کد خبر: ۱۵۷۳۱۷
تاریخ انتشار: ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۰
«حتي در کمپين‌هاي انتخاباتي اصول‌گرايان هم ديگر خبري از محوريت شعارها و برنامه‌هاي محافظه‌کارانه و انقلابي فرهنگي و سياسي از جنس آنچه از زبان جليلي و حدادعادل مي‌شنيديم نيست... گويي ديگر حداقل در تبليغات انتخاباتي اصول‌گرايان سوداي ارزشي کردن شهروندان به ضرب و زور دولت را کنار گذاشته‌اند، پيشاپيش مي‌دانند که در عرصه‌ فرهنگ و سياست داخلي و بين‌المللي سخن گيرايي براي جامعه ندارند و رويشان نمي‌شود از اقتدارگرايي سياسي دفاع کنند.
وعده‌ دو و نیم برابر کردن درآمد کشور در چهار سال، وعده‌ ايجاد پنج ميليون شغل در چهار سال توسط قاليباف و وعده ايجاد ۶ ميليون شغل توسط رئيسي، وعده‌ پرداخت ماهي ۲۵۰ هزار تومان به جويندگان کار توسط قاليباف، وعده‌ اصلاح نظام مالياتي و بانکي به نفع ۹۶ درصد مردم توسط قاليباف، وعده‌ پرداخت مادرانه به زنان سرپرست خانوار توسط قاليباف، وعده‌ سه برابر کردن يارانه‌ دهک‌هاي پايين توسط رئيسي، وعده يکساله تمام کردن و تحويل‌دادن همه‌ خانه‌هاي مسکن مهر توسط رئيسي از يک‌سو نشان از وعده‌هايي دارند که به تعبير بسياري از کارشناسان «غير عملي» است و از‌سوي‌ديگر، نشان از کمي و عرفي شدن شعارها دارد. محمدرضا جلايي‌پور، جامعه‌شناس دراين‌باره مي‌گويد: «در اين انتخابات ديگر هيچ اصول‌گرايي «مديريت جهاني»، «ارزشي‌کردن دانشگاه»، «سياست خارجي تنش‌پرور» و وعده‌هايي را محور قرار نمي‌دهد که مي‌توانند بعضا هم ناممکن‌ باشند و هم نامطلوب.» رخدادي که تا پيش از انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم به تعبير اين جامعه‌شناس در هيچ دوره ديگري شاهد آن نبوديم.

مسئله ديگري که در تبليغات رئيسي و قاليباف مشاهده مي‌شود، چيزي است که برخي ناظران اصلاح‌طلب و اصول‌گرا تعبير به «سياه‌نمايي» مي‌کنند. گرچه ناظران معتقدند رئيسي در بيان اين «سياه‌نمايي» رويکرد ملايم‌تري نسبت به قاليباف دارد.

وعده‌هاي غير‌عملي

نخستين ويژگي اين دوره از انتخابات، وعده‌هاي فراواني است که دو نامزد اصلي اصول‌گرايان (رئيسي و قاليباف) به مردم داده‌اند؛ وعده‌‌هايي که به اعتقاد بسياري ناظران غير‌عملي است. سيدحسن مرعشي در کانال تلگرامي خود در اين رابطه انذار مي‌دهد که «با آمار و ارقام گمراه‌کننده نمي‌توان رئيس‌جمهوري شد.» به گزارش ايسنا، او در کانال تلگرامي خود مي‌نويسد: «محمدباقر قاليباف، کانديداي دوازدهمين دوره رياست‌جمهوري در برنامه تبليغاتي خود در تلويزيون مدعي شد: با هر يک ميليون تن افزايش توليدات پتروشيمي، 200 هزار شغل مستقيم و 400 هزار شغل غير‌مستقيم ايجاد مي‌شود. اين درحالي است که بررسي‌هاي کارشناسي نشان مي‌دهد که به ازاي هر يک ميليون تن افزايش توليدات پتروشيمي فقط براي 500 نفر شغل مستقيم و براي دو هزار نفر شغل غير‌مستقيم ايجاد مي‌شود.» مرعشي ادامه مي‌نويسد: «با اين تفاسير، ضريب گمراه‌کننده آقاي قاليباف در مورد شغل مستقيم ٤٠٠ برابر و براي شغل غير‌مستقيم ٢٠٠ برابر است.» صادق زيباکلام، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران نيز در رابطه با اشاره به وعده‌هاي افزايش يارانه‌ها در کانال تلگرامي خود مي‌نويسد: «در سال گذشته، دولت يازدهم ۴۳ هزار ميليارد تومان يارانه پرداخت نمود و مخفي نماند که آن دولت منصور ۴۳هزار بار مرد و زنده شد تا توانست آن را جور کند. حالا بر‌اساس رقم ۲۵۰ هزار تومان و با فرض اينکه ظرف چهار سال بعدي، يارانه‌بگيران بيشتر هم نشوند (که به کوري چشم دشمنان بيشتر هم خواهند شد) سلطان جم جاه پاستور بايد سالانه بالغ‌بر ۲۲۰ هزار ميليارد تومان از خزانه مبارکه به جماعت يارانه‌بگير پرداخت نمايند.»اين تحليلگر سياسي ادامه مي‌دهد: «محض اطلاع عزيزاني که از درک ابعاد ۲۲۰ هزار ميليارد تومان عاجز هستند، جسارتا به استحضار برسانم که بودجه عمراني مصوب کشور در سال گذشته ۳۸ هزار ميليارد تومان ‌بود که چون دولت عِلّيه مفلس بود (يعني پول نداشت) ۱۳هزار ميليارد تومان بيشتر خرج نشد. کل بودجه دانشگاه‌هاي کشور پنج هزار ميليارد تومان؛ و بالاخره کل بودجه محيط‌زيست کشور با بيش از ۶ هزار پرسنل ۳۰۰ميليارد تومان بود. فکر کنم حتي من هم دارم يواش‌يواش مي‌فهمم که پرداخت يارانه ۲۵۰هزارتوماني يعني چه.»

عرفي‌شدن انتخابات

اما با وجود شعارهايي که به تعبير کارشناسان «غيرعملي» است، برخي ناظران چنين شعارهايي را «يکي از پيشرفت‌هاي کمپين‌هاي انتخاباتي ۹۶» مي‌دانند. محمدرضا جلايي‌پور، جامعه‌شناس در کانال تگرامي خود با اشاره به وعده‌هاي انتخاباتي رئيسي و قاليباف دراين‌باره مي‌نويسد: تحقق همزمان اين وعده‌ها از نظر کارشناسان مستقل غيرعملي است اما از اين جهت جالب توجه است که همه صرفا اقتصادي است و کاملا اين‌جهاني. او در بخش ديگري از اين يادداشت مي‌گويد: «خطر پوپوليسم و قدرت و فريبندگي اين وعده‌ها را نبايد دست‌کم گرفت اما از اين جهت بايد خوشحال بود که اگر وعده‌هاي ناممکني هستند، حداقل جهت‌گيري‌هايي مطلوبند. در اين انتخابات ديگر هيچ اصول‌گرايي «مديريت جهاني»، «سياست خارجي تنش‌پرور» و وعده‌هايي را محور قرار نمي‌دهد که مي‌توانند بعضا هم ناممکن‌ باشند و هم نامطلوب.»

جلايي‌پور ادامه مي‌دهد انگار سوختِ فرهنگي و سياسي‌شان تمام شده باشد.» در ادامه اين کارشناس کمپين‌هاي انتخاباتي، اين پديده را «نشانه‌اي نويدبخش از بسط گفتمان اصلاح‌طلبانه و کم‌خريدار شدنِ سياست‌هاي انحصارگرايانه‌ فرهنگي و سياسي و ماجراجويي‌هاي پرهزينه در عرصه‌ جهاني.» محمدجواد غلامرضاکاشي اين پديده را در قالب مفهوم «سليقه» صورت‌بندي مي‌کند. اين استاد انديشه سياسي دانشگاه علامه طباطبايي در يک يادداشت تلگرامي به ‌گذار شعارهاي انتخاباتي طي چهار دهه گذشته مي‌پردازد و مي‌نويسد: «طي اين چهار دهه، سطح منازعه از لايه نخست به لايه سوم تنزل کرده است. ابتدا منازعات را کساني هدايت مي‌کردند که مي‌خواستند سر به تن رقيب نباشد. جز به حذف رقيب نمي‌‌انديشيدند. در دهه 70، کم کم به هم توصيه کرديم که چرا نزاع، جنگ و خونريزي؟ بنشينيم و گفت‌وگو کنيم و با رعايت چارچوب‌هاي خير عمومي توافق کنيم. الان اما لايه سومي‌ها سردمدارند. کساني که في‌نفسه يک تابلوي سفيدند: «نه چپند نه راست،» اين تحليلگر سياسي در بيان ويژگي‌هاي لايه سوم مي‌نويسد: «آنها به هم توصيه مي‌کنند لباس‌هاي رنگارنگ بپوشيم و حرف‌هاي رنگارنگ بزنيم و غذاهاي رنگارنگ بخوريم. لبخند بزنيم و شاد باشيم. آنها که مي‌گويند در ستاد و کابينه ما همه سلايق حضور دارند، مقصودشان اين است که با لايه سومي‌ها کار دارند، خودشان هم از آن سنخند، کاري به کار مشکلات کشور ندارند. به جمع رفقاي همدل در «رستوران باکلاس سياست» مي‌انديشند.»

پليس خوب؛ پليس بد

اما فارغ از ويژگي‌هايي که به آن اشاره شد، به نظر مي‌رسد دو نامزد دو راهبرد متفاوت در ابراز گفتار خود دنبال مي‌کنند. قاليباف، رويکردي تهاجمي اتخاذ کرده و رئيسي، رويکردي نرم‌تر اتخاذ کرده است. داوود حشمتي، روزنامه‌نگار در کانال تلگرامي خود در باب رويکرد قاليباف در اولين برنامه تلويزيوني خود مي‌گويد: «قاليباف در اين گفت‌وگو تيغ را مستقيم به روي روحاني کشيد. او اگر در سال ۹۲ سعي کرد در هر محفلي حرفي بزند و هر دو طرف را راضي کند و بعد از اينکه دستش رو شد، در مناظره به روحاني حمله کرد اما ضربه بازگشت برايش سخت بود، اين‌بار تيغ را از ابتدا کشيده تا حمله را شروع کرده باشد.» اين تحليلگر سياسي در تحليل اين رويکرد قاليباف مي‌گويد: «قاليباف ديگر چيزي براي ازدست‌دادن ندارد. او ديگر شهردار تهران نخواهد بود. حزب و خاستگاه سياسي خاصي هم براي ادامه فعاليت سياسي‌اش ندارد. اصول‌گرايان نيز حاضر نيستند براي بار چهارم به او اعتماد کنند. براي همين آمده تا هر چه دارد و هر چه مي‌تواند روي دايره بريزد.»عباس شکوهمند، روزنامه‌نگار در باب اولين حضور تلويزيوني خود در يادداشتي براي کانال راهبرد مي‌گويد: «رئيسي از خودش شخصيتي اعتدال‌گرا و ميانه‌رو به نمايش گذاشت و توانست تبليغات منفي عليه خود را که تحت عنوان فردي تندرو و بنيادگرا معرفي مي‌شود، تا حد زيادي خنثي کند. دفاعش از فرهنگ‌وهنر و سينما و سپردن امور فرهنگي به اهالي‌اش، تفاوتي با شعارها و اظهارات روحاني نداشت.» چنين دوگانگي‌اي در رفتار انتخاباتي رئيسي و قاليباف، برخي ناظران را به اين نتيجه رسانده است که اين دو استراتژي «پليس خوب؛ پليس بد» را بازي مي‌کنند. در سويي قاليباف است که نقدهاي تندي به دولت وارد مي‌کند و در سوي ديگر رئيسي که علي‌رغم گفتماني نقادانه، سعي در ايجاد تصويري منصفانه نزد افکار عمومي دارد. به اعتقاد اين ناظران، چنين راهبردي هم مي‌تواند سبب کاهش رأي روحاني شود (به دليل رويکرد تهاجمي قاليباف) و هم مي‌تواند از افزايش رأي‌هاي منفي رئيسي جلوگيري کند.

پوپوليسم  عرفي

رصد کمپين‌هاي انتخاباتي در طول چهار دهه گذشته نشان مي‌دهد که در هر انتخاباتي به نحوي مي‌شود شعارهاي پوپوليستي را مشاهده کرد ولی آن چيزي که به نظر مي‌رسد در اين انتخابات بي‌سابقه است اينکه وزن اين شعارها افزايش يافته و خبري از شعارهاي غير‌کمي نيست. از‌سوي‌ديگر، رويکرد تهاجمي برخي اصول‌گرايان به همراه وعده‌هاي زياد، برخي ناظران را به اين نتيجه رسانده که احمدي‌نژاديسم همچنان در گفتار سياسي ايران پر قدرت است؛ ترکيبي غريب از ادعاهاي غير‌واقعي و تهاجم.

منبع:وقایع اتفاقیه
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین