کد خبر: ۱۱۱۱۸۴
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۰
دولت تدبير و اميد بر اساس مصالح و عقلانيتي در كشور شكل گرفت و به نوعي حاصل دريافت عمومي اكثريت جامعه سياسي ايران بود؛
اين روزها اصلاح‌طلبان با خيالي راحت‌تر از ساير روزهاي مشابه، روزگار مي‌گذرانند. چون در حمايت از حسن روحاني در انتخابات سال۹۶ متفق القول هستند و از سوي ديگر اصولگرايان ميانه رو و سنتي هم همسويي خود با اصلاح‌طلبان در حمايت از روحاني را اعلام كرده‌اند. اما اين يك روي سكه است و در طرف ديگر دلواپساني هستند كه درصدي از پيروزي براي خود با معرفي كانديداهايي مانند احمدي‌نژاد و غيره قائل نيستند، پس مي‌كوشند در این شرايط بازنده لقب بگيرند و تا زمان برگزاري انتخابات به تضعيف دولت روحاني بپردازند. سياست و رويه غالب در دولت يازدهم تاكيد بر عقلانيت و حفظ ثبات و آرامش در كشور است و اين اصل در تصميمات و مواضع پاستورنشينان همواره به عنوان اصل بنيادين مورد توجه قرار مي‌گيرد دلسوزان و آگاهان معتقدند در اين مقطع زماني و پس از آنكه دولت موفقيت‌هاي زيادي در عرصه سياست خارجي و امور داخلي كسب كرده است، سكوت در برابر مخالفان غيرمنصف كه تنها سوداي بازگشت به قدرت دارند، جايز نيست و به تعبيري آب به آسياب مخالف دولت ريختن است، آن هم مخالفاني كه مصالح ملي و خواست اكثريت براي آنها از درجه اهميت بالايي برخوردار نيست. در همين راستا علي تاجرنيا فعال سياسي اصلاح‌طلب به گفت‌وگو با «آرمان» پرداخته است كه در ادامه مي‌خوانيد:

 در يك سال باقي مانده از دولت يازدهم، برخي از جريانات دلواپس و مخالف دولت كه خواستار به دست گرفتن قدرت در انتخابات سال ۹۶ هستند، با حاشيه‌سازي‌هايي درصدد كاهش اقبال عمومي به دولت روحاني و مطرح كردن گزينه يا گزينه‌هاي مورد نظر خود هستند، تحليل شما در اين زمينه چيست؟

دولت تدبير و اميد بر اساس مصالح و عقلانيتي در كشور شكل گرفت و به نوعي حاصل دريافت عمومي اكثريت جامعه سياسي ايران بود؛ اگرچه مجموعه اصلاح‌طلبي عمده‌ترين حاميان دولت آقاي روحاني بودند اما واقعيت اين است كه عقلاي جناح اصولگرا هم بر اين عقيده بودند كه بايد طرحي نو در انداخت و با در نظر داشتن برخي سياست‌هاي اشتباهي كه دولت‌هاي نهم و دهم در كشور اتخاذ و به مرحله اجرا در آورد، حمايت از يك كانديداي ميانه رو كه تدبير را شعار خود قرار داده بود لازم دانسته شد. انتخاب روحاني در كسوت رئيس دولت يازدهم محصول تصميم جمعي و مبتني بر عقلانيت بود. روحاني و يارانش بر اين اعتقاد بودند كه نحوه شكل‌گيري و ادامه مسير دولت بايد بر مبناي عقل جمعي و مصالح كشور تعريف شود و اكنون هم همين اصول و مباني كه در دوره گذشته منجر به انتخاب روحاني شد، در دستور كار است. علاوه بر اين، مشي صحيح و رفتار مصلحت انديشانه اقتضا مي‌كند كه همين مسير ادامه پيدا كند.

بخشي از جريان اصولگرايي درصدد القا كردن طرح «عبور از روحاني» در جامعه و به ويژه از طريق فضاي مجازي هستند به طوري كه با هشتگ «دولت تك دوره اي» يا « عبور از روحاني» در فضاي مجازي، به دنبال جايگزين كردن گزينه‌هاي مطلوب خود هستند، طرح اين بحث با چه هدفي و از سوي چه جناحي يا جرياناتي انجام مي‌شود؟

آن بخش از جريان دلواپس اصولگرا كه سعي مي‌كنند با فشار و مشكل‌زايي، دولت روحاني را دولت يك‌دوره‌اي معرفي كنند و آن بخش از نيروهايي كه به اسم اصلاح‌طلبي و در اصل با اتكا به رفتارهاي دلواپسانه بحث عبور از دولت روحاني را مطرح كنند دو تيغه يك قيچي هستند كه هدفشان قطع رگ حياتي عقلانيت، اعتدال و مصلحت است. بايد اذعان داشت اين دو مجموعه يك هدف را دنبال مي‌كنند كه اين موضوع در شرايط كنوني به نفع كشور نيست. به ويژه آنكه در دوره‌هاي گذشته و دوره اصلاحات مشابه اين رفتارها را از سوي برخي افراد منتسب به اردوگاه اصلاح‌طلبي شاهد بوديم كه نه تنها آثار زيانبار آن را همگان شاهد بودند، بلكه همان افراد، امروز معترف هستند كه رفتارهايشان خلاف عقلانيت بوده و باز هم همان افراد، امروزه تاكيد موكد دارند كه بايد از اين قبيل بحث‌ها و عملكردها به‌شدت اجتناب كرد. چرا كه جز ضرر، نتيجه‌اي براي كشور ندارد.

اين بدين معناست كه جريان اصلاح‌طلب و اعتدالگرا از عملكرد دولت يازدهم راضي هستند و تنها گزينه شان براي انتخابات دوازدهم، آقاي روحاني است؟

دراينكه اصلاح‌طلبان خواسته‌ها و مطالباتي از دولت روحاني دارند، شكي نيست. طبيعتا دولت را بايد انذار و هشدار دهيم كه براي موفقيت و تحقق اهداف خود كه خواسته مردم نيز هست، نيازمند استفاده از همه ظرفيت‌هاي اصلاح‌طلبي است؛ دلايلي كه مردم بر اساس آن به آقاي روحاني راي دادند هم گوياي همين امر است. اما اينكه اين مساله منجر به آن شود كه برخي افراد بحث عبور از روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم را مطرح كنند، توجيه و وجاهت عقلاني ندارد. كساني كه خواستار ثبات و پيشرفت و توسعه در كشور هستند، هيچ‌گاه اين بحث را مطرح نمي‌كنند.

يكي از جرياناتي كه اخيرا فعال شده و از الان كه يك سال تا پايان دولت يازدهم باقي مانده، فعاليت‌های انتخاباتي خود را آغاز كرده است، طرفداران احمدي‌نژاد هستند، به نظر شما كانديداي آنها گزينه اصولگرايان خواهد بود يا خير؟

بر اساس تجربه مي‌توانم بگويم كه اصولگرايان و برخي از عقلاي اين جريان، در مقاطعي رفتارهاي مصلحت انديشانه و در راستاي عقلانيت از خود نشان ندادند. افرادي بودند كه در دور دوم انتخابات و با علم به تمام مشكلاتي كه نتيجه عملكرد احمدي‌نژاد بوده است، بار ديگر تمام قد پشت سرش ايستادند و تمامي تشكل‌هاي اصولگرا از او حمايت كردند، بنابراين سابقه جريان اصولگرايي نشان مي‌دهد آنها براي راي نياوردن كانديداي مورد حمايت اصلاح‌طلبان يا اعتدالگرا، حاضر هستند از كانديداي خودشان با وجود آگاهي از توانا نبودنش، حمايت كنند. اميدوارم شرايط به سمتي پيش برود كه رقابت يك چهره معقول و معتدل اصولگرا با روحاني را شاهد باشيم. متاسفانه بايد اذعان داشت كه يكي از مهم‌ترين چالش‌ها و مشكلاتي كه احمدي‌نژاد در فضاي مديريت سياسي كشور به وجود آورد، اين بود كه به‌شدت فضاي جامعه را دو قطبي كرد و همين امر منجر به ايجاد شكاف‌هاي اجتماعي و در نهايت مشكلات بزرگي در كشور شد. بر اين اساس بايد فرايندي ايجاد شود كه جريان اصولگرا نسبت به حمايت‌هاي خود از اين شخصيت، مداقه بيشتري كند و در رفتارهايشان تجديدنظر كنند. ضمن اينكه حق هر كسي مي‌دانم كه در انتخابات شركت كند و جناح عقلاني و سنتي اصولگرايي كه از رفتارهاي رئيس دولت های نهم و دهم در دهه گذشته آسيب ديده، كانديداي خود را با دقت انتخاب كنند و بايد اضافه كرد كه بحث حمايت از احمدي‌نژاد نيز هنوز به‌طور جدي مطرح نشده است.

به گفته كارشناسان و متخصصان در حوزه‌هاي مختلف، آقاي روحاني دولتي را تحويل گرفت كه در بيشتر عرصه‌ها با تخريب جدي مواجه شده بود. اكنون كه ۳ سال گذشته است، عملكرد اجرايي دولت را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

روحاني با توجه به مجموعه محدوديت‌ها و محذوريت‌هايي كه در پيش رو داشته و دارد و با توجه به شرايطي كه در آن آغاز به كار كرد به عبارتي وامدار مشكلات و از بين رفتن بخش قابل توجهي از سرمايه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و انساني در كشور بود، در طول سه سال گذشته از مهم‌ترين اقداماتي كه انجام داد جلوگيري از تخريب بيشتر اين حوزه‌ها بود كه اين خود كار بزرگي است. اينكه تصور كنيم دولت يازدهم تمام انتظارات مردم و جريان اصلاح‌طلبي را برآورده كرده باشد، ادعايي نادرست است و حتي خود آقاي روحاني هم مدعي چنين گزاره‌اي نيست اما مجموعه عملكرد دولت مجموعه قابل دفاعي است و همين امر منجر به اين شده كه اصلاح‌طلبان حركت و رويكرد اصلي خود را حمايت از ايشان در انتخابات دوره بعد قرار دهند، البته انتظاراتي هم در جهت تحقق آرمان‌ها و اهداف اصلاح‌طلبي خصوصا در عرصه سياسي، اجتماعي و فرهنگي وجود دارد كه نيازمند توجه بيشتر دولت است. به نظرم اگر آقاي روحاني خود را از حلقه نزديكان فراتر ببرد و از تمامي ظرفيت‌هاي اصلاح‌طلبي كه زياد هم هست، استفاده كند، مي‌تواند رضايتمندي بيشتري در آحاد جامعه و طرفداران اصلي خود كه اصلاح‌طلبان هستند، به دست آورد و هم به كارآمدي و پويايي بيشتر دولت كمك كند. آنچه درباره اش ترس وجود دارد اين است كه جدا از شخص روحاني، برخي از نزديكان وي تلاش مي‌كنند تا موفقيت روحاني را با محافظه‌كاري دنبال كنند كه اين تجربه را در دوره دوم سازندگي داشتيم كه بسيار پند آموز است و بايد دانست كه مخالفت‌هاي جريان اصولگرايي با روحاني با امتياز دادن‌هاي بيشتر به آنها كم نخواهد شد.

تاكيد داريد كه دولت يازدهم، سكانداري رياست قوه مجريه را زماني در دست گرفت كه كشور در شرایط بسيار نامطلوبي قرار داشت و با چالش‌هاي جدي دست به گريبان بود، چرا آقاي روحاني و كابينه ايشان، شرايط و دلايلي كه كشور را به سمت مشكلات جدي برد را به مردم معرفي نكرده و نمي‌كنند؟

مجموعا مواضع دولت روحاني مواضع شفافي است و اين قابل قدرداني است اما اينكه برخي مسائل از سوي دولت مطرح نمي‌شود، بر اساس اصل مصلحت و عقلانيت است تا جو كشور متشنج نشود و بعضا در برخي موارد نيز جريانات مخالف دولت ظرفيت طرح اين موضوعات را ندارند. با اين همه معتقدم دولت بايد در قبال برخي موضوعات مانند فيش‌هاي حقوقي فعالانه‌تر عمل كند. طرح مبحث «فيش‌هاي حقوقي مديران دولتي» پوست خربزه‌اي بود زير پاي دولت و دولت يازدهم بايد نسبت به اين قضيه فعالانه‌تر عمل كرده و ضمن دفاع برحق و جانانه از رفتارهاي قانوني و عملكرد شفاف خود در مقابله با اين فسادها، دلايل و شرايطي كه منجر به بروز اين فسادهاي مالي و تخلفات شده است را به‌طور كامل و شفاف بيان كند چرا كه همان‌طور كه گفته شد دولت روحاني وامدار ساختار اقتصادي دولت قبل است. بر اين اساس و در شرايطي كه انگشت اتهام به جاي نشانه رفتن به سمت كساني كه بنيانگذار اين سيستم و رويه‌هاي غيرقانوني بودند، به سمت دولت روحاني نشانه رفته است، معتقدم كه اندكي منفعلانه عمل شده است و بايد دولت در مقام دفاع از عملكرد خود برآيد.

علاوه بر در پيش داشتن انتخابات رياست‌جمهوري، انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا هم در پيش است، جريان اصلاح‌طلبي چه تمهیداتي انديشيده است تا با توجه گرايش مردم به اين جريان خصوصا در شهرهاي بزرگ، بتواند آرا را به سمت خود هدايت كند؟

انتخابات شوراهاي شهر و روستاي ۹۶ به‌شدت تحت تاثير انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم قرار خواهد داشت و اگر فضا به خوبي مديريت شود راي روحاني با وجود هر شخص و چهره ديگري از جريان اصولگرايي رايي قطعي خواهد بود. در كنار آن و بر اساس نحوه تعامل دولت با شوراهاي شهر و شهرداري‌ها و تقويت اين تعامل، اين تعاملات به مدد و ياري ليست انتخاباتي اصلاح‌طلبان در شوراها خواهد آمد. در اين رابطه به همان دلايلي كه در سال ۹۲ ليست‌هاي مشتركي بين اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت شكل گرفت، در انتخابات پيش رو نيز همين رويه و برنامه را دنبال خواهيم كرد و ليست‌هاي مشتركي با محوريت شوراي عالي اصلاح‌طلبان و شوراي هماهنگي احزاب اصلاح‌طلب نهايي خواهد شد كه بر اين اساس قطعا پيروزي در انتخابات شوراي شهر و روستا خصوصا در شهرهاي بزرگ و پرجمعيت به نام اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان رقم خواهد خورد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین