سايه 8ساله آماتوريسم بر سياست ايران
درکتابهای مبانی علم سیاست که امروزهردانشجوی نورسیده سال اولی باآن آشناست، یک فصل به کارکردهاونقشهایی میپردازد که حزب در میدان سیاست بردوش دارد.

صفهایی که در چند روزاخیردرمحل ثبت نام کاندیداتوری مجلس پدید آمد، بامسیری که سیاستورزی درکشور ما درچند سال اخیر درپیش گرفته است، ماجرای چندان عجیب وغریبی نیست. دراین یک دهه اخیر (به ویژه هشت سال دولت مهرورز) فضای سیاست ما چنان گرفتار خام دستیها و سخنان نازیبنده آماتوریسم بوده است که میباید به آن بانوی خانه دارو فلان کاسب محل و بمان گزارشگرورزشی حق داد که کباده سیاست بکشندومدعی صندلی مجلس باشند. درهشت سال دولت مهرورزان چنان مخرج مشترک سلیقه وفکر سیاسی پایین کشیده شد، چنان سیاست از پرنسیب واخلاق وسوادتهی شدکه پیامدش را امروز در صفهای طولانی راهروهای وزارت کشور میبینیم. هنگامی که سخنان سنجیده جای خود را به لاف زنی دادند، زمانی که رئیس جمهور پیشین با ادعای کارشناس ارشد بودن در اقتصاد، دانش اقتصاد واقتصاددانان را به سخره میگرفت، زمانی که مراوده با کشورهای قدرتمند جهان جای خود را به ارتباطات ناسودمند با کشورهای ذرهای سپرد، تنها یکی از تبعات زیانبارش این است که حالا هر شهروند محترمی که دلش به حال مملکت و جامعهاش میتپد بدون داشتن فاکتورهای لازم یک سیاستمدار حرفهای وارد یکی از بزرگترین رقابتهای سیاسی کشور میشود.
این همه به کنار، درشرایطی که هنوزحزب وکار جمعی وحرفهای سیاسی درنزد مردم وصد البته شماری از سیاستمداران در ردیف ناسزا و ذنب لایغفر است چگونه میتوان با دیدن صفهای دراز مدعیان نمایندگی مجلس که یادآورصفهای طولانی روغن وگوشت کوپنی سالهای گذشته هستند، در شگفت شد؟! حکایت بیمهری به حزب که رکن رکین سیاستورزی در هر جامعه زنده و قلب تپنده هرسیاست سالمی است، آن چنان پرآب چشم است که کسی مثل بابک زنجانی که امروز بدهکار میلیونها ایرانی است برای مبرادانستن خود از گناهانی که به پایش مینویسند با غروری غبطهبرانگیز و با اعتماد به نفسی که موجب رشک خدایان کوه اُلمپ است اعلام میداردکه جزوهیچ دسته، گروه وحزبی نیست! بگذریم ازسخن قصار رئیس جمهوراسبق که در یکی ازآخرین گفتوگوهای تلویزیونیاش بیهیچ تعارفی راه رسیدن به بهروزی وسعادت را از مسیر حزب وحزب بازی ندانست وآب پاکی را روی دست همگان ریخت.
درکتابهای مبانی علم سیاست که امروزهردانشجوی نورسیده سال اولی باآن آشناست، یک فصل به کارکردهاونقشهایی میپردازد که حزب در میدان سیاست بردوش دارد. آموزش سیاسی شهروندان وپرورش سیاستمداران حرفهای وآشناباظرایف ودقایق سیاست، بنیادیترین وظیفهای است که دانشمندان علم سیاست برای حزب برشمردهاند. درحال وهوایی که احزاب در کشورماباانواع واقسام مشکلات اداری وسیاسی رودرروهستند، چگونه وبراساس چه منطقی میتوان انتظار داشت که سایه آماتوریسم ازعرصه سیاست کشور ما برچیده شود؟ درکشورهایی که از نظر سیاسی توسعه یافته به شمارمی روند، کوشندگان سیاسی در درون احزاب افزون بر آموزش، درروند کار جمعی وسازمانی غربال نیز میشوند واگر نگوییم همیشه، در بیشتر اوقات بهترینها ازسوی احزاب برای تصدی مسئولیتهای بزرگ به عرصه سیاست معرفی میشوند. درچنین شرایطی کمتر پیش میآید که خانم خانه داری یا مادر شوهر فلان بازیگر سینمایی اگر هم وارد گودِ رقابت شوند از کمترین شانسی برای برگزیده شدن برخوردار باشند. برای کم کردن ازطول صفهای ثبت نام مجلس وانتخابات شوراها وریاست جمهوری، راه حل دائمی میدان دادن به احزاب فعال وپرورش سیاستمداران متخصص درعرصه سیاست است. چه اگرجزاین باشدبی اغراق هرسال وهردوره میبایدشاهد صفهای طولانی تری دربرابر میزهای ثبت نام باشیم.
ارسال نظر