ادبیات پرخاش و افترا در تریبون های رسمی!
ادبیات توهین، تحقیر و افترا در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد ظهور و بروز ویژهای داشت. گسترش این موضوع در فضای سیاسی بیش از هر چیز به ادبیات رئیسجمهوری وقت و نیز برخی حامیان او بر میگشت.
استفاده از ادبیات تند و حتی توهینآمیز، در فضای سیاسی بیسابقه نیست. این موضوع نه تنها در ایران، که در همه جای دنیا سابقه و تکرر دارد. با این حال شاید انتظار میرفت که پس از استقرار جمهوری اسلامی و گذر از ادبیات انقلابی اوایل این دوران، به تدریج با تکیه بر آموزههای اسلامی، ادبیات توهین و افترا لااقل از تریبونهای رسمی سیاسی بر افتد. با این حال این شیوه، به خصوص در سالهای اخیر در شیوه عمل و ادب برخی از چهرههای سیاسی قرار گرفته است.ادبیات توهین، تحقیر و افترا در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد ظهور و بروز ویژهای داشت. گسترش این موضوع در فضای سیاسی بیش از هر چیز به ادبیات رئیسجمهوری وقت و نیز برخی حامیان او بر میگشت. اوج این رفتار به ویژه از مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری سال 88 بروز کرد. با این حال احمدینژاد پیش و پس از آن نیز در استفاده از این ادبیات ید طولایی داشت که نمونه ویژه آن «آب را بریزند همان جا که میسوزد» بود. با این حال برخی دیگر در این میان تندی را هم به ادبیات اضافه کردند. اوج این رفتار را میتوان در فریادهای مهدی کوچکزاده و ادبیات حمید رسایی دید. ادبیاتی که از تریبونی رسمی مثل صحن علنی مطرح میشود و اتفاقا به واسطه رادیوها و شبکههای اجتماعی به سمع و نظر جمع بالایی از جامعه میرسد.نکته این جاست که دلیل این شیوه رفتاری چیست؟ آیا این تنها یک ویژگی رفتاری شخصی است؟ آیا در آن پسزمینهای از نیاز به توجه عمومی قرار دارد؟ آیا در این شیوه برای جلب توجه عمومی، اهداف دیگری – مثل کسب شهرت یا اهداف انتخاباتی، تخریبی و .... – نهفته است؟ تاثیر این ادبیات بر جامعه چیست؟ آیا اثر تخریبی دارد یا مردم آن را پس میزنند؟ آیا این ادبیات در جامعه طرفدارانی هم دارد؟
در این رابطه جعفر بای، جامعهشناس در خصوص دلایل ادبیات انتقادی و تخریبی برخی از نمایندگان مجلس و برخی مسئولان نسبت افراد در جامعه به «ابتکار» گفت: برخی به واسطه مطرح شدن در جامعه بدون هیچ گونه ملاحظات در خصوص نظام ارزشی جامعه، نگرشها و باورهای مردمی با استفاده از واژگان خاصی مخالف جریان آب شنا و تلاش میکنند تا از این طریق به هر قیمتی بر سر زبانها افتاده به شهرت کاذب برسند. او در ادامه افزود: این افراد قصد دارند تا از طریق این رهگذر به اهداف شوم و نامبارک خود برسند به طور مثال برخی از نمایندگان مجلسشورایاسلامی برخلاف شئونات شغلی دست به توهین و افترا نسبت به وزیر یا دیگر مسئولان میزنند. این استاد دانشگاه هدف توهینکنندگان را برای مطرح شدن در رسانهها دانست و تاکید کرد: این اشخاص تنها به یک دلیل دست به اتهام و افترا میزنند و آن هم رسانهای شدن در افکار عمومی ولو چند صباحی در تیتر روزنامهها بودن است و رفتار این افراد بر خلاف آییننامه داخلی مجلسشورایاسلامی است. او در ادامه به مقبولیت این گونه ادبیات تند و توهینآمیز در جامعه اشاره کرد و گفت: باید حرف و سخن را اول مزه کرد و بعد به زبان جاری ساخت چرا که مسئولان باید بدانند که بدون محاسبه دقیق و استفاده از ادبیات توهین آمیز تا چه میزان این گفتمان میتواند در جامعه تاثیرگذار و با واکنشهای منفی مواجه شود.این جامعه شناس مطرح کردن ادبیات تخریبی برخی از نمایندهها نسبت به افراد را نوعی سوژه شدن در رسانهها دانست و در ادامه تصریح کرد: اشخاصی که از ادبیات زشت و ناپسند برای دیگران به کار میبرند تنها به دلیل نزدیک شدن به آستانه دهمین دوره انتخابات مجلسشورای است در حالی که گفتمان این افراد با آییننامه داخلی مجلس مغایرت دارد. او افزود: با خاموش کردن میکرفون مجلس مشکلی حل نخواهد شد و پیشنهاد من و بقیه جامعهشناسان در رابطه با این موضوع این است که با عناصری که قصد دارند بر خلاف جریان آب و جریانات اجتماعی موج سواری کنند، بایستند تا دیگر بر خلاف افکار عمومی آب را گل آلود نکرده و ماهی خیس را صید نکنند. بای با بیان اینکه هیات رئیسه مجلسشورایاسلامی برخوردهای جدیتری را نسبت به این افراد باید اتخاذ کنند تا درس عبرتی برای دیگر نمایندهها باشد، بیان کرد: متاسفانه استفاده از این گونه ادبیات مدتهاست که به عنوان ابزاری برای مطرح شدن از سوی برخی از نمایندگان مجلس مورد استفاده قرار گرفتهاست. این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا جامعه پذیرای این گونه ادبیات است، گفت: متاسفانه حقیقت تلخی را باید بپذیریم که جامعه ایران دچار افت و تنزل فرهنگی شدهاست و شاخصهای مختلفی برای اثبات این ادعا وجود دارد.
بای در خصوص این شاخصها توضیح داد و در ادامه افزود: 95 درصد از جامعه ایران را افراد عامی و 5 درصد را افراد نخبه تشکیل میدهند و این نخبگان آن افراد عامی را مدیریت میکنند و اگر انسانها با افراد نخبه همراه باشند افراد عامی جامعه با آنها همراه خواهند شد. بای اضافه کرد: برخی از صاحبان قدرت طبق این فرمول رفتار میکنند و برخی بر عکس. اما نباید فراموش کرد که همراه شدن با 5 درصد از افراد جامعه که نخبه هستند کار سخت و دشواری است. این جامعهشناس با بیان اینکه با طرح این گونه مباحث و ادبیات توهینآمیز برخی در تلاش هستند تا اندیشههای نخبگان جامعه را همراه با افکار خود کرده تا به تصور اینکه آن 95 درصد را همراه خود کنند، تاکید کرد: محموداحمدینژاد با ادبیاتی که داشت به آن 5 درصد از افراد نخبه جامعه توجه نکرد و آنها را از خود دور نگه داشت. بای گفت: نمایندگانی که در این چند روز اخیر از ادبیات سخیف و واژگان نامناسب نسبت به افراد آن هم در رسانهها و داخل مجلس به کار بردن باعث از بین بردن شان اجتماعی خودشان میشوند. این استاد دانشگاه در ادامه به دروغهای بزرگ افرادی که از ادبیات توهینآمیز و نامناسب استفاده میکنند اشاره کرد و افزود: این افراد دروغ را ابزاری برای رسیدن به اهداف شوم خودشان انتخاب کردهاند و دروغ هر چقدر بزرگتر باشد قابل باورتر است. به گفته او، متاسفانه جامعه ایران حوصله تحقیق و تفحص در خصوص اظهارات و ادبیات این افراد را ندارد و بدون بررسی این اتهامات را قبول میکنند چرا که جامعه محقق و پژوهشگر نداریم. بای تاکید کرد: دستاویز و ابزار این افراد دروغ است تا حرفهای خودشان را به کرسی بنشانند و مورد توجه جامعه قرار بگیرند. باید بپذیریم که جامعه ایران نیازمند توجه ویژه از سوی رسانهها برای ارتقا و تقویت فرهنگی است چرا که رهبر معظم انقلاب بارها به این موضوع تاکید کردهاند. اما متاسفانه اکثریت مردم نمیخواهند قبول کنند و بپذیرند که برخی از اظهارات آقایان دروغ بوده و هست. به گفته او، به واسطه زمان دروغها دستخوش فراموشی قرار میگیرند زیرا حافظه تاریخی بلند مدت جامعه ضعیف است و مورد توجه قرار نمیگیرد.
منبع: ابتکار
ارسال نظر