریمهای امریکا علیه روسیه و تاثیر آن بر روابط آینده دو کشور را مورد بررسی قرار داد.

پس از امضا تحریمهای امریکا علیه روسیه و اقدام تلافی جویانه روسیه در اخراج دیپلماتهای امریکایی، ترامپ در جدیدترین موضعش از این اقدام به نوعی ابراز خوشحالی کرده و گفته است که خرجمان کمتر خواهد شد. رئیس جمهور جدید امریکا شاید همه چیز را از یک دریچه نگاه میکند و آن هم اقتصاد و سود و هزینه است. به نظر می رسد که او نگاهی چند بعدی به سیاست و روابط بین الملل ندارد و همین موضوع می تواند روابط این کشور را با دیگران دچار تنش و مشکل کند. ترامپ علیرغم میل باطنی اش وارد تقابل با روسیه شده و نمی تواند فضای پیش آمده را مدیریت کند. چشم انداز روابط روسیه و امریکا در دوره ترامپ به چه شکل خواهد بود. آیا ایران و روسیه می توانند پس از تحریمهای همزمان امریکا علیه آنها فضای جدیدی از روابط را تجربه کنند؟ در این باره با مرتضی خوانساری دیپلمات بازنشسته و کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید:

تحریمهای امریکا به شکل همزمان علیه روسیه و ایران چه روندی را می تواند در مناسبات ایران و روسیه ایجاد کند؟ آیا این مسئله می توانند سبب شکل گیری نوعی از روابط استراتژیک میان دو کشور گردد؟
 
درست است که تحریم ها همزمان صورت گرفته و پیام خود را دارد. اما جنس تحریم ها و اهداف سیاسی و اقتصادی تحریم ها به کلی متفاوت و ترکیبی است. شاید پیام مشترک تحریم ها برای ایران و روسیه، جدایی دو کشور در خصوص همکاری های جدید در تحولات خاورمیانه باشد. اما تحریم های جدید پیچیدگی های خاص خود را هم دارد.

در مور روسیه تحریم ها، 17 شرکت حساس و بزرگ روسی مرتبط با پوتین و 7 مقام روسی که دو نفر آنها از نزدیکان پوتین در اداره امورکشور هستند را دربر می گیرد. به عبارتی تحریم ها مافیای قدرت و ثروت در حوزه انرژی و تسلیحات روسیه و صادرات آن را نشانه رفته است.  شاید به ظاهر تحریم ها در گام نخست به بهانه اعمال فشار بر شخص پوتین برای تجدید نظر در سیاست های امنیتی برون مرزی روسیه در "کریمه اروپا" و یا "سوریه خاورمیانه" باشد. اما در لایه های پنهان آن پاسخ جدی آمریکا به حملات سایبری روسیه و دخالت این کشور در انتخابات آمریکا و بعد فرانسه هم قابل لمس است.

در مورد ایران چطور؟

تحریم های اخیر آمریکا در مورد ایران نیز در چارچوب همان سیاست مسخره در ارتباط با براندازی مطرح شده که هدف اش تسلیم موشکی و بحران اقتصادی در ایران است.

موضوع دیگر که از تحریم همزمان ایران، روسیه و کره شمالی می تواند فهمید این است که آمریکا، روسیه را در گروه محور شرارت قرار داده، اما باب مذاکره با مسکو و کره شمالی را باز گذاشته، در حالیکه رسما از براندازی در ایران صحبت می کند. تیلرسون و لاوروف در حاشیه نشست «آسه‌آن» بعد از تصویب تحریم های جدید واخراج دیپلمات های آمریکا با یکدیگر دیدار کردند.

از سوی دیگر حمایت روسیه و چین از تحریم علیه کره شمالی نشان می‌دهد که همکاری های روسیه و آمریکا در سطح جهانی و بین المللی ادامه دارد. در یک جمله می توان گفت که آمریکا با تحریم های جدید ضریب تقابل میان ایران و آمریکا را بیشتر نموده، اما در تقابل با روسیه درهای مذاکره و گفتگو در مورد تحریم و بهبود مناسبات را بازگذاشته است. این سیاست ایران را از روسیه دور و مسکو را به واشنگتن نزیک می کند. بنابراین در حال حاضر تشدید اختلافات میان آمریکا و روسیه و قطع روابط میان دو کشور بزمینه ای ندارد.

اما تحریم های همزمان دو کشور چه تاثیری بر مناسبات ایران و روسیه خواهند داشت؟ شرایط بین المللی حمایت از تحریم ها و مواضع و اقدامات مسکو و تهران در قبال تحریم ها چه فضایی دارد؟

تحریم های جدید علیه روسیه برجسته‌ترین فعالان و تصمیم گیران در حوزه های بانکی، نفت و انرژی، صادرات تسلیحات و همچنین ورزش به عنوان اعتبار روسیه را در برگرفته است. براساس تحریم های جدید، شرکت هایی که در بخش انرژی روسیه سرمایه گذاری کنند از جمله طرح "نورد استریم ٢" برای احداث خط لوله انتقال گاز از روسیه به شمال آلمان، مجازات خواهند شد.

نکته اساسی اینجا است که آمریکا و اروپا یک شبه تصمیم به طراحی و اجرای نورد استریم و تحریم ها نگرفته اند. میلیاردها دلار پروژه را با روسیه برای چند دهه امنیت انرژی در بوته آزمایش گذاشته اند تا اهداف و راهبرد روسیه را طی دهه های آتی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. اکنون نوبت تصمیم گیری باروسیه است که آیا اهمیت و ارزش پروژه و همکاری مشترک درازمدت با غرب را درک می کند و یا چون گذشته با چشم فروبستن بر منافع ملی تنها به منفعت مافیای قدرت و ثروت فکر خواهد کرد.

آمریکا با تحریم های جدید، روسیه را در یک دست انداز تاریخی برای یک قرن همکاری انداخته است. به عبارتی اگر روسیه می خواهد با آمریکا و اروپا رابطه خوب داشته باشد باید بتواند دیکته آنها در مورد امنیت انرژی، امنیت جهانی مبتنی بر نظام تک قطبی و برتری هژمون آمریکا را خوب بنویسد.

چشم انداز تشدید تحریم‌های ایران با این اوصاف چه شکلی می گیرد؟

در طرف دیگر "تحریم های همزمان"، ایران قرار دارد. آمریکا درصدد است با ایجاد اقدامات تنبیهی، کشورهای خارجی علاقمند به همکاری و تعامل با کشورمان را به بهانه خطر از دست دادن بازار و تسهیلات مالی در آمریکا، از ایران دور نماید و آنها را عملا به حمایت از تحریم های جدید آمریکا علیه ایران مجبور، تا در فرآیند اجرای تحریم های جدید فشار بیشتری را بر اقتصاد ایران وارد نمایند.

حال اگر بخواهیم این وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران و روسیه را در مناسبات دو کشور برای همکاری های مشترک، و یا همکاری های مشترک روبه توسعه مبتنی بر مناسبات استراتژیک تعریف کنیم، باید بتوانیم بر اساس واقعیت های روابط دو کشور برای گسترش و توسعه آن برنامه و استراتژی تدوین کنیم. سطح مناسبات دو کشور طی صد سال گذشته و بعد از انقلاب به اضافه پیچیدگی تحریم ها، به سختی می تواند زمینه ای را حتی برای توسعه همکاری ها متعارف فراهم نماید.

مشکل بزرگ روسیه این است که وضعیت سیاست داخلی و خارجی این کشور بعد از فروپاشی شوروی هنوز به مرحله تثبیت نرسیده و طی دو ده اخیر نتوانسته، یک شریک منطقه ای و یا فرا منطقه ای راهبردی برای خود داشته باشد. اهداف سیاست خارجی روسیه نیز غیر شفاف، مقطعی و فارغ از آینده پژوهی در مناسبات بین المللی است و هنوز مسکو با تکیه بر توان نظامی به عنوان بازدارندگی در صدد حفظ جایگاه برتر در جهان است.

روسیه بعد از جنگ جهانی دوم، هفتاد سال است که در تحریم های آمریکا به سر می برد و به طور طبیعی تحریم ها بخشی از فرهنگ سیاسی و اقتصادی این کشور را تشکیل می دهند. قدرت نظامی روسیه در حفظ حاکمیت این کشور به خوبی توانسته پاسخ محکمی در قبال تهدیدات و تحریم های غرب باشد. اما آنچه که امروز روسیه را بیش از گذشته رنج می دهد فرسودگی صنایع غیر نظامی و عقب افتادگی در بخش فناوری های نوین است. ایران در هر دو مورد یعنی در ارتباط با تامین امنیت و فناوری های نوین پیشرفته، نمی تواند شریک جذابی برای مسکو باشد. بنابراین تا روشن نشدن مواضع مسکو در ارتباط با تحریم های جدید و بازنگری در نوع روابط اش با تهران، هر گونه گمانه زنی در مورد بهبود و توسعه رابطه ایران و روسیه زود است.

آیا ایران می تواند همزمان با اینکه روابطش با روسیه را افزایش می دهد کانالهایی را برای روابط اقتصادی با امریکا باز کند و قراردادهای خود با شرکت های هواپیمایی یا انرژی را گسترش دهد؟

مناسبات ایران و روسیه یک مشکل اساسی در دو طرف به نام تردید در توسعه روابط دارد. مفروض بگیریم که جنایات روسیه در دوران قاجار و اشغال نظامی و تخریب شهرهای ایران توسط نیروهای متجاوز روسی در جنگ جهانی اول و دوم را نادیده بگیریم، و از تونل تاریک تاریخ عبور کنیم. ایران و روسیه حتی طی چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی تنها یک همکاری تحت عنوان "داعش دشمن مشترک" و "اهداف متفاوت برای حفظ اسد" در سوریه دارند. بنابراین طرفین برای رسیدن به همکاری های استراتژیک فاصله زیای دارند.

البته اگر مسکو در یک تصمیم تاریخی قصد مقابله جدی با تحریم های آمریکا را داشته باشد، انگیزه های موازنه جویانه روسیه می تواند بستری برای همکاری با ایران فراهم نماید. این وضعیت شرایطی را ایجاد می کند که می توان از یک دوره جدید در ایجاد روابط بهتر با مسکو سخن گفت. در این شرایط ایران و روسیه می توانند با ایجاد سپر دفاع سرزمینی، جایگاه جدید خود را در ژئوپولتیک منطقه و ژئو استراتژیک جهانی پیدا کنند و دیکته خود را بنویسند. طرفین در صورت اراده برای همکاری های جدی و برخورداری از ذخایر عظیم انرژی در حوزه نفت و گاز، می توانند بخش قابل ملاحظه ای از مدیریت و امنیت انرژی در جهان را به خود اختصاص دهند و جهان را به سمت نظام دو قطبی مورد حمایت اکثر کشورها هدایت نمایند.

البته این اتفاق سیاسی تنها در وضعیت برابر امکان پذیر خواهد شد. اما اگر روسیه همکاری با ایران در شرایط نابرابر را در نظر داشته باشد، بهبود مناسبات را با به رسمیت شناختن کریمه از سوی ایران مشروط خواهد کرد. این همکاری نه تنها محکوم به شکست است، بلکه فشار جهانی بیشتر را بر ایران وارد خواهد کرد. اتخاذ این سیاست به معنای پشت کردن ایران به منطق موازنه قدرت قبلی در منطقه و اوراسیا و به جان خریدن چالش جدید و یا حتی خصومت با اروپا و آمریکا در مقیاس فراتر از گذشته خواهد شد.

اما در خصوص همکاری های اقتصادی ایران با آمریکا، باید دو موضوع خواستن و توانستن را از یکدیگر تفیک کرد. باید بررسی شود که آیا روابط اقتصادی با آمریکا را می خواهیم اما نمی توانیم این مناسبات را برقرار کنیم، یا اینکه در ایجاد روابط مشکلی نداریم اما نمی خواهیم اینگونه مناسبات را ایجاد کنیم. به هر تقدیر ماهیت رابطه ایران و آمریکا امروز مانند دو گویی شده که به میزان شدت برخوردی که با هم دارند از یکدیگر دور می شوند. امروز مناسبات بدون روابط و بدون گفتگوی ایران و آمریکا، بیش از هر زمان دیگری ریسک تهدیدات را افرایش داده و اگر دو کشور را در شاخص میان جنگ و صلح قرار دهیم، به درگیری نزدیکتر هستند و همین امر می تواند قراردادهای در اتباط با خرید هواپیماهای ایرباس و همکاری در بخش انرژی را به چالش جدی بکشاند.

اروپایی ها هم از تحریمهای صورت گرفته علیه روسیه راضی نیستند. این روند می تواند به فاصله بیشتر امریکا از اروپا منجر شود یا اروپا مخصوصا آلمان مجبور است در این روند همچنان پشت امریکا بایستد؟

راضی نبودن اروپا ارتباطی با برنامه های راهبردی دراز مدت آمریکا در قبال روسیه ندارد. اروپا بعد از جنگ جهانی گروگان سیاست های آمریکا است. از سوی دیگر روابط اروپا و آمریکا از مناسبات فراآتلانتیکی بهره می گیرد و همواره اروپا به دلیل توسعه طلبی های نظامی روسیه در این قاره، حامی تحریم های این کشور بوده و هزینه های آن را در جنگ سرد، ماجرای اوکراین و کریمه پرداخته است.

در حال حاضر نیز منفعت سیاسی و امنیتی اروپا در تحریم های روسیه، بیشتر از منافع اقتصادی اروپا در مناسبات تجاری با روسیه است و برخلاف موضعگیری های سیاسی تند علیه تحریم های جدید، در نهایت اروپا چون گذشته از سیاست های آمریکا حمایت خواهد کرد. فراموش نشود که طی 70 سال اخیر کشورهای اروپا در همکاری های اقتصادی و نظامی با آمریکا، همواره منافع روسیه را تا اندازه ای به چالش کشیده اند که امروز اروپای غربی با ناتو و اتحادیه اروپا در دل اروپای شرقی تا مرزهای روسیه گسترش یافته و از اروپای شرقی تنها یک واقعیت جغرافیایی به جا مانده است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین