کد خبر: ۱۰۸۹۳۶
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۶
نظام سلطنتی آل سعود از آن دست حکومت هایی است که طی سالهای حاکمیت بلامنازع بر عربستان، به دلیل فساد گسترده در درونی، با ماجراها و رسوایی های بزرگ و کوچک مواجه بوده و با وجود تمام تلاش ها ، بخش هایی از آن به بیرون درز کرده است.
نظام سلطنتی آل سعود از آن دست حکومت هایی است که طی سالهای حاکمیت بلامنازع بر عربستان، به دلیل فساد گسترده در درونی، با ماجراها و رسوایی های بزرگ و کوچک مواجه بوده و با وجود تمام تلاش ها ، بخش هایی از آن به بیرون درز کرده است.

در شرایطی که مردم عربستان تحت فشار قوانین سخت و در معرض فشارهای سختگیرانه مذهبی متکی بر تفکر وهابیت قرار دارند؛اعضای خاندان پادشاه یعلاوه بر برخورداری از زندگی مرفه، دست به اقدام هایبی پروایی می زنند که هر از گاهی برای عموم مردم برملا می شود.

در زیر فهرستی از ده داستان ننگین درمورد اعضای خاندان سعود آمده ذکر شده که پادشاهی عربستان بسیار تلاش می کند آنها را از عموم مردم پنهان نگاه دارد.

شاهزاده بسمه

شاهزاده بسمه همواره به سبب دیدگاه های اصلاح طلبانهو یا فراخوان هایش در زمینه حمایت از حقوق بشر در عربستان همواره خاری درپهلوی آل سعود بود. وی دختر سعود بن عبدالعزیز آل سعود نوه پادشاه نخست عربستان و دختر پادشاه دوم این کشوراست. شاهزاده بسمه بارها به صورت علنی اظهار داشت که تمایل دارد پادشاهی عربستان یک قانون اساسی در دستورکار قرار دهد که میان زن و مرد برابری ایجاد کند، حقوق شهروندی را رعایت کند، در قوانین طلاق و یا سیستم آموزشی و خدمات اجتماعی بازنگری کند و تبعیض علیه زنان را به پایان برساند.

با وجود این دیدگاه های لیبرالی، شاهزاده بسمه هدف دشمنان آل سعود قرار گرفت. در سال 2013، شخصی، حسابهای یکی از دوستان شاهزاده بسمه را که یک پسر 30 ساله از کشور امارات بود، در شبکه های اجتماعی فیس بوک و اسکایپ هک کرد؛ این شخص خود را در نقش همان پسر 30 ساله قرار داد و پس از چند ماه، با فاش کردن شخصیت واقعی خود از شاهزاده خواست تا 320 هزارپوند به حسابش در یک بانک مصری واریز کند. با امتناع شاهزاده از پرداخت این مبلغ، یک ویدئوی 40 ثانیه ای در یوتیوب منتشر شد که شاهزاده را در حال سیگار کشیدن و رد و بدل کردن بوسه ها نشان میداد و با آنکه پخش چنین ویدئو در نظر غربی ها بسیار مساله ای ساده و ناچیز انگاشته می شود اما در محافل اجتماعی عربستان و اعضای خاندان سعود یک رسوایی بزرگی به شمار آمد.

هواپیمای شاهزاده نایف که حامل کوکائین بود

در سال 2004 شاهزاده نایف بن فواز در آمریکا و فرانسه به همدستی درعملیات قاچاق مواد مخدر میان آمریکای جنوبی و اروپا محکوم شد. شاهزاده نایف در دهه هفتاد قرن گذشته در دانشگاه میامی با یک زن کلمبیایی به نام دوریس مانگر رابطه ای عاشقانه برقرار کرده بود و حتی بچه های این زن را در سال 1998 به فرزندی قبول کرد، دوریس مانگر زمینه دیدار شاهزاده نایف با یک باند قاچاق مواد مخدر در کلمبیا را فراهم ساخت. سران این باند دو نفر به نام خوان گابریل و کارلوس رامون بودند. شاهزاده نایف به آنها پیشنهاد داد که از هواپیمای وی برای قاچاق کوکائین استفاده شود. آن دو کلمبیایی نیز با این نقشه موافقت کردند. هواپیمای شاهزادهنایفاز کاراکاس در کلمبیا عازم پاریس شد و2 هزارکیلوگرم کوکائین که در 100 چمدان جاسازی شده بود در انباری در پاریس قرار گرفت؛ اما مقام هایپاریس با حمله به انبار، مانع انتقال محموله های کوکائین به اسپانیا و ایتالیا شدند و دو کلمبیایی مزبور در امریکابازداشت شدند. اما شاهزاده نایف با تکذیب اتهام ها، ادعا کرد که دیدار وی با دو کلمبیایی به سرمایه گذاری درباره کارخانه پلاستیک سازی مربوط می شود. مقام هایفرانسه از بازداشت شاهزاده سعودی عاجز ماندند. از طرف دیگر، شاهزاده نایف بن عبدالعزیز آل سعود وزیر کشور عربستان نیز مقام هایفرانسه را تهدید کرد که در صورت متوقف نکردن تحقیقات، اقدام به لغو چندین قرارداد با فرانسه خواهد کرد.

کشته شدن شاهزاده مشاعل

شاهزاده مشاعل دختر فهد بن محمد بن عبدالعزیز آل سعود با پسر عموی خود ازدواج کرده بود که یک ازدواج سنتی بود. زمانی که برای ادامه تحصیل به بیروت سفر کرد با جوانی به نام خالد پسر یکی از دیپلماتهای سعودی آشنا شد و با وی روابطی عاشقانه برقرار کرد. رابطه آنها حتی پس از بازگشت به عربستان نیز ادامه یافت، ولیآن دودر سال 1977، زمانی که قصد فرار به خارج از کشور داشتند، دستگیر شدند. شاهزاده اتهام هارا تکذیب نکرد و به روابط نامشروع خود با خالد اذعان کرد که این امر خشم پدربزرگ محافظه کارش محمد بن عبدالعزیز آل سعود را که در آن زمان برادر پادشاه بود، برانگیخت. پس از آن شاهزاده مشاعل به همراه معشوقه اش به منطقه ای در اطراف جده انتقال داده شد و در آنجا در مقابل چشمان معشوقه اش، با شلیک گلوله کشته شد. خالد نیز سرش از تنش جدا شد. مقام هایعربستان بسیار تلاش کردند تا مساله را پنهان نگه دارند اما در سال 1980 شبکه های بی بی سی و پی بی اس مستندی درباره زندگی شاهزاده مشاعل و مرگ وی تهیه کردند. سعودی ها تلاش کردند تا مانع پخش فیلم شوند اما نتوانستند. از این رو سفیر انگلیس در ریاض را اخراج کردند و 400 نفر از اعضای خاندان شاهی که در انگلیس بسر می بردند، فراخواندند که این امر خسارتی به میزان 200 میلیون پوند بابت قطع روابط عربستان و یا لغو قراردادهای تجاری برجای گذاشت؛ اما فیلم مزبور در سال 2005 منتشر شد و می توانید آن را به طور کامل در اینترنت ببینید.

 زندان شاهی

شاهزاده عنود فایز یکی از همسران سابق ملک عبدالله بن عبدالعزیز شاه فقید عربستان، اینک در عربستان به سر می برد؛ اما ملک عبدالله این شاهزاده را به همراه 4 دخترش به نامهای جواهر، سحر، هاله و مهابه مدت 14 سال در یکی از مجتمع های شاهی در شهر جده تحت بازداشت خانگی قرار داد و در طول این دوران فرزندان پادشاه بر روند بازداشت نظارت می کردند.

این درحالی است که دیگر دختران پادشاه زندگی مرفهی داشتند و در زندگی حرفه ای خود نیز موفق بودند؛ پس علت برخورد پادشاه با این 4 شاهزاده که اینک وارد دهه سوم یا چهارم عمر خود شده اند، چه بود؟ شاهزاده هاله و شاهزاده مها در گفتگو با شبکه آر تی، تاکید کردند که آنها در معرض وحشیانه ترین بازداشت ها قرار دارند و بیشتر اوقات مواد غذایی و یا آب در خانه آنها به اتمام می رسید. آنها افزودند که این بازداشت خانگی در واقع نوعی مجازات آنها به سبب مواضعشان در دفاع از حقوق زنان در عربستان و یا مخالفت با تسلط و حق سرپرستی مردان بر زنان در جامعه عربستان بود.

اما مقام هایعربستان هیچ اتهامی به آنها وارد نکردند و در پاسخ به این ماجرا به این گفته اکتفا کردند که این امر یک مساله شخصی است.

 جشن هالووین در منزل شاهزاده فیصل


با آنکه برگزاری جشن های هالووین در کنار دیگر مناسبتهای غربی از جمله موارد ممنوع در عربستان به شمار می آید، اما این ممنوعیت شامل حال اعضای خاندان آل سعود نمی شود؛ بنا به نامه های دیپلماتیک که سایت ویکی لیکی منتشر کرد، شاهزاده های سعودی در این گونه مراسم جشنهایی بزرگی برپا می کردند. در سال 2009 شاهزاده فیصل الثنیان در منزل خود با حضور بیش از 150 جوان سعودی اعم از دختر و پسر، جشن هالووین برگزار کرد و با آنکه شاهزاده فیصل از شاهزادگان قدرتمنددر عربستان به شمار نمی آمد اما از مزایایی مانند دیگر شاهزاداگان سعودی برخوردار بود. در این مراسم نگهبانان شخصی شاهزاده تلاش کردند تا پلیس دینی را از محل زندگی شاهزاده دور نگه دارند و با وجود منع مصرف مشروبات الکلی در عربستان، در این مراسم ساقیان فیلیپینی مشروب ها را به مهمانان تعارف می کردند. به گفته برخی کارکنان سفارت امریکا که در این مراسم مشارکت داشتند، زنان حاضر در مراسم از زنان روسپی بودند و مواد مخدری همچون کوکایین و حشیش نیز در این مراسم مصرف می شد.

  کشته شدن بندرعبدالعزیز

در سال 2010 یکی از بزرگترین رسوایی های خاندان سعود رقم خورد؛ شاهزاده سعود بن عبدالعزیز بن ناصر آل سعود به اتهام ضرب و جرح و کشتن خدمتکار مرد و معشوقه اش بندرعبدالعزیز در هتلی در شهر لندن، بازداشت شد. به گفته مسئولان، بندر عبدالعزیز که در سومالی به دنیا آمده بود، برای چندین هفته در معرض خشونت جسدی و جنسی از سوی شاهزاده سعود بن عبدالعزیز قرار گرفت. تا اینکه در روز ولنتاین شاهزاده در اتاق خود در هتل، 37 ضربه به بندر وارد کرد و صورت وی را گاز گرفت که بر اثر آن بندر بلافاصله جان خود را از دست داد. پس از آن شاهزاده تلاش کرد تا اثار جرم و جنایت خود را از جسد بندر محو کند اما ناکام ماند. وی بسیار کوشید تا خود را از اتهام لواط که بنا به قانون عربستان مجازات آن اعدام است، تبرئه کند؛ اما تلاشهایش بی اثر ماند و پلیس انگلیس ثابت کرد که وی در اغلب اوقات معشوقه اش را مورد ضرب و جرح قرار می داد. شاهزاده سعود بن عبدالعزیز به حبس ابد محکوم شد و در سال 2013 در راستای تبادل زندانیان میان عربستان و انگلیس، با 5 زندانی انگلیسی در عربستان مبادله شد تا بقیه دوران محکومیتش را در کشورش سپری کند.

شاهزاده ترکی و شاهزاده هند

در سال 1973 شاهزاده ترکی بن عبدالعزیز آل سعود به رغم مخالفت خانواده اش با یک دختر زیبای 20 ساله به نام هند الفاسی دختر یک شیخ صوفی مسلک مغربی که به دلایل دینی از ورود به عربستان منع شده بود، ازدواج کرد. آنها که طی 9 سال به همراه مادر و خواهر و برادران هند به نامهای محمد و علال و مصطفی و طارق به نقاط مختلف جهان سفر کردند، زندگی مرفهی داشتند و رسوایی های بسیاری به بار آوردند.


همواره جشن های جنجال برانگیز و ولخرجی های نامحدود آنها در صدر اخبار مطبوعات قرار داشت تا آنکه در شمال میامی در امریکا مستقر شدند. یک میلیونیر و وکیل یهودی به نام مالنیک که ارتباط مستحکمی با دنیای جنایت داشت، پس از دیدار با آنها در لندن، آنها را به زندگی در میامی تشویق کرد و در مدت کوتاهی توانست تمام کسب و کارشاهزاده ترکی را به دست گیرد. سپس تنشهای متعددی در این خانواده روی داد؛ محمد به ترکیه سفر کرد و یک کودک را به فرزندی قبول کرد، سپس دوست دختر ایتالیایی خود را کنار گذاشت تا با یک دختر سعودی ازدواج کند تا ازاین طریق توجه شاهزاده ترکی را به دست آورد و اعتماد او را جلب کند. طارق که 17 سال بیش نداشت، یک زن سعودی را از یک شهربازی در لندن ربود و یک مبلغی را به همسرش پرداخت کرد تا وی را طلاق دهد. مارک پسر مالنیک نیز عاشق خواهر هند شد. در سال 1982 اوضاع این خانواده وخیم تر شد و پس از پخش خبر خدمتکاران آنها که با دستمزد بسیار کم و شرایط ناگوار زندگی می کنند، خبرهای این خانواده در صدر مطبوعات قرار گرفت.

در پی آن 12 نیروی پلیس برای انجام تحقیقات به منزل آنها آمدند و به دنبال آن اتفاقات متعددی میان پلیس و شاهزاده ترکی روی داد که در نهایت به اخراج وی منجر شد زیرا او بنا به توافقی میان وزارت خارجه امریکا و سفیر عربستان در امریکا، از مصونیت دیپلماسی برخوردار بود. پس از مدت کوتاهی نیز این خانواده، عربستان را به مقصد مصر ترک کردند و در آنجا سه طبقه از هتل رمسیس هیلتون درقاهره را اجاره کردند سپس اخبار تعرض آنها به خدمتکاران در مطبوعات مصر منتشر شد حتی کار بدانجا کشید که دو تن از خدمتکاران که در حال فرار از نگهبانان شخصی آن خانواده بودند، از بالکن هتل به پایین افتادند. در پایان نیز شاهزاده ترکی پس از مصرف دارویی که همسر مستبدش در اقدامی بسیار مشکوک به وی داده بود، جانش را از دست داد.

 ضیافت شام قلابی برای شاهزاده چارلز

بنا به اسناد منتشر شده در سایت ویکی لیکس، در سال 2006، تاتیانا فولر سرکنسولسفارت امریکا با ارسال نامه ای،ضیافت شام فاجعه بارشاهزاده خالد بن فیصل آل سعود برای مهمانش شاهزاده چارلز را توصیف کرد. دو شاهزاده از دوستان بسیار نزدیک بودند. هر دو عاشق هنر و نقاشی بودند. آنها نمایشگاه مشترکی در ریاض و لندن برپا کردند. اما شاهزاده خالد به سبب وضعیت کاخش و ضرورت انجام تعمیرات در آن، نگران برپایی ضیافت شام برای شاهزاده چارلز بود. دیدار دو شاهزاده با هماهنگی یک تاجر مشهور غربی صورت گرفت. شاهزاده خالد به ناچار وظیفه بازسازی محل برپایی ضیافت شام را به این تاجر سپرد. وی نیز تمام تلاش خود را بکار گرفت. وی ظرف سه هفته برق را در مکان برپایی شام قطع کرد تا وضعیت بد کاخ دیده نشود سپس با ماده استایروفوم تلاش کرد تا شکاف ها و شکستگی های دیوارها را پر کند و یا وضعیت اسفناک کاخ را پنهان نماید، همچنین از شمع ها استفاده کرد تا عملیات بازسازی پنهان بماند. این عملیات به ثمر رسید و شاهزاده چارلز متوجه نشد که اطراف وی چه اتفاقاتی افتاد بلکه زیبایی کاخ خالد بن فیصل آل سعود را ستود. همچنین 13 هزار دلار به عنوان پاداش به این تاجر پرداخت شد و این علاوه بر تابلوهای نقاشی که دو شاهزاده به او تقدیم کردند.

تجاوز در هتل بلازا

در سال 2010 شاهزاده عبدالعزیز بن فهد در هتل بلازا در نیویورک در سوئیتی با مساحت 370 متر بسر برد. همچنین50 اتاق به همراهانش در هتل مزبور و هتل های اطراف اختصاص داده شده بود. آنها 4 ماه را در نیویورک سپری کردند؛ در این زمان یکی از همراهان شاهزاده به نام مصطفی اوینس به یک پیشخدمت که در اتاقش به خواب رفته بود، تجاوز کرد. مصطفی به عنوان مهندس مکانیک در شرکت سعودی اوجیه کار می کرد و وظیفه وی نظارت بر کار سیستم های تهویه در سوئیت شاهزاده بود. ماجرا از آنجا شروع شد که مصطفی در 26 ژانویه با یک پیشخدمت 26 ساله و دوستش آشنا شد. پس از مصرف سیگار و حشیش، مصطفی آنها را برای مصرف صبحانه به اتاقش در هتل برد. اما دو دختر به خاطر مصرف سیگار و مواد مخدر در اتاق به خواب رفتند و زمانی بیدار شدند که مصطفی تلاش می کرد به یکی از آنها تجاوز کند. مصطفی به ده سال حبس محکوم شد. قاضی همچنین پس از آن با درخواست لغو حکم از سوی وکلا بخاطر وضعیت سلامت مصطفی و یا سن وی که در آن زمان 61 سال شده بود، مخالفت کرد.

ترور ملک فیصل بن عبدالعزیز آل سعود

در سال 1975 ملک فیصل توسط برادرزاده اش شاهزاده فیصل ابومساعد ترور شد. ملک فیصل از محبوبیت بسیاری برخوردار بود و با طرحهایش در زمینه نوسازی و روابط مستحکمش با امریکا و حمایت از جریانهای اسلام سیاسی و قدرتهای محافظه کار در سرتاسر جهان عرب شهرت داشت.

در 25 ماه مارس سال 1975 ملک فیصل دردربار خود حضور داشت و شاهزاده فیصل بیرون از دربار در حال گفتگو با یک هیات کویتی بود قبل از آنکه با پادشاه دیدار کنند. به محض آنکه پادشاه برای دیدار با مهمانش بیرون آمد، شاهزاده برای عرض ادب نزد وی شتافت و مانند همیشه پادشاه برای بوسیدن سر برادرزاده اش خم شد اما شاهزاده سه گلوله به وی شلیک کرد.

بلافاصله نگهبان شخصی پادشاه تلاش کرد شاهزاده را با شمشیر خود به قتل برساند اما وزیر نفت مانع وی شد. پادشاه به بیمارستان منتقل شد اما پزشکان نتوانستند او را نجات دهند و گفته شد که اخرین توصیه پادشاه، عفو برادرزاده اش بود. برخی اظهار داشتند که شاهزاده فیصل بیمار روانی بود اما کمیته پزشکی عربستان تشخیص داد که وی در هنگام ترور در سلامت کامل روانی بسر می برد وسپس با حکم دادگاه دینی با ضرب شمشیر اعدام شد. پس از آن برخی نظریه ها درباره توطئه ترور محبوبترین پادشاه عربستان مطرح شد؛ اما هیچ یک از آنها ثابت نشد و با بستن این پرونده، اعلام شد که عملیات ترور یک اقدام انفرادی بوده است.

منبع : العالم
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین