جنجال سیبزمینی، سکوت در برابر مرگ اراضی
این روزها باید منتظر نمایندگانی بود که حداکثر درباره کمبود بذر و کود در منطقه خود یا گرانی و کمبود مواد غذایی در ماههای حساس یا در مدح کنترل واردات، بیمحابا پشت تریبون قرار میگیرند تا صندوقهای رأی بار دیگر به آنان تبسمی برای پیروزی بزند.
عقربه زمان با هر تیکتاکی که پیش میرود، از سطح اراضی محدود کشاورزی (هر ساعت دو هکتار - همایش خاک ١٣٩٤)، از عمق آبهای زیرزمینی (سالانه حداقل یک متر) و از منابع سوختهای فسیلی (ساعتی ١٣٠ هزار بشکه نفت و دو میلیون مترمکعب گاز) کاسته و بر جمعیت کشور (هر ساعت حدود ١٣٠، ١٤٠ نفر) افزوده میشود. اکنون که دگرگونیهای فرسایشی در بخش غذا و حیات کشورمان بهصورت ساعتشمار دستخوش کاهش است، باید پاسخ داده شود که مجلس در جايگاه دیدهبانی قانونگذار در حداقل سه دهه اخیر چه نقشی ایفا کرده است؟ کمیسیون کشاورزی در بسیاری از دورهها، بیشتر نه براساس تخصص و علاقه، بلکه بهدلیل پرشدن سایر کمیسیونها شکل گرفته است. درحالحاضر از ٢٣ نفر عضو کمیسیون کشاورزی مجلس، فقط هفت نفر دانشآموخته کشاورزی هستند. نگاهی به سابقه فعالیت دیگر اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس نهم نشان میدهد این نمایندگان قبلا در مشاغلی مانند دبیری و معاونت مدرسه، کارمند دانشگاه آزاد، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و ... مشغول به کار بودهاند. این در حالی است که رشته تحصیلی سایر اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس نهم، طیف گستردهای از علوم مانند تاریخ، ادبیات عرب، پزشكی، علوم اجتماعی و دروس حوزوی را دربر میگیرد. اگر پرسشها، تذکرها و طرحهای ارائهشده در خلال این سالها را از جانب مجلس و برای بخش کشاورزی ارزیابی کنیم، میبینیم نهادی که باید در رأس امور باشد، حداقل در بخش کشاورزی با فاصلهای بسیار کندتر از شتاب تغییرات فرسایشی و گاه در خلاف جهت ضرورتها حرکت کرده است. اعتراض جنجالی چندیپیش نماینده تهران به وزارت جهاد کشاورزی درباره امحای هزارو٧٠٠ تن سیبزمینی، ناهمزمانی فضای حاکم بر مجلسها با فوریتهای کلاننگر در این بخش را نشان میدهد. در پنچ دهه گذشته فقط یک میلیون هکتار از اراضی مرغوب کشاورزی (رئیس سازمان امور اراضی) که معادل سالانه تولید ٤٠ میلیون تن سیبزمینی است و حدود ٩ میلیون هکتار از سطح جنگلهای کشور، در سایه سکوت نسبی مجلسهای دورههای گذشته (بهویژه در سه دوره قبل) از بین رفته است. تذکرها و طرحهای ارائهشده از سوی مجلس تاکنون (بیشتر کوتاهمدت یا منطقهای) نیاز به یک دگرگونی اساسی در دیدگاه حاکم بر این نهاد را در حوزه تولید غذا و بستر حیات نشان میدهد. نمایندگانی که چگونگی راهرفتن وزیر در مذاکرات هستهای را زیر ذرهبین جناحی خود پایش میکنند، چرا نشانههای لحظهبهلحظه نابودی منابع حیاتی، اندکی بر نگاهشان سایه نمیافکند؟
این روزها باید منتظر نمایندگانی بود که حداکثر درباره کمبود بذر و کود در منطقه خود یا گرانی و کمبود مواد غذایی در ماههای حساس یا در مدح کنترل واردات، بیمحابا پشت تریبون قرار میگیرند تا صندوقهای رأی بار دیگر به آنان تبسمی برای پیروزی بزند. اکنون صدای گامهای خطر در عرصههای تولیدی و حیات کشورمان از درون نجواهای کارشناسی، به نگاههای جامعه رسیده است. باید برای کاستن از این نگرانیها چشم به مجلسی در آینده دوخت که برخوردار از صاحبنظران و پایبند به رأی و رضایت آیندگان برای بخش کشاورزی و محیط زیست باشد؛ آیندگانی که گرچه دورتر از چهار سال بعد خواهند آمد، اما بیتردید نام آنها را بر لوح ماندگار تاریخ خود خواهند نوشت.
ارسال نظر