اهل افراط راه دراز ایران و عربستان را کوتاه میکنند!
روحانی احتمالاً خوبتر از هر کسی میداند که پنجه گرفتن و روی دیوار همسایه پریدن - ولو همسایهای بیملاحظه - به خودی خود یکی دو ساعت زمان می خواهد اما شکافتن و شکستن دیوارهای دشمنی دیپلماتیک سالها انرژی و اندیشه دولتمردان را تلف و هدر خواهد کرد.

روزنامه ایران در یادداشتی به قلم امیر یوسفی نوشت:از تهران تا ریاض، راه زیاد است؛ نه آنقدر البته که فاصلهشان نیمکرهای یا نصفالنهاری باشد. هر دو اهل یک اقلیماند؛ همسایگانی زیر و روی یک آبگیر؛ پایین و بالای یک پهنه آبی: خلیج فارس. فاصله میان دو همسایه زیاد نیست، هرچند فرق میانشان زیاد است: تهران هنوز میزهای میهمانیاش برای هفته وحدت را جمع نکرده است و مدعوین سنی و شیعهاش را راهی شهرها و کشورهایشان نکرده است و هنوز در راهروهای هتلهای پایتخت، میهمانانی آمد و رفت دارند که با دستار و دشداشه عربی به رسم اهل سنت رفتار میکنند و از روی و موی آنها پیداست که به غرب جهان اسلام و به صحراهای بیپایان شمال آفریقا تعلق دارند. تهران، هر سال میلاد پیامبر اکرم(ص) را بهانه میکند تا به آدرس بزرگان جهان اسلام از سنی و شیعه کارت دعوت بفرستد و پروژه آبرومند وحدت و تقریب را به اشتراک بگذارد. تهران، هر ربیعالاول که برسد، مدیران ارشد خود را با پیام مدارا به محلات و مناطق و مقاصد سنینشین میفرستد تا دولتمردان شیعه صدای معتمدان و مشایخ سنی را از نزدیک بشنوند.
در ریاض اما قصه غیر از این است. مدتها است که بیرق تقریب از سردر دانشگاهها، مدارس دینی، نهادهای دولتی و بنگاههای رسانهای و تبلیغیاش پایین کشیده شده است. مدتهاست سلوک سلاطین سعودی بر مدار نامهربانی با «اقلیت های مذهبی» میچرخد. مدتهاست که مقدسات و مواریث شیعی در شهرهای مقدس جزیرهالعرب محل تعرض و گاه توهین قرار میگیرند. امسال اما سالی ویژهتر برای ریاض است. هنوز ماه میلاد ربیع به آخر نرسیده، ماشین تصفیه معارضان و منتقدان در حجاز به کار افتاد. شیعیان قطیف هم از این چرخه خونین سهم داشتند: اعدام رهبر شیعیان عربستان.
راه طولانی تهران تا ریاض را اگر نشانه دیگری میخواهید به پیام دیروز حسن روحانی نظر کنید. رئیس جمهوری ایران در مهندسی این پیام، دو زبانه تعبیه کرده بود. زبانه اول به سمت محکوم کردن اقدام غیرانسانی ریاض در اعدام شیخ نمر باقر النمر جهتگیری کرده بود. روحانی این اقدام را «غیرانسانی»، «غیر اسلامی»، «مغایر با حقوق بشر و ارزشهای اسلامی»، «فرقهگرایانه» و بالاخره «مروج تروریسم و افراط» خطاب کرد.
تعابیر روحانی برای توصیف این رفتار، تقریباً محل اجماع تمامی چهرههای مؤثر و پرنفوذ جهانی بود. رهبران جهان از اروپا و آسیا و آفریقا با همان لهجهای در سرزنش این رفتار سخن گفتند که روحانی در پیامش گفته بود. افزون بر این زبانه، رئیس دولت اعتدال زبانه دومی هم تعبیه کرده بود که عقربهاش به سمت نقد رفتار «خودسران و افراطگرایان» داخلی بود. ریاض با اعدام رهبر شیعیان عربستان، اقدامی تحریککننده داشته است، درست؛ اما روحانی هشیارتر از آن است که این حرکت ناپسند را مجوزی برای یک رفتار ناموجه بداند و تعرض به سفارت و کنسولگری کشور عربستان را بپذیرد. او به تبع درکی که از عرف و آداب دیپلماتیک دارد، خسارت به این مراکز را «مجرمانه» و «زشت» و «غیرقابل توجیه» نامید و حفظ امنیت نمایندگیها در پناه جمهوری اسلامی ایران را واجد مبنای شرعی و قانونی دانست.
روحانی احتمالاً خوبتر از هر کسی میداند که پنجه گرفتن و روی دیوار همسایه پریدن - ولو همسایهای بیملاحظه - به خودی خود یکی دو ساعت زمان می خواهد اما شکافتن و شکستن دیوارهای دشمنی دیپلماتیک سالها انرژی و اندیشه دولتمردان را تلف و هدر خواهد کرد. به این نکته باید افزود که روحانی، از پیچیدگیهای شرایط دشوار ایران و منطقه بخوبی آگاه است. گفتن ندارد که ریاض از بیخ با برجام بیگانه است و چه بسا با تنشآفرینیهایی از این دست، سودای تأثیرگذاری بر سرنوشت توافق بزرگ ایران با غرب را داشته باشد. از سوی دیگر روحانی، برجام و انتخابات آتی را دو مسأله اصلی و ملی ایران میداند. به این اعتبار هر آن افراط و تندروی و تندخویی که بر این دو مسأله تأثیر سوء داشته باشد، مغایر منافع ملی خواهد بود، خواه از ناحیه افراطگرایان اهل ریاض باشد و خواه به دست خودسرهای آشنا و اینجایی. بالاتر از این، هر سیاست و تدبیر رسانهای یا تبلیغی که خواسته یا ناخواسته دو مسأله اصلی و ملی امروز ایران (برجام و انتخابات) را زیر شعاع تأثیر خود قرار دهد، سیاستی از جنس فرقهگراییهای اهالی ریاض است. از تهران تا ریاض، راه زیاد است اما اهل افراط، این راه دراز را با خودسری کوتاه میکنند.
ارسال نظر