پایان روزگار تحریم و امید به آینده با اجرای برجام
تردیدی نیست که امروز، دولت بهتنهایی نمیتواند مشکلات صادرات را حل کند و لازمه این کار همکاری همهجانبه همه قوا و تعامل با بخش خصوصی است.
اقتصاد ایران اینروزها، امیدوارتر از گذشته به آینده نگاه میکند. روزگار سخت تحریمها آرامآرام چتر خود را از سر اقتصاد ایران برخواهد داشت و سرمایهگذاران خارجی، خود را مهیای حضور در بازار جذاب ایران میکنند. اقتصاد ایران در روزهای پساتحریم باید از تجربههای سایر کشورهای توسعهیافته بهخوبی استفاده کند. آنچه کارشناسان درباره اثرات «برجام» درباره آینده صنعت و تولید کشور پیشبینی میکنند و آن را مهمترین فاکتور اثرپذیری بخش صنعت در اجرای برجام میدانند، چیزی جز سودآوری مجموعههای تولید نیست؛ چراکه به واسطه تحریمها و افزایش هزینههای مبادلاتی، بهطور میانگین تا ٣٠ درصد، هزینههای عملیاتی شرکتهای تولیدی افزایش یافته که باعث کاهش سودآوری این شرکتها شده است. صادرات، اقتصاد ایران را در جاده توسعه به پیش میراند. برهمیناساس، صادرکنندگان ایران در دوران سخت تحریمها که بیش از ١٠ سال طول کشید، با هزینههای چندبرابر مسیر کالاهای ایرانی را به سمت بازارهای هدف هموار کردند. این واقعیت بر هیچ فعال اقتصادیای پوشیده نیست که صادرات کالای ایرانی در دوران رکود داخلی اقتصاد، یگانه عنصر امیدبخش برای ادامه فعالیتهای تولیدی به حساب میآید. امروز هم نگاه امیدوار اقتصاد کشور به همین صادرات دوخته شده است، اما چرا صادرات مهم است و چگونه همچنان باید در مسیر توسعه صادرات، گامهای اساسی برداشت. «برجام» در ذات خود و درصورتیکه طرفین، خود را ملزم به انجام تعهداتشان بدانند، رخداد خوشایندی خواهد بود؛ چراکه با اجرای «برجام» شرایطی فراهم میشود تا ایران بتواند مانند گذشته، مراودات تجاری و اقتصادی خود را با کشورها از سر بگیرد. در حقیقت میتوان گفت «برجام»، یعنی فراهمکردن بستر برای یک رشد عادی. بهبودی اقتصادی ایران با اجرای «برجام» در صورتی امکانپذیر است که اقدامات مثبت و منفی در همه ابعاد، با دقت هرچه تمامتر بررسی شود. دراینمیان، دولت در جایگاه یک نهاد حاکمیتی، باید فضای اقتصاد را بهگونهای مدیریت کند تا صنعتگران و تولیدکنندگان بتوانند در یک فضای آرام و بدون تنش فعالیت کنند. از سوی دیگر، بانکها نیز در نقش یک نهاد بزرگ اقتصادی، باید بستر اجرای برجام را بهدرستی هموار کنند. تحلیلگران معتقدند صنایع پتروشیمی، خودروسازی، بانکداری و... بهسرعت پس از رفع تحریمها خودشان را بازیابی خواهند کرد، اما برخی صنایع، مثل فولاد به دلیل مشکلات داخلی، تغییرات سریعی را تجربه نخواهند کرد. تمامی تصمیمگیران کشور در دو دهه گذشته بر موضوع تلاش برای توسعه هرچه بیشتر صادرات، تأکید کردهاند، اما چگونه است که این حجم توجه عمومی در نهایت منجر به بهبود وضعیت صادراتی کشور نشد؟
تردیدی نیست که امروز، دولت بهتنهایی نمیتواند مشکلات صادرات را حل کند و لازمه این کار همکاری همهجانبه همه قوا و تعامل با بخش خصوصی است. صادرات کالای ایرانی تنها زمانی امکانپذیر است که محصول داخلی با کیفیت، همتراز با نمونه خارجی و حداقل با قیمتهای متناسب عرضه در بازارهای جهانی تولید شود. تولیدکننده ایرانی این روزها خوشحال است که با تمامی دشواریها بر تحریمهای بینالمللی و سوءمدیریتهای داخلی غلبه کرده و موفق شده چرخهای کارخانهاش را به گردش درآورد، اما امروز که وارد دوران پساتحریم شدهایم. دیگر نباید با همان قواعدی پیش برویم که مربوط به زمان تحریمهاست. صنعتگران به دلیل نبود تقاضا و ضعیفشدن قدرت خرید مردم، چارهای جز کاهش ظرفیت تولیدشان نداشتهاند، بنابراین هرگونه سیاستی برای خروج از رکود باید با محوریت تحریک تقاضا باشد. البته تحریک تقاضا باید با احتیاط کامل باشد تا منجر به افزایش دوباره تورم نشود. با اجرای «برجام» یکشبه تمام مشکلات کشور حل نخواهد شد؛ چراکه تجربه ثابت کرده تمام روندهای اقتصادی بادوام، همواره کُند بودهاند و اقدامات سریع و بدون برنامه بهطور قطع نتایج مثبتی به دنبال نخواهد داشت. از سوی دیگر، دولت باید مراقب باشد که با اجرای «برجام»، شاهد سیل واردات کالاها به ایران نباشیم. اقتصاد ایران امیدواری بسیاری به «برجام» دارد.
ارسال نظر