کد خبر: ۱۶۷۰۹۹
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۵
متاسفانه به دلايل خاصي سن بازنشستگي را پايين آورده‌اند. وقتي كه فرد در ٥٠سالگي و حتی کمتر از آن بازنشسته مي‌شود، دليلي ندارد كه از فعاليت و شغل كناره‌گيري كند. ٥٠سالگي سن مناسبي براي بازنشستگي نيست، مگر در برخي مشاغل سخت.
قانون بازنشستگي بر اين منطق استوار است كه افراد شاغل با رسيدن به اين مرحله، بايد دست از فعالیت‌هاي درآمدزا بشويند و با مقرري بازنشستگي زندگي جديدي را تجربه كنند و بازار كار را در اختيار نيروهاي جوان‌تر قرار دهند. البته قرار نيست كه آنان بروند و بخوابند، مي‌توانند به سفر بروند، در امور خيريه فعال شوند، در نگهداري و پرورش و تربيت نوه‌هاي خود مشاركت كنند، به كارهاي مورد علاقه چون باغباني يا مطالعه و... مشغول شوند. بنابراين قرار نيست كه افراد بازنشسته دوباره عهده‌دار كارها شوند. در اين ميان، بايد براي برخي موارد استثنا قايل شد. از ميان ميليون‌ها فرد بازنشسته تعدادي واجد تجربيات مهمي هستند كه بهتر است همچنان از آن تجربيات به نحوي استفاده شود. مثل مديران ارشد كه موفق بوده‌اند. مثل پزشكان و استادان معتبر دانشگاه و افرادي كه در سطوح بالای تخصصي هستند. اين افراد هم باید بيشتر در نقش مشاور ايفاي نقش ‌كنند و مسأله درآمد و اشغال پست مديريتي براي آنان فرعي است و از همه مهمتر اينكه، آنان بايد حتی‌المقدور در بخش خصوصي حضور پيدا كنند و نه در بخش دولتي. براي حضور در بخش دولتي بايد شرايط بسيار استثنايي باشد و به تأييد دولت برسد.

اين مقدمه گفته شد تا به اينجا برسيم كه چرا در ايران اين قاعده رعايت نمي‌شود؟ به چند دليل مشخص:

١- متاسفانه به دلايل خاصي سن بازنشستگي را پايين آورده‌اند. وقتي كه فرد در ٥٠سالگي و حتی کمتر از آن بازنشسته مي‌شود، دليلي ندارد كه از فعاليت و شغل كناره‌گيري كند. ٥٠سالگي سن مناسبي براي بازنشستگي نيست، مگر در برخي مشاغل سخت. بسياري از افرادي كه در اين سن هستند، توانايي‌هاي فكري و جسمي مناسبي براي ادامه فعالیت دارند. بازنشستگي‌هاي پيش از موعد و زودهنگام نافي مسأله فلسفه بازنشستگي است.

٢- علت دوم شايد مهمتر باشد. پايين‌بودن حقوق و مستمري بازنشستگي به‌ویژه با وضع ناخوشایند صندوق‌های بازنشستگی، در زماني كه فرد هنوز تنها نشده و هزينه‌هاي بالايي هم دارد. كسي كه در ٥٠سالگي بازنشسته شود، هنوز فرزنداني در خانه دارد كه بايد هزينه آنها را تقبل كند و با حقوق اندك بازنشستگي نمي‌تواند زندگي كند. لذا بسياري از آنان دست به كار مشاغل جدیدی مي‌شوند. به‌ويژه اينكه ضرورتي هم به پرداخت حق بيمه نيست، در نتيجه كارفرمايان ممكن است استفاده از آنان را ترجيح دهند.

٣- دو مورد فوق مهمترين علت براي اشتغال بازنشستگان عادي است كه واجد تخصص ويژه‌اي نيستند، ولي استفاده از بازنشستگان خاص در سطوح مديريت‌هاي دولتي بيش از آن‌كه متأثر از مسائل فوق باشد، چند علت ديگر دارد.

الف- به علت حضور جوانان اول انقلاب در سطوح مديريتي و تداوم اين مديريت، گسست مديريتی رخ داده و كمتر اجازه رشد و بالندگي را به نيروهاي جوان داده‌اند. این امر موجب گسست مديريتي و طولاني‌شدن مديريت يك نسل جوان برآمده از انقلاب شده كه پس از آن به نيروهاي بعدي كمتر مجال رشد و ظهور را داده‌اند و اكنون كه به سن بازنشستگي رسيده‌اند، نه‌تنها نيروي جوان‌تر از خود را قبول ندارند، بلكه همچنان در پي بازگشت به سطوح مديريتي مذكور هستند، زيرا كه آنان در مقطع سني ٥٠ تا ٥٥‌سال بازنشسته شده‌اند و خود را محق مي‌دانند كه در سطوح مديريتي بالاتر ايفاي نقش کنند.

ب‌- علت مهم ديگر گسستي است كه در فاصله سال‌هاي ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ و حتي در سال‌هاي اخير در تربيت نيروهاي مدير و كادرهاي سياسي سطوح بالاتر رخ داده است. اين شكاف موجب شكل‌گيري يك خلأيي جدي در انتقال مديريت به نسل بعدتر شده و اكنون كه فرصت بازگشت دوباره پيش آمده، همان قبلي‌ها مدعي شده‌اند.

ج‌- مشكل مهم ديگر گزينش‌ها و رانتي‌بودن انتخاب مديران است كه چندان اجازه رشد و ارتقاي ساير نيروها را برنمي‌تابند تا مبادا جاي آنان را اشغال كنند! تا وقتي كه رانت مديريتي و سياسي وجود دارد و اشتغال به پست‌هاي مديريتي براساس سليقه و روابط باشد، افرادي كه از گذشته تعلق‌خاطر خود را اثبات كرده‌اند، شانس بيشتري براي ادامه مديريت دارند.

د- ضعف بخش خصوصي و كوچك‌بودن آن در جذب نيروهاي كارآمد و بازنشسته، موجب مي‌شود كه همچنان نگاه اين افراد به سوي پست‌هاي دولتي باشد.

با اين ملاحظات مي‌توان فهميد كه چرا هنوز در بسياري از پست‌ها و هيأت‌هاي مديره يا فدراسيون‌ها و... افراد بازنشسته مقدم بر ساير نيروها و جوانان هستند!

منبع:شهروند
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین