ملازهی:هندیها منافعمحور هستند
هند و ایران در سالهای اخیر روابط نسبتا مساعدی با یکدیگر داشتهاند، اما این مناسبات مطلوب هیچکدام از طرفین نبوده است که دلایل مختلفی را برای این نامساعدی می توان ذکر کرد.
نزدیک به یک دهه تحریمهای بینالمللی علیه ایران، باعث شده بود تا بسیاری از کشورهای جهان یا ارتباطات خود با کشورمان را قطع کنند و یا میزان آن را بسیار پایین بیاورند. بحث هستهای و چالشی که دراینزمینه به وجود آمده بود، موجب شد که ایالات متحده، بهطور ظالمانه ائتلافی بینالمللی را علیه ایران به وجود بیاورد و با ابزارهای نفوذ خود به کشورهای مختلف فشار آورد تا میزان تبادلات مختلف خود با جمهوری اسلامی را کاهش دهند. هند به عنوان دومین کشور پرجمعیت جهان و یکی از دولتهایی که در چند سال اخیر بیشترین رشد اقتصادی را تجربه کرده است نیز یکی از این کشورها بود. هر چند این کشور به دلیل وابستگی به واردات انرژی از سوی آمریکا با استثنائاتی مواجه شده بود و حتی در دوران تحریم نیز از ایران نفت میخرید اما بهایی که ایران باید از صادرات نفت خود به دهلی دریافت میکرد، هنوز نیز به پایان نرسیده و به صورت قسطی در حال پرداخت است. بااینحال توافق برجام باعث شد تا کشورهای مختلف جهان با خیالی آسودهتر نسبت به قبل، قصد ورود به ایران و سرمایه گذاری در بازار کشور را داشته باشند. اکنون نیز نخست وزیر هند با سفر به تهران، نشان داده است که قصد بهبود روابط با تهران را دارد. البته در راه بهبود روابط ایران با هند چالش هایی نیز وجود دارد که باید دید تاچهاندازه بر روابط دو کشور تاثیر میگذارد. درباره روابط ایران و هند و چشم انداز آینده مناسبات دو کشور با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبهقاره گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه آن را میخوانید:جناب ملازهی! بهطورکلی روابط ایران و هند در سالهای اخیر به چه صورت بوده و چه فاکتورهایی بر آن تاثیرگذار بوده است؟
هند و ایران در سالهای اخیر روابط نسبتا مساعدی با یکدیگر داشتهاند، اما این مناسبات مطلوب هیچکدام از طرفین نبوده است که دلایل مختلفی را برای این نامساعدی می توان ذکر کرد. ازیکطرف باید موضوع فشارهای ایالات متحده به هند، برای کنارهگیری از خط لوله صلح را مورد توجه قرار داد که تردیدهای جدی را درباره سیاست مستقل هند در میان مقامات ایرانی به وجود آورد. از دید مسئولان ایرانی، اینکه هند به عنوان کشوری که بنیانگذار عدم تعهد بوده است، اکنون به دنبال فشارهای آمریکا به این کشور متمایل شده، رویکردی پسندیده نبوده است. باید گفت در مقطع کنونی زمینههای مساعدی برای توسعه مناسبات دهلی و تهران وجود دارد که یکی از آنها چابهار است. هندیها به دلیل رقابت با پاکستان و اجازهندادن این کشور به هند برای ورود به مناطق شمالی، تمایل دارند تا از طریق این بندر ایرانی، خط ارتباطی به سوی افغانستان ایجاد کنند.
این امر شرایط مساعدی برای ایران فراهم کرده است که میتواند از آن استفاده کند؟
بله همینطور است بااینحال باید این نکته را مورد توجه قرار داد که هند شدیدا کشوری منافعمحور است و همیشه با محاسبه سود و زیان سیاستهای منطقهای و جهانی خود را تنظیم میکند. البته این کشور که درحالحاضر رشد اقتصادی هفت درصدی را تجربه میکند، بهشدت نیازمند سوخت و انرژی است. هندیها در زمینه واردات انرژی نفت و گاز ، عمدتا به دو کشور ایران و عربستان وابسته هستند؛ هر چند نهایت تلاش خود را می کنند که با متنوع سازی این امر از هرگونه وابستگی جلوگیری کنند. بههمیندلیل هرگز تخممرغهای خود را در سبد یک کشور خاص(ایران یا عربستان) قرار نمیدهند.
برجام میتواند چه تغییراتی در روابط ایران و هند ایجاد کند؟
طبیعی است که بعد از برجام محدودیتهای سابق برای توسعه روابط تهران و هند کاهش پیدا کردهاند و اکنون و در شرایطی که تحریمهای بینالمللی علیه ایران رفع شدهاند، فضای مساعدی پیشروی تهران و دهلی قرار گرفته است. تردیدی نیست که هندیها در فضای پسابرجام دیگر مجبور نیستند که فشارهای آمریکا برای کاهش روابط اقتصادی با ایران را بپذیرند. هندیها اکنون به راحتی میتوانند به امر سرمایهگذاری در چابهار و صنایع نفت و گاز ایران بپردازند. علاوهبراین در زمینه کریدور حملونقل شمال به جنوب که پیشتر مورد توافق هند، ایران و روسیه قرار گرفته است نیز میتوانند پیشرفتهای مساعدی را به دست بیاورند. بههرحال هند به دنبال استفاده از موقعیت ایران برای ورود به افغانستان، آسیایمرکزی و قفقاز و حتی اروپایشرقی است.
آیا محدودیتهای خاصی در راه گسترش روابط ایران و هند وجود دارد؟
تعدادی از محدودیت ها در این رابطه وجود داشته و دارد که گاهی باعث شده است تا روابط تهران و دهلی متأثر از این مسائل شود. نزدیکی رویکرد هند به آمریکا، یکی از این محدودیتهاست؛ چنانکه میدانیم هند شریک اصلی آمریکا در جنوب آسیاست. مناسبات نزدیک هند با اسرائیل و استفاده هندیها از تکنولوژیهای نظامی اسرائیل، یکی دیگر از مسائلی است که بر روابط تهران و دهلی تاثیرگذار است. با این حال مسئولان ایرانی باید این امر را مدنظر قرار ندهند و اجازه ندهند اسرائیل ملاک روابط با هند شود؛ بلکه با پیروی از رویکرد واقعگرایی به سوی تأمین منافع حرکت کنند.
روابط هند با عربستان به عنوان کشوری که درحالحاضر دارای سطح بالایی از تنش با ایران است، چگونه است؟
مناسبات هند با عربستان در دو مبحث دارای اهمیت اساسی است. ازیکطرف هند دریافتکننده عمده انرژی از عربستان است و از طرف دیگر بیش از هفت میلیون کارگر و تکنسین هندی در عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مشغول به کار هستند و وجود این افراد، مناسبات دهلی و ریاض را بسیار حساس کرده است. بنابراین هندیها نوعی وابستگی به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دارند اما این امر به این معنا نیست که انها سیاستی یکسویه دارند، بلکه چنانکه گفته شد، منافعمحوری اساس سیاستهای این کشور را تعیین میکند.
ایران مناسبات هند با عربستان را چگونه تفسیر می کند و آیا طرف ایرانی این موضوع را بر روابط تهران و دهلی تاثیرگذار می داند؟
به نظر میرسد دولت روحانی متوجه این امر واقعی است که هند از قدرت مهمی در سطح بینالملل برای ایجاد بالانس برخوردار است و کشوری است که روابط با آن، میتواند منافع عظیمی را نصیب جمهوری اسلامی کند. علاوهبراین باید گفت که مناسبات ایران و هند بسیار تاریخی است و زبان فارسی در یک مقطع تاریخی، زبان رسمی دولت گورکانیان هند بوده است. اکنون نیز بسیاری از زرتشتیان هند جهتگیریهای مثبت و مساعدی به ایران دارند؛ پس بهطورکلی فضای مساعدی برای بهبود روابط ایران و هند وجود دارد.
یکی از مؤلفه های مهم روابط ایران و هند در سالهای گذشته، بحث خط لوله صلح بود که دهلی با فشار آمریکا از این پروژه مهم کنارهگیری کرد. آیا با بهوجودآمدن شرایط جدید، میتوان به این خط لوله دید امیدوارتری داشت؟
مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. تردیدی در این امر نیست که هندیها هیچوقت رضایت نمیدهند که خط لوله گاز ارسالی به کشورشان از پاکستان عبور کند با این حال آنها این آمادگی را دارند تا از طریق دریایی از ایران انرژی دریافت کنند. این عقیده و دیدگاه هندیها هرگز در ایران درک نشده است. طبیعی است در صورتی که هند بخواهد انرژی دریافتی خود از ایران را بعد از عبور از خاک پاکستان دریافت کند، در شرایط ایجاد دشمنی بین دهلی و اسلامآباد، هندیها با چالشهای جدی مواجه خواهند شد. فقط در شرایطی میتوان به این خط لوله امید بست که ایران تضمینهای کافی را به هند بدهد. البته ایران در این زمینه از قدرت مانور بالایی برخوردار است؛ چراکه چینیها نیز در این رابطه مشتاق هستند و ایران میتواند با قراردادن هند در دوراهی انتخاب، به تأمین منافع خود بپردازد.
چین مهمترین رقیب هند در منطقه آسیاست. در شرایطی که چینیها حتی پیش از دوران تحریم در بازار ایران نفوذ بسیاری کسب کردهاند، هند از این امر بینصیب بوده است. آیا با شرایط بهوجودآمده، مقامات دهلی نقشهای برای حضور بیشتر در ایران خواهند داشت یا خیر؟
چینیها در مقطع تاریخی که ایران تحت شدیدترین تحریمهای بین المللی قرار داشت، نهایت استفاده را از بازار ایران بردند. با این حال فرهنگ تجاری چینیها که حداکثر سود را برای خود می خواهند، موجب میشود تا آنها بتوانند در برخی مواقع موفق باشند؛ علاوه بر این ذهنیت ایرانیها به کالاهای چینی منفی است. با این حال در رابطه با هند باید گفت که هندیها نمیخواهند به ایران کالا صادر کنند؛ بلکه بیشتر به دنبال سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران و همچنین استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران هستند.
یکی از مسائل مهمی که ایران و هند در آن دیدگاههای مشترکی دارند، موضوع افغانستان است. در شرایطی که پاکستان به عنوان رقیب هند همواره سیاست بیثباتی در افغانستان را پیگیری کرده است، ایران و هند منافع خود را در ثبات افغانستان می بینند. این امر تا چه حد میتواند سبب نزدیکی تهران و دهلی شود؟
اساسا طرحهایی در منطقه در حال بحث، برنامهریزی و یا اجرا هستند که لازمه همه آنها امنیت و ثبات در افغانستان است. چین، ایران، هند و کشورهای دیگر همه منافع خود را در ثبات افغانستان میبینند؛ البته به جز پاکستان که در حال حاضر نقشی منفی بازی میکند که این امر نیز در بلندمدت قابل تداوم نخواهد بود. بنابراین در شرایطی که در آینده نزدیک حتی اگر دولت اسلامآباد هم بخواهد، ارتش این کشور اجازه بازگشت ثبات به افغانستان را نمیدهد، ایران و هند میتوانند در افغانستان همکاریهای نزدیک و تنگاتنگی با یکدیگر داشته باشند.
منبع: وقایع اتفاقیه
ارسال نظر