|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۶
کد خبر: ۱۳۱۲۴۴
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۵ - ۰۳:۲۰
ما براي زدن بر سر يكديگر چماق‌هاي زيادي در اختيار داريم؛ حتي مي‌توانيم چماق‌هاي جديد خلق كنيم، ولي استفاده از چماق ترامپ خطرناك است. چماق ترامپ احتمالا به آمريكا و خودشان نيز رحم نخواهد كرد، چه رسد به ايران و ايرانيان. نكته مهم ماجرا اين است كه نشان‌دادن اين وحدت موضع و نظر، بيش از هر اقدام ديگري در جهت واكسينه‌كردن ايران در برابر اقدامات ضد ایرانی ديگران اثر دارد.
روزنامه شهروند در یادداشتی به قلم عباس عبدی نوشت:ما مردم و جامعه عجيبي هستيم؛ قدرت فراواني داريم كه از هر پديده‌اي عليه خود استفاده كنيم و دست به خودويرانگري بزنيم. هر اتفاقي هم كه در خارج مرزهاي ايران رخ مي‌دهد، به‌سرعت تبديل به چماقي داخلي براي كوبيدن بر سر رقيب داخلي مي‌شود. پيروزي ترامپ هم يك نمونه روشن است. هركس مي‌خواهد آن را تبدیل به چماقي در دست خود و علیه دیگران كند. يكي مي‌گويد انتخاب ترامپ دليل و علت يك دوره‌اي‌شدن رياست جمهوري ايران خواهد بود. ديگري طرف مقابل را به رفتار همدلانه اوباما و جان كري ارجاع مي‌دهد كه بعدا آرزوي آن را خواهيد داشت و حسرت خواهید خورد... ولي كمتر در ذهنمان مي‌گنجد كه اين رويداد را تبديل به فرصت كنيم.

كدام فرصت؟

واقعيت اين است كه جامعه ايران در بسياري از موضوعات كليدي ازجمله موضوعات ناظر بر مفهوم منافع ملي فاقد يكپارچگي لازم است؛ فقدان اتحاد نظر درباره اين موضوع عوارض شديدي براي جامعه ايران دارد. براي نمونه برخي از افراد با برخي از خطوط اصلي سياست‌هاي گوناگون كشور همدل و همراه نبودند و نیستند؛ اين تفاوت موجب بدبيني‌هاي عميق ميان طرفين نيز مي‌شود و مثل سلول‌هاي سرطاني كه متاستاز مي‌كنند و به ساير نقاط بدن سرايت مي‌كنند، اين بدبيني به تمامي رفتارها و سياست‌ها نيز سرايت مي‌كرد. اكنون انتخاب ترامپ فرصتي را فراهم كرده است كه نوعي از نمايش همدلانه و ملي را از خود نشان دهيم و تمامي نيروها و جناح‌هاي داخل و بيرون حكومت و حتي نيروهاي به حاشيه رانده شده، درك و فهم و سياست مشتركي از خود را در برابر اين پديده نشان دهند. قرار نيست كه در برابر آمريكاي ترامپ «هل من مبارز» طلبيد و حتي آب به آسياب نگاه افراطي آنان ريخت. بلكه هدف نشان‌دادن اين اراده است كه ايرانيان فارغ از هرگونه تمايزات فكري و سياسي، در برابر موجوديتي به نام ايران و منافع آن متحد و همدل هستند.

ما براي زدن بر سر يكديگر چماق‌هاي زيادي در اختيار داريم؛ حتي مي‌توانيم چماق‌هاي جديد خلق كنيم، ولي استفاده از چماق ترامپ خطرناك است. چماق ترامپ احتمالا به آمريكا و خودشان نيز رحم نخواهد كرد، چه رسد به ايران و ايرانيان. نكته مهم ماجرا اين است كه نشان‌دادن اين وحدت موضع و نظر، بيش از هر اقدام ديگري در جهت واكسينه‌كردن ايران در برابر اقدامات ضد ایرانی ديگران اثر دارد.

خطري كه اين ايده را تهديد مي‌كند، اين است كه نيروهاي اصلي سياست كشور در اتخاذ موضع مشترك در برابر اين پديده تأخير كنند و تا آن زمان ترامپ در فضاي مجازي تبديل به يك چماق عليه يكديگر شود و هنگامي كه اين چماق بالا رفت و فرود آمد، به احتمال زياد ساير نيروها را نيز درگير فراز و فرود خود خواهد كرد. ايرانيان مي‌توانند پيام روشني در ادامه سياست گذشته و توافق درباره موضوع برجام بدهند؛ اينكه ما و حكومت ما به آنچه كه توافق كرده‌ايم، متعهد و ملتزم هستيم.

اصل الزام دولت‌ها به تعهدات دولت‌هاي پيشين خود را ضروري مي‌دانيم. تعهدات دولت‌ها فردي نيست، ما در برابر زياده‌خواهي و تحقير و توهين پاسخ مشترك مي‌دهيم. اينكه مردم آمريكا خواسته‌اند ترامپ را به كاخ سفيد روانه كنند، مسأله خودشان است؛ ولي هزينه اين كار بر دوش ساير ملل از جمله ايران نبايد بيفتد. انتخاب مردم آمريكا و هر كشور ديگري ازجمله ايران بايد محترم شمرده شود؛ ولي اين احترام نافي التزام به تعهدات و رعايت حقوق ديگران نيست. آمريكا كشور قدرتمندي است ولي اين قدرتمندي ايجاد حق ویژه براي آنان و عليه ديگران نمي‌كند.

اين قدرتمندي مثل هر قدرت ديگري در درجه اول ايجاد مسئوليت مي‌كند. ايالات متحده نمي‌تواند يك جاده يك‌طرفه‌اي را براي حقوق و اخلاق و سياست تعريف كند و بي‌توجه به منافع ساير ملت‌ها از آن عبور كند و ديگران را نيز به عبور از آن فرا بخواند. ما بايد با صداي بلند اعلام كنيم كه ايراني هستيم و اين ويژگي ما به اشتراك در مواضع سياست‌هاي ما در برابر هر پديده‌اي كه خود را ضد ایران و ايراني بداند و معرفي كند، منجر خواهد شد. آنچه كه با آمدن ترامپ در داخل آمريكا خواهد گذشت، مسأله اصلي ملت‌هاي ديگر نيست؛ هر چند از آن نيز متأثر شوند، ولي چگونگي ارتباط او با ساير كشورها مسأله ما و همه كشورهاي ديگر است.

بنابراين برخلاف گذشته كه وقوع هر پديده‌اي مي‌توانست به افزايش چالش‌هاي داخلي ايران منجر شود، پيروزي ترامپ اين ظرفيت را دارد كه به نمايشي از همدلي و وحدت در ميان نيروهايي كه به نظر متضاد و غيرهمسو مي‌آيد، تبديل شود. در گذشته نيز شاهد چنين وضعي بوديم. هنگامي كه دولت آمريكا به دسيسه راكفلر و هنري كيسينجر شاه را پس از ٩ ماه سرگرداني به ايالات متحده برد، پاسخ همه نيروهاي سياسي، حتي آنان كه در برابر يكديگر ايستاده بودند، مشابه و يكسان بود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین