|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۴
کد خبر: ۱۶۸۲۹۶
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۴
در ادامه تحقیقات کارآگاهان با ردیابی‌های تخصصی موفق شدند دو سارق فراری را دستگیر کنند. متهمان دیروز برای بازجویی به شعبه اول دادسرای ویژه سرقت منتقل شده و زمانی که در مقابل بازپرس نصرتی قرار گرفتند به جرم خود اعتراف کردند.
 ایران نوشت: ساعت 11 صبح 15 تیر امسال، خبرهجوم دزدان مسلح به یک طلافروشی در خیابان رهبر- در تهرانپارس-به پلیس 110 اعلام شد. بلافاصله مأموران کلانتری به همراه کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی وارد عمل شدند. این درحالی بود که یکی از سارقان توسط مردم در محل سرقت دستگیر، اما دوهمدستش سوار بر موتورسیکلت متواری شده بودند.

 همسایه طلافروشی به پلیس گفت: «دقایقی قبل متوجه ورود دزدان نقاب دار به داخل طلافروشی شدم. همه جا را به دقت زیرنظرداشتم که ناگهان یکی ازآنها اسلحه‌اش را به سمت مرد طلافروش گرفت. من که مطمئن شده بودم آنها دزد مسلح هستند بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفتم. زمانی که یکی از آنها از مغازه بیرون آمد، یکی از کسبه از پشت سر او را گرفت که هر دو روی زمین افتادند. در همین لحظه همدستش با اسلحه‌ای که داشت ضربه‌ای به مرد جوان زد وسعی کرد همدست‌اش را نجات دهد. اما وقتی ناکام ماند بلافاصله با کمک یکی دیگرازهمدستانش از محل گریخت.»

در ادامه تحقیقات کارآگاهان با ردیابی‌های تخصصی موفق شدند دو سارق فراری را دستگیر کنند. متهمان دیروز برای بازجویی به شعبه اول دادسرای ویژه سرقت منتقل شده و زمانی که در مقابل بازپرس نصرتی قرار گرفتند به جرم خود اعتراف کردند.

درابتدای جلسه تحقیق، نخستین سارقی که در صحنه سرقت دستگیر شده بود تحت بازجویی قرارگرفت.

چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟وضع مالی‌مان خوب نبود و به فکر راه حلی برای برطرف کردن مشکلات‌مان بودیم. از طرفی دیگربه دلیل اینکه بیشتر مواقع در فضای مجازی بودیم و خبرها را دنبال می‌کردیم، یک روز لابه لای اخبار، خبر سرقت مسلحانه‌ای درخارج ازکشور را دیدیم که سارقان خیلی راحت از دست مأموران فرار کرده بودند. خبر وسوسه‌کننده‌ای بود. دیدن متنی که در تلگرام بود ما را حسابی وسوسه کرد خودمان هم دست به این کار بزنیم. می‌توانستیم راه چندین ساله را یک شبه طی کنیم. درنهایت هم با دوستانمان تصمیم به سرقت گرفتیم.

پیشنهاد سرقت از طرف چه کسی بود؟هر سه باهم. البته نقشه خیلی حرفه‌ای و از پیش تعیین شده نبود اما همان هم از طرف هر سه نفرمان بود.

فکر می‌کردید دستگیر شوید؟هرگز. به نظر سرقت کار آسانی می‌آمد، خب ما فیلم‌های پلیسی خارجی هم زیاد دیده بودیم که سارقان خیلی راحت سرقت می‌کردند. اما وقتی خودمان وارد عمل شدیم تازه پی بردیم که هر آنچه دیده و خوانده‌ایم حقه‌های فیلم‌ها بوده وبه هیچ عنوان سرقت، کار آسانی نیست.

چند وقت بود که تصمیم به سرقت از طلافروشی گرفتید؟

زیاد نبود، شاید یک هفته.
چگونه سرقت کردید؟با دو تکه آهن.
آهن؟ اما شما که مسلح بودید؟
اسلحه‌ها کار نمی‌کردند و بیشتراز یک تکه آهن به درد نمی‌خوردند. اسلحه‌ای نبودند که بشود با آن شلیک کرد.و یا...

به هر حال دیگران از این موضوع بی‌خبر بودند و تصور می‌کردند که مسلح هستید؟مرد جوان سکوت می‌کند.

شغلتان چیست؟هر کداممان در یک رشته تخصص داریم، یکی پیک موتوری؛ یکی جوشکار و دیگری سنگ کار.اما متأسفانه درتهران بیکاربودیم وبرای امرارمعاش خود وخانواده‌مان نیازبه کاروپول داشتیم.ولی کاردرست وحسابی به پست‌مان نخورده بود.

چطور باهم آشنا شدید؟ما سه بچه محل و هم ولایتی بودیم که برای پیداکردن کار و به‌دست آوردن پول راهی تهران شده بودیم.

طلافروشی را چطور انتخاب کردید؟خیلی اتفاقی، یکی دو باری در آن اطراف گشتیم و با دیدن طلافروش جوانی که تنها داخل مغازه ایستاده بود، به نظرمان آمد که او بهترین سوژه برای سرقت است.

از سرقت بگو؟ما سه نفر بودیم، یکی از ما روی موتورسیکلت در بیرون طلافروشی منتظر ایستاده بود و من و یکی از همدستانم وارد مغازه شدیم. با تهدید اسلحه طلاها را داخل کیف دستی ریختیم. اما همین که از طلا فروشی بیرون آمدیم مردی از پشت سر به من حمله کرد وضربه‌ای زد که نقش زمین شدم. همدستم با اسلحه‌ای که داشت ضربه‌ای به او زد اما ترس از دستگیری باعث شد مرا تنها بگذارد وفرارکند. مردم هم به کمک مرد جوانی که مرا گرفته بود آمدند که دستگیر شدم.
همدستانت چطور به دام افتادند؟دو ساعتی از فرارشان نگذشته بود که محل‌های ترددشان شناسایی وخیلی زود دستگیر شدند.

مشکل مالی تو برای این سرقت چه بود؟حدود 5 میلیون تومان بدهی داشتم و باید آن را می‌پرداختم چون بشدت تحت فشاربودم.

اسلحه را از کجا آورده بودید؟

حدود چهار سال قبل از یکی از میدان‌های تهران خریده بودیم.

در مدتی که در تهران بودید کجا زندگی می‌کردید؟چند وقت قبل خانه‌ای مجردی اجاره کرده بودیم.
چقدر طلا سرقت کردید؟حدود دو کیلو.

طلاها چه شد؟طلاها دست من بود اما همان موقع که از مغازه بیرون آمدم، دستگیر شدم و ساک طلاها نیز روی زمین ریخت که مردم جمع‌شان کردند.درادامه جلسه بازپرسی، دومتهم دیگرهم با تأیید اظهارات همدستشان ابرازپشیمانی کرده ومدعی شدند فقط به خاطررفع مشکلات مالی‌شان دست به سرقت زده‌اند.درحال حاضرهرسه سارق دربازداشت هستند وتحقیقات تخصصی ازآنها ادامه دارد.

 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین