تعاون؛ نیاز اصلی توسعه اقتصادی
کلانتری در ارتباط با شرایط وزارتخانه هنگام تحویل با بیان اینکه نمیتوان نظر دقیقی در این ارتباط داد میگوید: «درکل میتوان گفت مقطعی که عهدهدار معاونت شدم در واقع سه سال از ادغام گذشته بود و اساسا این ادغام موجب تضعیف بخش تعاون شده بود.
متولد 1335 همت آباد یزد است. سه ساله بود که به تهران آمدند و از همان دوران نوجوانی فعال فرهنگی و مذهبی مساجد تهران بود و پیرو همین گرایش انقلابی بود که در دوران دانشجویی نیز فعالیتهای مبارزاتی را پی گرفت. حمید کلانتری که لیسانس اقتصاد و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دارد از بهار سال 60 قدم در راهی نهاد که همواره با معیشت مردم و به ویژه روستا نشینان گره خورده است. فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته و در مسیر توسعه، به ویژه توسعه روستایی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. به شوخی میگوید که هر جا پستی داشته با حرف جیم شروع می شده؛ از جهاد کشاورزی گرفته تا معاونت جنگل داری و به گفته خودش زمانیکه به وزارت تعاون می آید گویی از این «جیم» در رفته است. پای حرفهایش که می نشینیم رد پای سی و اندی سال تلاش جهادی و تعهدی دلسوزانه در کلام معاون وزارت تعاون، کار و رفاه دولت یازدهم هویداست.
حوزه تعاون در خدمت قشر متوسط و رو به پایین جامعه
حمید کلانتری در دوران مدیریت اش فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشته است. در این زمینه می گوید: «عمده فعالیت من در جهاد بوده است و با توجه به گرایش اجتماعی که کلا در نگاهم به مسائل وجود دارد ، زمینه ها و حوزه های کاری اجتماعی را بیشتر میپسندم.» وی در ارتباط با حوزه کار برای روستاییان نیز فعال بود و با هدف توسعه روستایی، موسسه توسعه روستایی ایران را ایجاد کرد. از معاونت وزارت تعاون که می پرسیم میگوید: «به اقتضای شرایطی که در وزارتخانه بود و نیازی که نسبت به تعاون احساس می شد به همراه آقای ربیعی تصمیم به حل مشکلات حوزه تعاون البته تا حد امکان گرفتیم.» وی در ادامه می افزاید: «حوزه تعاون بسیار گسترده است و زمینه برای بروز خلاقیت و نوآوری بیشتری وجود دارد و دلیل اینکه وارد این بخش شدم اجتماعی بودن حوزه تعاون بود و اینکه این حوزه در خدمت قشر متوسط و رو به پایین جامعه است و میتواند به قشر جوان و مسائل مربوط به اشتغال آنها نیز کمک شایانی کند.»
انجمن بهرهوری
کلانتری در ارتباط با بحث بهرهوری می گوید: «بهرهوری از موضوعات مغفول جامعه ماست اما اهمیت بسیاری دارد. در حال حاضر رشد اقتصادی کشورها از دو عامل تبعیت میکند؛ یکی توسعه سرمایهگذاری و دیگری افزایش بهرهوری و از آنجا که در کشورها اساسا سرمایهگذاری ها محدود است مبنای تلاشها بر ارتقای سطح بهرهوری است. من نیز همواره علاقهمند به بحث بهرهوری بودم و از همان دوره استانداری با جمعی از مدیران، استانداران و معاونین وزرا و با محوریت جناب آقای باقریان، انجمن بهرهوری ایران را تاسیس کردیم و من تا پایان دولتهای نهم و دهم و تا ابتدای دولت یازدهم در بهره وری بودم. البته در حال حاضر نیز عضو هیئت مدیره هستم.» در ادامه کلانتری خاطرنشان میکند: «در جامعه می بایست فرهنگ بهره وری را مورد توجه قرار دهیم و متاسفانه در طول دولتهای نهم و دهم به این بحث، همانند سایر مواردبیتوجهی شد. البته برخی هم اساسا مایل بودند که این بحث مورد توجه قرار نگیرد چرا که در آن صورت ضعف های عملکردشان بهتر نشان داده می شد.» موضوع بهرهوری که ابتدا در برنامه چهارم در زمان دولت اصلاحاتتنظیم شده بود این پیش بینی را داشت که یک سوم رشد اقتصادی از سمت بهرهوری حاصل شود. معاون وزارت تعاون در این زمینه می افزاید: «ما در آن زمان مجمع عالی بهره وری را ایجاد کردیم چرا که یک NGO ظرفیتها و توانمندیهای محدودی برای پیشبرد اهداف خود دارد. در آن مجمع حدود 50 نفری، افرادی چون آقایان زنگنه، فانی، هاشمی و آخوندی حضور داشتند و به واقع جمع وزینی بود. این مجمع 2 ماه یکبار تشکیل میشد. در کل میتوان گفت اینگونه فعالیتها تمام از این روست که موضوع بهره وری درکارآمدتر کردن تعاونیها و افزایش درآمد آنها حرف اول را می زند.»
ادغام وزارتخانه؛ مفید یا ناکارآمد؟
کلانتری در ارتباط با ادغام وزارت کار و تعاون و درستی یا نادرستی این ادغام میگوید: «بنابر لایحهای که دولت به مجلس داده بود قرار بر ادغام وزارت کار و رفاه بود و پس از آن مسئله ادغام وزارت تعاون با وزارت کار تنها در حد یک پیشنهاد مطرح و عرض نیم ساعت و بدون توجه به مستندات کارشناسانه و مدیریتی، وزارت تعاون ادغام میشود.» برخی معتقدند از آنجا که هر دوی این وزارتخانهها در زمینه تولید فعالیت میکنند و اینکه وزارت تعاون از لحاظ ساختاری کوچک است ادغام امر مطلوبی است اما کلانتری به عنوان معاون وزارت تعاون اظهار میدارد: «یک اشکال آشکاری که بر ادغام وارد بود عدم بررسیهای کارشناسانه و پیشبینیهای لازم بود و اینکه با این ادغام بخش تعاون به صورت معاونت وزارتخانه درمی آید.»کلانتری در این راستا خاطرنشان میکند: «بر این اساس وزارت کار و رفاه ساختارهایشان به همان طریق سابق باقی میماند و در واقع ظرفیتها و فعالیتهای وزارت کار باقی میماند. اما در این میان به وزارت تعاون فشار زیادی وارد میشود چرا که بخش های مشترکش (مالی، بین المللی و روابط عمومی) با وزارت کار ادغام شده و بخش تخصصیاش که سه معاونت بوده به یک معاونت تقلیل می یابد.» کلانتری در ادامه از مزیت بالقوه این ادغام نیز میگوید:«مزیت بالقوه این ادغام افزایش ظرفیت مشترک استفاده است و در حال حاضر تلاش بر این است که با پذیرفتن این ادغام تعامل نیز افزایش یابد. به طور مثال معاونت اشتغال به دنبال توسعه اشتغال باشد و دنبال کردن توسعه اشتغال از طریق معاونت تعاون، هم باعث توسعه تعاونیهایمان میشود و هم زمینهای برای بهرهمندی از ظرفیتهای اشتغال فراهم میگردد و در این صورت میتوان گفت ادغام امری مثبت است اما در غیر این صورت این ادغام در واقع نقض غرض می شود، چرا که به هر طریق حجم نیروی انسانی بسیار کم شده و ظرفیتهایی که میتوانست حامی بخش تعاون باشد ، محدود شده است.
انتفاع بخش تعاون از وزارت کار و رفاه
در ارتباط با گستره اختیارات بخش تعاون در وزارتخانه، کلانتری بیان میکند: «اساسا تابع سیاستهای کلی وزارتخانه هستیم که در این زمینه هم دکتر ربیعی همواره تاکید کردهاند که اگر صلاح این باشد که بخش تعاون مستقل شود اصراری بر ادغام نیست اما در چنین شرایطی بایست ملاحظات در نظر گرفته شود. اما به هر طریق یکسری راههای میانبری وجود دارد که این قضیه تعدیل شود.» در ادامه کلانتری راهی که پیشنهاد میکند تبدیل معاونت تعاون به سازمان تعاون است، تا بتواند تعاملات را موثر دنبال کند و امکانات حمایتی از طریق سازمان به نیروی انسانی تزریق میشود، در بخش تعاون تقویت گردد و اختیارات این سازمان در حوزه تعاون تقویت شود. وی در ادامه می افزاید: «از آنجا که اساسا تعاون امری میان بخشی است فقط به یک وزارتخانه برنمیگردد و با جایگاههای مختلفی در دولت ارتباط دارد و حوزههای گستردهای را دربرمیگیرد.»
شرایط بخش تعاون هنگام تحویل معاونت وزارتخانه
کلانتری در ارتباط با شرایط وزارتخانه هنگام تحویل با بیان اینکه نمیتوان نظر دقیقی در این ارتباط داد میگوید: «درکل میتوان گفت مقطعی که عهدهدار معاونت شدم در واقع سه سال از ادغام گذشته بود و اساسا این ادغام موجب تضعیف بخش تعاون شده بود. از سوی دیگر، اتاق تعاون نیز که بخشی غیردولتی بود به دلیل اختلافات داخلی کارآمدی خود را از دست داده بود. اما در حال حاضر فضایی ایجاد شده که به بخش تعاون توجه بیشتری گردد.» وی در ادامه از طرح برنامه تحول میگوید:«به عنوان اولین تحرکات یک برنامه تحول تهیه شد که مبتنی بر سه راهبرد اصلی است که هر کدام شامل 7 برنامه میشوند و این طرح در مجامع مختلف مطرح و نهایی شد. بنابراین راهبرد بایستی در استان ها ستاد عالی حمایت از توسعه تعاون شکل بگیرد. علاوه بر این ارتباط خود را با نمایندگان مجلس ، وزارتخانهها و دستگاههای فرهنگی و رسانهای بیشتر کردیم و به نظر میرسد اقدامات خوبی در این زمینه آغاز شده و تا حد امکان توانستهایم شرایط امیدبخشی را ایجاد کنیم.»
سهم ایران از تعاونیها در سطح بینالمللی
معاون وزارت تعاون در ارتباط با اهمیت تعاون و متکی بر آمار و ارقام جهانی اعتقاد دارد موضوع تعاون در جهان از موضوعات با اهمیتی است که توجه خاصی به آن میشود. به عنوان مثال در ایالات متحده 864 تعاونی وجود دارند که صرفا برای تولید و توزیع می باشند و 42 درصد از برق کشور را مدیریت میکنند. یا در ژاپن تعاونیهای خدمات بهداشتی پیشگیرانه برای سالمندان به بیش از 1800000 خانوار سرویس دهی میکند و این مجموعه تعاونیهای ژاپن در واقع 118 شرکت تعاونی است. در اروپای غربی نیز 11000 بانک تعاونی اعتبار هستند. تمام اینها نشان از اهمیت حضور و فعالیت تعاونیها در اقتصاد و اجتماع امروز دارد. کلانتری در ادامه از وضعیت تعاونی های ایران در سطح بینالمللی میگوید: «به طورکلی 2600 هزار تعاونی در سطح جهان وجود دارند که سهم ایران 102 تعاونی فعال است. تعاونی غیرفعال نیز در واقع آنهایی هستند که وظیفهشان را به اتمام رساندهاند اما هنوز انحلال خود را اعلام نکرده اند به همین خاطر جزء غیرفعالها به حساب می آیند یکسری هم به دلیل مشکلات مالی به حالت غیرفعال درآمدهاند و در این میان ایران حدودا 90 هزار تعاونی غیرفعال دارد.
برنامه تحول
کلانتری در این بخش از صحبتهایش به صورت خلاصه از هفت راهبرد برنامه تحول میگوید: «راهبرد نخست ترویج فرهنگ تعاون در جامعه است تا نگاه محدودی که به بخش تعاون وجود دارد از میان برود.» وی در ادامه خاطرنشان میکند: «بر مبنای آمار و ارقام مذکور می بینیم که تعاونی تنها مربوط به کشورهای در حال توسعه نیست بلکه کشورهای پیشرفته و صنعتی غربی نیز به بحث تعاونیها به عنوان بخش مهمی از شیوه اقتصادی خود توجه شایانی داشتهاند. متاسفانه در جامعه ما ذهنیت درستی نسبت به تعاونیها وجود ندارد و این نگاه بایستی اصلاح شود.» کلانتری در ادامه در ارتباط تعاونیهای داخل کشور می افزاید: «امروزه تعاونیهای بسیار مدرنی داریم. یکی از انواع تعاونیها، تعاونی تامین نیاز تولیدکنندگان است که با عضویت تولیدکنندگان شکل میگیرند. این تعاونیها قبل از تولید به تامین مواد اولیه، آموزش، تجهیزات و ... میپردازند و پس از تولید نیز در بحث فروش، بازاریابی و ... از تولیدکنندگان حمایت میکنند. در واقع حضور این تعاونیها از یک سو موجب صرفهجویی می شود و از سویی دیگر کیفیت محصولات را بالا می برد. همچنین در بازار و میان محصولات رقابت ایجاد میکند. کلانتری در زمینه فرهنگ سازی بخش تعاون در جامعه خاطرنشان میکند: «این فرهنگ سازی بایستی از طریق رسانه ها، صدا وسیما، مطبوعات، نشستها و جشنوارهها صورت بگیرد و نگاه جامعه به این بخش را تغییر دهد. راهکار دوم در این برنامه توسعه و توانمندسازی مدیریت تعاون است. راهبرد سوم توسعه تعاملات شبکهای است به این معنا که تعاونیها به صورت شبکه با هم کار کنند و بدون اینکه نیاز به وام داشته باشند گردش مالی در داخل شبکه ایجاد شود. راهبرد چهارم توسعه همکاریهای میان بخشی است که با امضای توافقنامهها از خدمات دستگاههای مختلف استفاده شود. راهبرد پنجم تامین مشوقها و حمایتهای مالی است. یکسری از مشوقها در قانون پیش بینی شده که برخی از آنها اجرا نمیشوند که در این زمینه و در راستای حمایت از منافع تعاونیها بایستی پیگیریهای لازم صورت گیرد. راهبرد ششم توسعه بازار و برند است. تعاونیها در بازار و برندسازی ضعیف عمل کرده اند. به رغم تنوع در تولیدات هیچکدام نتوانستهاند تبدیل به یک برند بینالمللی یا حتی ملی شوند. تلاش ما بایستی این باشد تا تعاونیها برندهای مورد اعتماد تولیدکنند و زمینهای برای حضور تعاونیهای ما در نمایشگاههای منطقهای و بین المللی فراهم شود و حوزه صادرات و رقابت در بازار محصولات تعاونیها تقویت گردد. راهکار آخر نیز بحث نظارت مالی و مدیریتی است. علاوه بر اینها یک نظارت عالیه از سوی وزارت تعاون نیز عملکرد شفاف و سالم تعاونیها به عنوان بنگاههای اقتصادی موفق بسیار ضروری است.
یک مسلمان نمیتواند اصلاح طلب نباشد
در ارتباط با نگرش اصلاحطلبانه معاون وزیر سوال میشود که در جواب می گوید: «به اعتقاد من یک انسان مسلمان اساسا نمیتواند درجا بزند و بایستی همواره پویا باشد. این پویایی و پیشرفت نیز به این معناست که اقدامات پیشین را اصلاح کند تا بهتر عمل کند. بنابراین زمانی که میگوییم بهره وری باید بالا برود در واقع به معنای اصلاح امور است. ما در اقتصاد، صنعت، کشاورزی و ... از تکنولوژیهای جدید استفاده میکنیم و روشهای پیشین را اصلاح و ارتقا میدهیم پس چگونه میتوان در روشهای اجتماعی و سیاسیمان نیاز به اصلاحات نداشته باشیم. اساسا جامعه فرهنگی پویا جامعهای است که با اصلاحات گره خورده است. عدم اصلاحات یعنی در جا زدن، قطع پویایی و ناکارآمدی، یعنی سستی و رخوت. اجتهاد نیز در فرهنگ شیعه به همین معناست. یعنی یک مجتهد همواره تلاش میکند متناسب با رشد زمان و پیشرفت جامعه احکام را تعریف کند. بنابراین جامعه پیشرفته و پویا جامعه است که با حفظ اصولش و با توجه به ظرفیتهایش به اصلاح امور بپردازد و با درک درست از واقعیتهای جهان نوین و تعاملی سازنده جایگاه مناسب و کارآمدی برای خود ایجاد کند.
امیدها و ناامیدیها در دولت تدبیر و امید
در پایان از امیدها و ناامیدیهایی که در دوران فعالیت دولت یازدهم بوده میپرسیم و از انتظاراتی که از دولت تدبیر و امید دارد. کلانتری از فراز و نشیبهایی میگوید که ممکن است در مقاطعی آزاردهنده باشند اما در نگاه این مدیر 58 ساله امیدواری و انگیزه موج میزند، مفید بودن را مهمترین انگیزه و هدف فعالیتش میداند. وی که همواره با اعتقادی راسخ برای بهبود و حل مشکلات تلاش میکند چشم امید به یاری دولتی دارد که نگاه امیدوار ملت ایران را نیز به همراه خود دارد.ش
ارسال نظر