عادت کرده ایم بدون صدواسیما زندگی کنیم
سفر آقاي روحاني به خوزستان، بسيار لازم و حياتي بود. اين سفر، كار مهم و خوبي بود كه از سوي دولت انجام شده است. شرايط آب و هواي استان خوزستان بسيار نامناسب بوده و مساله برق و انرژي نيز به دشواريهاي مردم اين منطقه افزوده است.
مساله ريزگردها در استان خوزستان، موضوعي است كه زندگي بسياري از هموطنان خوزستاني را مختل كرده است. شهروندان اين منطقه، نه تنها با مشكلات تنفسي و جسمي، بلكه با دشواريهاي ديگري نظير قطعي برق و آب نيز دست و پنجه نرم ميكنند. مساله ريزگردها به يكي از چالشهاي دولت تدبير و اميد تبديل شده است. اين وضعيت موجب شده كه دولتيها و مسئولان محيط زيست براي حل اين چالش، به تكاپو بیفتند. سفرهاي مسئولان كشوري مانند معصومه ابتكار به اين استان، گواهي بر اين مدعاست. حسن روحاني نيز طي سفري به خوزستان درصدد مشاهده نزديك اين مشكلات و تلاش براي حل آن برآمده است. اما بسياري از مخالفان دولت، اين موضوع را به ابزاري سياسي براي انتقاد به دولت روحاني تبديل كردهاند. در اين خصوص سهيلا جلودارزاده، نماينده مردم در خانه ملت با «آرمان» گفتوگو كرد كه در ادامه ميخوانيد.
آقاي روحاني، طي سفري براي مشاهده دشواريهاي استان خوزستان، راهي اين منطقه شدند تا بتوانند براي حل اين چالش، برنامهريزي بهتري انجام دهند. اين سفر تا چه حد ضروري بود؟
سفر آقاي روحاني به خوزستان، بسيار لازم و حياتي بود. اين سفر، كار مهم و خوبي بود كه از سوي دولت انجام شده است. شرايط آب و هواي استان خوزستان بسيار نامناسب بوده و مساله برق و انرژي نيز به دشواريهاي مردم اين منطقه افزوده است. مشكلاتي كه در برق رساني به اين منطقه وجود داشته و ديگر مسائل مانند مشكلات تنفسي و... نيازمند توجه دولت است كه آقاي روحاني با اين سفر، درصدد پيگيري موضوع برآمده است. چالش خوزستان به حدي است كه رئيسجمهور حتي اگر برنامههاي خود را تغيير داده باشد، لازم شده كه به اين مساله ورود كند. آقاي روحاني اين موضوع را در اولويتهاي كاري دستگاه رياستجمهوري قرار داده كه اين اقدام ميتواند براي حل چالش خوزستان كارساز باشد.
شنيده ميشود كه كارشكنيهايي در حل مساله خوزستان رخ داده است. اين كارشكنيها در كدام دستگاهها اتفاق افتاده است؟
مسالهاي كه اكنون و پس از گذشت سه سال هنوز هم در كشور وجود دارد، اين است كه در بخش اجرايي دولت عناصري وجود دارند كه عمده اين افراد در دولت قبل به بدنه دولت وارد شدند. اين افراد اكنون نيز نوعي كارشكني و اهمالكاري در پيشبرد برنامههاي دولت انجام ميدهند. برخي از اينها به دليل اينكه گزينش تخصصي نشده بودند، خلاقيتي براي حل چالشها از خود نشان نميدهند. گزينشهاي غير تخصصياي كه در گذشته انجام شده بود، ستمي است كه به مردم و دولت كنوني روا داشته شده است. اين افراد بايد به فكر خلاقيت، فداكاري و تلاش در جهت حل مشكلات مردم و كمك به دولت آقاي روحاني باشند.
آيا دستگاههاي موازي نيز در مساله خوزستان وجود دارند كه مانع از پيشبرد برنامههاي دولت شده باشند؟
موضوع دستگاههاي موازي در كشور وجود دارد كه باعث فرسايشي شدن اقدامات دستگاهها ميشود و اين موضوع بايد در خود ستادهاي مربوطه دولتي و سازمان نظارت و برنامهريزي بررسي و حل شود. مساله ديگر، بحث «ندانمكاري» نيروهايي است كه در گذشته، بدون توجه به تخصص افراد و به صورت غير علمي جذب دولت شدند و در دولت آقاي روحاني نيز كارشكني ميكنند. اين افراد اطلاع ندارند كه براي حل مشكلات، بايد چه اقداماتي انجام دهند و علم مقابله با موانع و مسائل گوناگون را ندارند. گاهي اقدامات غيرتخصصي اين دسته افراد مسئول، به چالشها دامن ميزند. آقاي روحاني بايد اين بخش از بدنه دولت را ترميم و اصلاح كند تا كارآمدي دستگاه تحت نظر او بالا برود. در اين ميان، مجلس تلاش ميكند كه براي رفاه مردم قانونگذاري كند و مشكلات آنها را رفع كند، دولت و وزرا نيز اين ديدگاه و خواسته را مد نظر دارند و در اين جهت تلاشهاي ارزشمندي نيز انجام ميدهند، اما در سطح پايينتر دستگاه دولت، برخي افراد همسو با سياستهاي دولت عمل نميكنند و بسياري از اين افراد ايدهاي براي مقابله با بحرانها ندارند. اين بخش از دولت نيازمند اصلاح است. دليل اين موضوع نيز از سه علت خارج نيست. اين افراد پاييندستي در دولت يا كار خود را نميدانند و تخصصي در اين زمينه ندارند، يا كم كاري ميكنند يا بهطور عمدي، خرابكاري ميكنند. البته اين مشكلات قابل حل هستند و ميتوان تخصصگرايي را در جذب نيروهاي بدنه دولت، جايگزين سياست اشتباه جذب نيرو كنيم كه اين سياست از گذشته وجود داشته و به آقاي روحاني رسيده است.
برخي افراد و گروهها از مساله خوزستان سوءاستفادههاي سياسي و جناحي ميكنند و اين چالش را به ابزاري براي هجمه به دولت تبديل كردهاند.
به عقيده من سوءاستفاده جناحي از چنين مسائلي ميتواند براي مردم «نعمت» باشد، از اين جهت كه بهرهبرداري سياسي از اين چالشها، فرصت خوبي براي نيروهاي انقلاب است كه اگر نقصي دارند، برطرف كنند اما اگر نقصي در كار آنها نباشد، سوءاستفادههاي سياسي از چنين مسائلي به ضرر خود آن افراد و گروهها تمام ميشود. مردم نيز ميتوانند تشخيص بدهند كه انتقاد مغرضانه و بيدليل برخي افراد، به چه علتهايي است. وقتي كار مسئولان دولت بينقص است، اين بهانهجوييها براي طرف مقابل «رسوايي» به بار خواهد آورد. طرح اين بحثها نيز نه تنها در نظر مردم تاثيري ندارد، بلكه برگ برندهاي براي دولت است.
براي حل مشكلات مردم خوزستان، كدام دستگاهها بايد وارد عمل شوند؟
به نظر من پس از جنگ تحميلي كه دشواريهاي بسياري براي مردم اين منطقه به وجود آورد، مساله خوزستان نيز زندگي اهالي خوزستان را مختل كرده است. موضوع ريزگردها به عنوان يك فراخوان براي نيروهاي سياسي و اجتماعي و همچنين همه مسئولان كشور است كه براي حل مشكلات مردم جنوب كشور، چارهجويي كنند و برنامهريزيهاي خود را در جهت برطرف شدن اين معضلات به كار بگيرند. مسئولان كشور به مانند سالهاي جنگ كه همگي براي دفاع از كشور، همدل شده بودند اينبار هم توجه خود را به سمت اين منطقه ببرند و سازمانيافتهتر و تخصصيتر به مقابله با مشكلات مردم خوزستان و جنوب كشور اقدام كنند. اميدواريم كه هيچيك از نيروهاي سياسي، برخلاف برنامههاي دولت و مجلس عمل نكنند و شاهد كمكاريها و خرابكاريهاي اين افراد نباشيم.
سازمان صداوسيما ميتواند نقش موثري در پيشگيري و رفع چنين مشكلاتي داشته باشد. آيا تاكنون، سازمان صداوسيما به درستي نقش خود را ايفا كرده است؟
ما عادت كردهايم كه بدون صداوسيما زندگي كنيم. اين سازمان بايد بررسي كند كه عملكرد آنها به چه سمتوسويي بوده است و آيا حفظ كشور و خدمت به مردم وظيفه اين سازمان هم هست يا خير. ما نبايد منتظر باشيم كه مردم سختي بكشند و سپس اين مشكلات را به تصوير بكشيم. در حادثه پلاسكو نيز اين رويكرد اتفاق افتاد و برخي افراد رفتند كه از اين حادثه فيلم و سلفي بگيرند و همين موضوع در روز نخست، باعث شد كه كار امدادرساني سخت شود. صداوسيما اقدام مناسبي براي پيشگيري و حل معضلات خوزستان انجام نداد و تلاش كرد كه با به تصوير كشيدن دشواريهاي مردم اين منطقه، بهرهبرداريهاي سياسي كند. اين رويكرد اخلاقياي نيست و همه دستگاههاي مختلف بايد فارغ از مسائل جناحي و سياسي براي حل مشكلات مردم «آستين بالا بزنند» و با يكديگر همكاري كنند.
آقاي روحاني، طي سفري براي مشاهده دشواريهاي استان خوزستان، راهي اين منطقه شدند تا بتوانند براي حل اين چالش، برنامهريزي بهتري انجام دهند. اين سفر تا چه حد ضروري بود؟
سفر آقاي روحاني به خوزستان، بسيار لازم و حياتي بود. اين سفر، كار مهم و خوبي بود كه از سوي دولت انجام شده است. شرايط آب و هواي استان خوزستان بسيار نامناسب بوده و مساله برق و انرژي نيز به دشواريهاي مردم اين منطقه افزوده است. مشكلاتي كه در برق رساني به اين منطقه وجود داشته و ديگر مسائل مانند مشكلات تنفسي و... نيازمند توجه دولت است كه آقاي روحاني با اين سفر، درصدد پيگيري موضوع برآمده است. چالش خوزستان به حدي است كه رئيسجمهور حتي اگر برنامههاي خود را تغيير داده باشد، لازم شده كه به اين مساله ورود كند. آقاي روحاني اين موضوع را در اولويتهاي كاري دستگاه رياستجمهوري قرار داده كه اين اقدام ميتواند براي حل چالش خوزستان كارساز باشد.
شنيده ميشود كه كارشكنيهايي در حل مساله خوزستان رخ داده است. اين كارشكنيها در كدام دستگاهها اتفاق افتاده است؟
مسالهاي كه اكنون و پس از گذشت سه سال هنوز هم در كشور وجود دارد، اين است كه در بخش اجرايي دولت عناصري وجود دارند كه عمده اين افراد در دولت قبل به بدنه دولت وارد شدند. اين افراد اكنون نيز نوعي كارشكني و اهمالكاري در پيشبرد برنامههاي دولت انجام ميدهند. برخي از اينها به دليل اينكه گزينش تخصصي نشده بودند، خلاقيتي براي حل چالشها از خود نشان نميدهند. گزينشهاي غير تخصصياي كه در گذشته انجام شده بود، ستمي است كه به مردم و دولت كنوني روا داشته شده است. اين افراد بايد به فكر خلاقيت، فداكاري و تلاش در جهت حل مشكلات مردم و كمك به دولت آقاي روحاني باشند.
آيا دستگاههاي موازي نيز در مساله خوزستان وجود دارند كه مانع از پيشبرد برنامههاي دولت شده باشند؟
موضوع دستگاههاي موازي در كشور وجود دارد كه باعث فرسايشي شدن اقدامات دستگاهها ميشود و اين موضوع بايد در خود ستادهاي مربوطه دولتي و سازمان نظارت و برنامهريزي بررسي و حل شود. مساله ديگر، بحث «ندانمكاري» نيروهايي است كه در گذشته، بدون توجه به تخصص افراد و به صورت غير علمي جذب دولت شدند و در دولت آقاي روحاني نيز كارشكني ميكنند. اين افراد اطلاع ندارند كه براي حل مشكلات، بايد چه اقداماتي انجام دهند و علم مقابله با موانع و مسائل گوناگون را ندارند. گاهي اقدامات غيرتخصصي اين دسته افراد مسئول، به چالشها دامن ميزند. آقاي روحاني بايد اين بخش از بدنه دولت را ترميم و اصلاح كند تا كارآمدي دستگاه تحت نظر او بالا برود. در اين ميان، مجلس تلاش ميكند كه براي رفاه مردم قانونگذاري كند و مشكلات آنها را رفع كند، دولت و وزرا نيز اين ديدگاه و خواسته را مد نظر دارند و در اين جهت تلاشهاي ارزشمندي نيز انجام ميدهند، اما در سطح پايينتر دستگاه دولت، برخي افراد همسو با سياستهاي دولت عمل نميكنند و بسياري از اين افراد ايدهاي براي مقابله با بحرانها ندارند. اين بخش از دولت نيازمند اصلاح است. دليل اين موضوع نيز از سه علت خارج نيست. اين افراد پاييندستي در دولت يا كار خود را نميدانند و تخصصي در اين زمينه ندارند، يا كم كاري ميكنند يا بهطور عمدي، خرابكاري ميكنند. البته اين مشكلات قابل حل هستند و ميتوان تخصصگرايي را در جذب نيروهاي بدنه دولت، جايگزين سياست اشتباه جذب نيرو كنيم كه اين سياست از گذشته وجود داشته و به آقاي روحاني رسيده است.
برخي افراد و گروهها از مساله خوزستان سوءاستفادههاي سياسي و جناحي ميكنند و اين چالش را به ابزاري براي هجمه به دولت تبديل كردهاند.
به عقيده من سوءاستفاده جناحي از چنين مسائلي ميتواند براي مردم «نعمت» باشد، از اين جهت كه بهرهبرداري سياسي از اين چالشها، فرصت خوبي براي نيروهاي انقلاب است كه اگر نقصي دارند، برطرف كنند اما اگر نقصي در كار آنها نباشد، سوءاستفادههاي سياسي از چنين مسائلي به ضرر خود آن افراد و گروهها تمام ميشود. مردم نيز ميتوانند تشخيص بدهند كه انتقاد مغرضانه و بيدليل برخي افراد، به چه علتهايي است. وقتي كار مسئولان دولت بينقص است، اين بهانهجوييها براي طرف مقابل «رسوايي» به بار خواهد آورد. طرح اين بحثها نيز نه تنها در نظر مردم تاثيري ندارد، بلكه برگ برندهاي براي دولت است.
براي حل مشكلات مردم خوزستان، كدام دستگاهها بايد وارد عمل شوند؟
به نظر من پس از جنگ تحميلي كه دشواريهاي بسياري براي مردم اين منطقه به وجود آورد، مساله خوزستان نيز زندگي اهالي خوزستان را مختل كرده است. موضوع ريزگردها به عنوان يك فراخوان براي نيروهاي سياسي و اجتماعي و همچنين همه مسئولان كشور است كه براي حل مشكلات مردم جنوب كشور، چارهجويي كنند و برنامهريزيهاي خود را در جهت برطرف شدن اين معضلات به كار بگيرند. مسئولان كشور به مانند سالهاي جنگ كه همگي براي دفاع از كشور، همدل شده بودند اينبار هم توجه خود را به سمت اين منطقه ببرند و سازمانيافتهتر و تخصصيتر به مقابله با مشكلات مردم خوزستان و جنوب كشور اقدام كنند. اميدواريم كه هيچيك از نيروهاي سياسي، برخلاف برنامههاي دولت و مجلس عمل نكنند و شاهد كمكاريها و خرابكاريهاي اين افراد نباشيم.
سازمان صداوسيما ميتواند نقش موثري در پيشگيري و رفع چنين مشكلاتي داشته باشد. آيا تاكنون، سازمان صداوسيما به درستي نقش خود را ايفا كرده است؟
ما عادت كردهايم كه بدون صداوسيما زندگي كنيم. اين سازمان بايد بررسي كند كه عملكرد آنها به چه سمتوسويي بوده است و آيا حفظ كشور و خدمت به مردم وظيفه اين سازمان هم هست يا خير. ما نبايد منتظر باشيم كه مردم سختي بكشند و سپس اين مشكلات را به تصوير بكشيم. در حادثه پلاسكو نيز اين رويكرد اتفاق افتاد و برخي افراد رفتند كه از اين حادثه فيلم و سلفي بگيرند و همين موضوع در روز نخست، باعث شد كه كار امدادرساني سخت شود. صداوسيما اقدام مناسبي براي پيشگيري و حل معضلات خوزستان انجام نداد و تلاش كرد كه با به تصوير كشيدن دشواريهاي مردم اين منطقه، بهرهبرداريهاي سياسي كند. اين رويكرد اخلاقياي نيست و همه دستگاههاي مختلف بايد فارغ از مسائل جناحي و سياسي براي حل مشكلات مردم «آستين بالا بزنند» و با يكديگر همكاري كنند.
ارسال نظر