کد خبر: ۱۳۲۰۳۳
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۶
آقای قالیباف یا وارد رقابت‌های انتخاباتی نخواهد شد و یا در شرایطی حضور پیدا خواهد کرد که به پیروزی وی منجر شود. آقای قالیباف تنها برای پیروز شدن وارد رقابت‌های انتخاباتی خواهد شد.
 «در شرایط کنونی تنها قالیباف توانایی رقابت با روحانی را دارد و می‌تواند وی را با چالش جدی مواجه کند.آقای قالیباف هم چهره شناخته‌شده ای است و هم اینکه پایگاه رای قابل توجهی دارد واین مساله در گذشته برای مردم مسجل شده است.به نظر من تخریب آقای قالیباف نیز به همین دلیل بوده است و برخی با علم به تاثیرگذاری احتمالی ایشان در انتخابات تلاش می‌کنند چهره ایشان را در بین مردم تخریب کنند.عده ای به صورت تعمدی آقای قالیباف را تخریب می‌کنند تا اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری هیچ گزینه مهم و قابل توجهی در اختیار نداشته باشند». جملات بالا سخنان حسن بیادی نایب رئیس شورای سوم شهر تهران و یکی از نزدیکان فکری محمدباقر قالیباف شهردار تهران در گفت‌وگو با «آرمان» است.بیادی همچنین معتقد است:«اگر اصولگرایی قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ پتانسیل آرای خود را برای سال۱۴۰۰ بالا ببرد در انتخابات شرکت کند، در غیر این صورت اگر کسی گمان می‌کند با شرایط موجود می‌تواند آقای روحانی را شکست دهد سخت در اشتباه است. حضور چند گزینه اصولگرا بدون اجماع کافی در مقابل آقای روحانی نوعی خودزنی است که به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید». در ادامه گفت‌وگو با حسن بیادی را می‌خوانید.

اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری۹۶ با دو معضل عدم اجماع و فقدان گزینه رای‌آور مواجه هستند. اصولگرایان چگونه این مشکلات خود را برطرف خواهند کرد؟

در شرایط کنونی اصولگرایان و اصلاح طلبان از نظر عملکرد جایگاه قابل قبولی در میان مردم ندارند.در فضای سیاسی ایران هر مدیری که سر کار می‌آید ادامه دهنده راه مدیر قبلی نیست و تلاش می‌کند بدعت جدیدی در مدیریت کشور از خود به جای بگذارد. به همین دلیل ما گرفتار یک دور تسلسل فرصت سوزی شده ایم که به نظر می‌رسد در آینده نیز ادامه خواهد داشت.این یک مساله جامعه شناسی تاریخی و روانشناسی در جامعه ایران است که مدیران تمایل دارند منویات خود را اجرا کنند و برای دیگران سهم قائل نیستند. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا با اینکه رقبای انتخاباتی به شدت با هم رقابت می‌کنند و از تمام حربه‌های انتخاباتی علیه یکدیگر استفاده می‌کنند اما در نهایت راه یکدیگر را دنبال می‌کنند و بدعت جدیدی در مدیریت کشور خود به وجود نمی‌آورند.در آمریکا مدیران مانند دو امدادی۴۰۰ متر عمل می‌کنند که به جای اینکه در مقابل هم قرار بگیرند راه یکدیگر را ادامه می‌دهند و نقاط ضعف مدیر قبلی را پوشش می‌دهند.در ایران هر دولتی که بر سر کار می‌آید دولت قبل از خود را مخرب معرفی می‌کند که تنها خرابه‌هایی از خود برجای گذاشته است.این مساله نشان می‌دهد که سیستم مدیریتی ما دچار اشکال شده است. به همین دلیل نیز به جای اینکه دیگران را متهم به خراب‌کاری کنیم در مرحله اول باید سیستم خود را درست کنیم.در کشور ما برای برخی مسئولان قانون مانند «کِش» می‌ماند که هر مسئولی قانون را براساس منویات شخصی خود می‌کشد.

اصولگرایان به دنبال چه کسی هستند که بتواند با آقای روحانی رقابت کند؟

اصولگرایان باید به دنبال کسی برای انتخابات ریاست جمهوری۹۶ باشند که توانایی رقابت با آقای روحانی را داشته باشد. برخی از رسانه ها از افرادی برای حضور در انتخابات و رقابت با آقای روحانی نام می‌برند که نه رای آور هستند و نه در بین مردم جایگاه قابل توجهی دارند.به نظر من در شرایط کنونی تنها آقای قالیباف توانایی رقابت با آقای روحانی را دارد.آقای قالیباف هم چهره شناخته شده ای است و هم اینکه پایگاه رای قابل توجهی دارد و این مساله در گذشته برای مردم مسجل شده است.به نظر من تخریب آقای قالیباف نیز به همین دلیل بوده است و برخی با علم به تاثیرگذاری احتمالی ایشان در انتخابات تلاش می‌کنند چهره ایشان را در بین مردم تخریب کنند.عده ای به صورت تعمدی آقای قالیباف را تخریب می‌کنند تا اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری هیچ گزینه مهم و قابل توجهی در اختیار نداشته باشند.نکته جالب این است که برخی از اصولگرایان نیز به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه آقای قالیباف را تخریب می‌کنند و در زمین رقیب سیاسی بازی می‌کنند.در شرایط کنونی اصولگرایان گزینه‌های قابل توجهی مانند آقای لاریجانی و آقای ضرغامی را دارند. اصولگرایان حتی دارای گزینه هایی هستند که جایگاه قابل قبولی در بین اصلاح طلبان دارند. نمونه بارز این افراد آقای ناطق نوری است که در بین هر دو جریان سیاسی جایگاه قابل تاملی دارد.با این وجود آقای ناطق نوری قصد حضور در انتخابات ریاست جمهموری و هیچ انتخابات دیگری را ندارد. از سوی دیگر آقای لاریجانی نیز ریاست مجلس را برعهده دارند و امکان حضور در انتخابات ریاست جمهوری برای ایشان فراهم نیست. در نتیجه در بین گزینه‌هایی که اصولگرایان در اختیار دارند اجرایی‌ترین گزینه آقای قالیباف است.آقای قالیباف از نظر اجرایی مدیر توانمندی است،دارای پایگاه اجتماعی بالایی است و از سوی دیگر نظام و مختصات فکری آن را به خوبی می‌شناسد.در نتیجه تنها کسی که می‌تواند در انتخابات آینده تاثیرگذار باشد و آقای روحانی را با چالش جدی مواجه کند آقای قالیباف است.

آیا آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کند؟ تاکنون در این زمینه با ایشان صحبت شده است؟ موضع ایشان درباره انتخابات ریاست جمهوری چیست؟

اگر اصولگرایان بر آقای قالیباف به تفاهم نرسند و اجماع نکنند بدون شک پیروزی آقای روحانی از هم اکنون قطعی و تضمین شده است.آقای قالیباف همواره دارای استقلال فکر و عمل بوده و در عملکرد خود نشان داده که اهمیت بیشتری برای استقلال خود نسبت به دیدگاه‌های جناحی و جریانی قائل است.اصولگرایان باید زمینه حضور آقای قالیباف را در انتخابات مهیا کنند تا ایشان به نوعی در عمل انجام‌شده قرار بگیرد و حاضر شود در انتخابات حضور پیدا کند.بنده در گذشته هم عنوان کرده ام اگر جریان اصولگرایی قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ پتانسیل آرای خود را برای سال۱۴۰۰ بالا ببرد در انتخابات شرکت کند، در غیر این صورت اگر کسی گمان می‌کند با شرایط موجود می‌تواند آقای روحانی را شکست دهد سخت در اشتباه است. حضور چند گزینه اصولگرا بدون اجماع کافی در مقابل آقای روحانی نوعی خودزنی است که به هیچ نتیجه ای نخواهد رسید.

شما در سال۹۲ در اتاق فکر انتخاباتی آقای قالیباف حضور داشتید.به نظر شما اگر ایشان قصد داشته باشد در انتخابات سال۹۶ حضور پیدا کند با توجه به اینکه دو انتخابات ریاست جمهوری ناکام را پشت سر گذاشته از چه استراتژی‌ای استفاده خواهد کرد؟

آقای قالیباف یا وارد رقابت‌های انتخاباتی نخواهد شد و یا در شرایطی حضور پیدا خواهد کرد که به پیروزی وی منجر شود. آقای قالیباف تنها برای پیروز شدن وارد رقابت‌های انتخاباتی خواهد شد. البته همه کاندیداهای انتخاباتی با همین استراتژی در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد و این یک مساله طبیعی است. با این وجود این وضعیت برای آقای قالیباف به شکل دیگری است. به هر حال ایشان در انتخابات ۸۴ و ۹۲ حضور داشته و در هر دو انتخابات نیز شکست خورده است. به همین دلیل حضور مجدد ایشان در انتخابات آینده با برنامه ریزی و دور اندیشی دقیق و موشکافانه ای صورت خواهد گرفت.

آیا حواشی پیش آمده پیرامون مدیریت آقای قالیباف در شهرداری تهران روی پایگاه رای ایشان تاثیرگذار نخواهد بود؟

برخی از اتفاقات که در فضای سیاسی کشور رخ می‌دهد دارای ظاهر بیرونی است که با باطن آن تفاوت می‌کند. مساله واگذاری املاک توسط شهرداری تهران به افراد خاص نیز دارای جنبه ظاهری است اما در باطن یک مساله سیاسی است. به نظر می‌رسد برخی افراد تلاش می‌کنند با نگاه سیاسی به شهرداری تهران نگاه کنند و مشکلات به وجود آمده در شهرداری تهران را برای افکار عمومی سیاسی جلوه بدهند.این مساله درباره فیش‌های نجومی و هجمه علیه دولت نیز وجود داشت.بر اساس اسناد منتشرشده تعداد مدیرانی که از حقوق‌های نجومی استفاده می‌کردند بسیار کم بود اما شرایط به گونه ای پیش رفت و به اندازه ای در این زمینه غوغا و هیاهو صورت گرفت که افکار عمومی گمان می‌کرد همه مدیران کشور از حقوق‌های نجومی استفاده می‌کردند.در ماجرای حقوق‌های نجومی نیز برخی افراد با نگاه سیاسی تلاش کردند دولت را تحت فشار قرار دهند. این وضعیت درباره شهرداری تهران نیز صادق است و مساله بیش از آنکه به فساد اقتصادی مربوط باشد به مسائل سیاسی ارتباط پیدا می‌کند.نکته دیگر اینکه بسیاری از فساد‌های صورت گرفته در دستگاه‌های مختلف اداری کشور ریشه در ساختارها و قوانین دارد. به هر حال برخی از قوانین اداری ما کاستی هایی دارند و برخی نیز به‌روز و جدید نیستند. در بسیاری از دستگاه‌های ما هنوز قوانین دهه‌های گذشته اجرا می‌شود و ساختارهای اداری ما در اغلب موارد فرسوده و غیر قابل استفاده است.در نتیجه به دلیل اینکه قوانین دستگاه‌های اداری توانایی انطباق با شرایط جدید را ندارند، زمینه برای سوءاستفاده‌های شخصی و گروهی مهیا می‌شود.

رقبای آقای روحانی در انتخابات سال۹۶ روی چه نقاط ضعفی از دولت ایشان دست خواهند گذاشت؟

یکی از مهم ترین نقاط ضعف دولت آقای روحانی عدم هماهنگی اعضای کابینه با رئیس جمهور است.بدون شک دیدگاه‌های برخی از وزرای دولت یازدهم در اداره کشور تفاوت بسیاری با آقای روحانی داشت.این تفاوت در دیدگاه ها در بسیاری از مقاطع مشهود و سبب سردرگمی و ناهماهنگی در دولت شده است.از سوی دیگر برخی از وزرا دچار روزمرگی شده اند و فاقد استراتژی کلان و راهبردی در پیشبرد اهداف خود هستند. این وزرا با کار زیاد، تمام وقت خود را صرف کارهای روزمره می‌کردند اما این کارهای روزمره نتیجه مناسب و مورد دلخواهی نداشت و با مطالبات مردم فاصله داشت.برخی از وزرای دولت یازدهم شهامت لازم را برای پیشبرد اهداف دولت نداشتند و تنها آمده بودند برای بار آخر چوب خط خود را پر کنند.در زمینه اقتصادی دولت آقای روحانی موفق نشد به شعارهایی که در دوران انتخابات به مردم داده بود جامه عمل بپوشاند. با این وجود دولت یازدهم در برخی زمینه ها مانند سیاست خارجی عملکرد قابل قبولی داشت و موفق شد به بسیاری از اهدافی که در نظر گرفته بود دست پیدا کند.

اصولگرایان چه موضعی نسبت به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارند؟

شرایط سیاسی آمریکا به شکلی نیست که هر شخصی به ریاست جمهوری رسید بتواند هر کاری که تمایل داشت انجام دهد.رئیس جمهوری آمریکا به صورت سیستمی تابع قانون اساسی و سیاست‌های کلی آمریکا است و به همین دلیل نمی‌تواند بدعت گذار سیاست‌های جدیدی باشد که در سیستم سیاسی آمریکا جایگاهی ندارد.هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در توسعه و حفظ منافع ملی ایالات متحده آمریکا دیدگاه‌های مشترکی دارند و دارای اختلاف جدی نیستند.به نظر من در شرایط کنونی همه جریان‌های سیاسی باید در کنار مقام معظم رهبری حرکت کنند و وحدت و انسجام خود را حفظ کنند.

احتمال افزایش تنش بین ایران و آمریکا در دوران ترامپ به چه اندازه است؟آیا احتمال برخورد نظامی نیز بین این دو کشور وجود دارد؟

روی کار آمدن ترامپ یک قدم به عقب در روابط بین ایران و آمریکا بوده است. با این وجود احتمال جنگ و تنش نظامی بین دو کشور وجود ندارد. آمریکا به خوبی می‌داند که ایران مانند سوریه و عراق و دیگر کشورهایی نیست که بتواند سیاست‌های خود را به هر شکلی که تمایل داشت اجرا کند.ایران کشور کوچکی نیست که هر کسی دوست داشت بتواند به آن حمله کند و خطر جنگ نظامی را به جان بخرد. در کشور ما حتی کسانی که با نظام همراه نیستند در شرایطی که دشمن خارجی به کشور حمله کند به مقابله با آن برخواهند خاست.آقای ترامپ نیز باید این نکته را مورد نظر داشته باشد که اگر خطایی در مقابل ایران از وی سر بزند عاقبت صدام در انتظار اوست.

چرا از دل لیبرال دموکراسی آمریکا پوپولیسم عوام فریب ترامپ سر درآورد؟ برخی از تئوریسن‌های غربی ظهور دونالد ترامپ را به منزله پایان دموکراسی در آمریکا تلقی کرده اند.به نظر شما ترامپ چه رفتاری با دموکراسی آمریکا خواهد کرد؟

به نظر من در شرایط کنونی جهان از نظر اخلاقی و سیاسی در حال افول است و این یک مساله عمومی در بین جوامع مختلف است.البته برخی از جوامع عدالت اجتماعی را به سطحی رسانده اند که موفق شده اند رضایت مردم خود را به دست بیاورند.پوپولیسم و عوام فریبی در هر جامعه خلاف عقل و منطق سیاسی است.شرایط به گونه ای نیست که پوپولیسم در ایران خوب باشد اما در آمریکا خوب نباشد. عوام فریبی در هر نقطه از جهان که صورت بگیرد مذموم و غیراخلاقی است.در شرایط کنونی قبح دروغ در جامعه ما فرو ریخته است و درسطوح مختلف این مساله به چشم می‌خورد.فضای مدنی و دموکراسی در آمریکا به شکلی است که با ظهور افرادی مانند ترامپ اتفاق خاصی در ساختارهای سیاسی و مدنی این کشور رخ نخواهد داد. با این وجود به نظر من ترامپ در آینده اقداماتی انجام خواهد داد که در نهایت به ضرر مردم و دموکراسی در آمریکاست.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین