دانشگاه پس از خرداد 92 به کدام مسیر رفت؟
طبيعي است كه توقع ما از دانشگاه بسيار بيشتر از اين است. دولت يازدهم فتح باب و گشايشهاي زيادي را در زمينههاي مختلف كشور ايجاد كرد و اميدواريم فضاي دانشگاه نيز محروم از اين عنايات نماند و مسئولان در اين مدت زمان باقي مانده از عمر دولت يازدهم به دانشگاه و دانشجويان نيز توجه داشته باشند.

من به عنوان عضو كوچكي از جامعه بزرگ دانشگاهي كشور كه نزديك به 48 سال از عمر خود را در دانشگاه يا به عنوان دانشجو يا استاد سپري كرده است، خدا را شاكرم كه بعد از خرداد سال 92 فضايي در دانشگاه برايمان ايجاد شد كه بتوانيم با دلمشغولي كمتر و امنيت خاطر بيشتر نفس بكشيم! البته قصد من برگشتن به دوران گذشته و مرور آن چيزي كه ديگر تمام شده نيست، دوران دولت قبل (بارها روي اين مساله در حوزههاي مختلف تاكيد شده است) دوران تلخي بود و جامعه دانشگاهي نيز از اين امر مستثنا نبوده است. دانشگاهها تا قبل از سال 92 در برخی زمینهها لطمه ديد كه به باور كارشناسان تا ساليان سال اثرات آن باقي است و ما بايد سالها تلاش كنيم تا خسارتهايي را كه در بعد مادي و معنوي به كشور وارد شده رفع و رجوع كنيم. با استقرار دولت تدبير و اميد 92 ما امروز در دانشگاه شاهد اين موضوع هستيم كه نشاط و آزادي به طور نسبي به دانشگاه بازگشته است. در دولت قبل بعضا شاهد بوديم كه کنترل در دانشگاهها شدید شد. از سوي ديگر، اين كنترل كردنها براي برخی افراد منجر به پروندهسازي شد. منظور من اين نيست كه همه اين مشكلات برطرف شده است، زيرا ايجاد محدوديتها تا حدودي در حيطه اختيارات دولت است و تا حد زيادي از حيطه اختيارات دولتها خارج است. به طور كلي بايد بگويم فضاي فعلي دانشگاه نسبت به آن زمان مطلوبتر شده و ما كمتر احساس دلمشغولي داريم. من و تعداد زيادي از اساتيد دانشگاه چه در آن دوره و چه در حال حاضر همه آن چيزي كه لازم بود در باب مسائل و مشكلات اجتماعي عنوان كنيم، بدون واهمه در كلاسها و نشستهاي مختلف مطرح ميكرديم، با اين وجود بعضا احساس ناامني در دل همه ما وجود داشت. در حال حاضر ما راحت بحثها و نقدها را مطرح ميكنيم، زيرا در دولت قبل به محض اينكه ميخواستيم مشكلات و كمبودها را عنوان كنيم بعضا متهم به سياهنمايي و نديدن نيمه پرليوان ميشديم كه اين رفتارها تا حدودي تعديل شد. اين فضا فقط اختصاص به اساتيد نداشت، بلكه كل جامعه دانشگاهي كشور به ويژه دانشجويان از اين تلطيف فضا سود بردند و امكان مشاركت آنها در دانشگاه بيش از قبل فراهم شد. نقد به فضاي كشور و وضعيت موجود در حال حاضر در دانشگاه بهتر و راحتتر انجام ميشود، چنانكه ما شاهد اين هستيم كه نشستها و همايشهايي با موضوعات انتقادي برگزار ميشود كه شايد در گذشته تصور آنها هم ممكن نبود. حالا اين پرسش مطرح ميشود كه آيا اين وضعيت براي ما آرماني است و توقع همه اساتيد و كارشناسان درباره بهبود فضاي دانشگاه در همين حد خلاصه ميشود؟
توقع ما از دانشگاه
طبيعي است كه توقع ما از دانشگاه بسيار بيشتر از اين است. دولت يازدهم فتح باب و گشايشهاي زيادي را در زمينههاي مختلف كشور ايجاد كرد و اميدواريم فضاي دانشگاه نيز محروم از اين عنايات نماند و مسئولان در اين مدت زمان باقي مانده از عمر دولت يازدهم به دانشگاه و دانشجويان نيز توجه داشته باشند. اگر كنترلها كامل برداشته شود، فضا علميتر و اجتماعيتر ميشود. متاسفانه هنوز هم در برخي دانشگاهها شاهد حضور دوربينها و كنترل افراد هستيم كه بايد اين مساله تعديل شود. اكثر قريب به اتفاق فعالان اجتماعي در عرصههاي مختلف يا در دانشگاه حضور دارند يا از آنجا برخاستهاند و اگر ما نتوانيم در دانشگاه امكاني براي تضارب آرا و نقد منصفانه افراد ايجاد كنيم در فضاي جامعه با بحرانهاي بزرگ مواجه ميشويم. دانشگاه بايد الگويي براي جامعه باشد، به ويژه در عرصه اخلاق و فرهنگ، اگر به خط قرمزها توجه شود و به باورهاي ديني و ملي توهين نشود هيچ محدوديتي نبايد براي طرح عقايد وجود داشته باشد. اينكه دانشجويان و اساتيد بتوانند نظرات مثبت و سازنده خود را درباره امور مختلف كشور آزادانه مطرح كنند و از آن استقبال شود منافاتي با بيانات مقام معظم رهبري ندارد كه تاكيد داشتند دانشگاه نبايد باشگاه سياسي باشد. معني اين گفتار اين نيست كه دانشگاه نبايد سياسي باشد، بلكه منظور اين است كه سياسي بازي نبايد در دانشگاه انجام شود. دانشجو بايد سياسي باشد و تحليل و بينش سياسي داشته باشد و اساتيد ما به ويژه در حوزه علوم انساني بايد سياسي باشند و نقد و نظر مشخص و مختص به خود را درباره امور مختلف كشور و فضاي جامعه داشته باشند، اما اين به معني اين نيست كه دانشگاه را پايگاهي براي فعاليت و تبليغات فلان حزب و بهمان گروه كنيم و بخواهيم با ايجاد تنش و درگيري به اهداف فردي خود دست يابيم. چند سالي است كه در دانشگاههاي ما رسم خوشايندي تحت عنوان كرسيهاي آزادانديشي در امور مختلف به راه افتاده و اساتيد و دانشجويان در اين سلسله نشستها شركت ميكنند تا با جمعبندي يك بحث و نتيجهگيري از آن بتوانند به دستورالعمل واحدي دست يابند. خوشبختانه از اين نشستها استقبال شده و دانشجويان به شكلي فعالانه در آن شركت دارند. درباره اين نشستها مساله مهم اين است كه به محتوا بيش از ظاهر توجه شود. گاهي اوقات فقط ما بحثي را مطرح ميكنيم تا نقدي را بر جامعه و فضاي كشور وارد كنيم و گاهي اوقات بحث را ادامه ميدهيم براي اينكه به يك نتيجهگيري برسيم. بايد با ديد علمي و دلسوزانه وارد مباحث علوم انساني و اجتماعي شد و داشتن آزادي بيان براي اين مساله از هر امر ديگري بيشتر ضرورت دارد. اگر فضاي دانشگاه خلاق و پويا باشد جامعه نيز از اين فضا متاثر ميشود و خروجي اين نشستها و آزادانديشيها دستاوردهايي ميشود كه جامعه نيز ميتواند از آن استفاده كند و در حل مسائل مختلف به آن رجوع كند. دانشگاه هم از اين نظر كه نيروي جوان و نخبه جمعيتي هر كشور را در دل خود جاي داده و هم از اين نظر كه محل كار و ارائه نظر كارشناسان و اساتيدي است كه به هر حال گره مشكلات مختلف كشور به دست آنها گشوده ميشود، پايگاه مهمي براي مشاركت سياسي افراد است. دانشجويان دوست دارند در امور مختلف مشاركت داشته و عقايد خود را آزادانه بيان كنند، به شرطي كه آزادي بعد از بيان آنها تضمين شود.
ارسال نظر