"دموکراسی خواهی" اصلی ترین استراتژی اصلاح طلبان
بنابر اين تا اينجاي قضيه نميتوان با آقاي حجاريان همراهي داشته و خوب و بد دولت روحاني را به اصلاحطلبان مربوط ندانست.

بخشي از آنچه آقاي عباس عبدي گفتهاند درست است. اصلاحطلبان نميتوانند نسبت به دولت روحاني بيتفاوت بوده و بگویند اتفاقاتي كه بر سر اين دولت میافتد ربطي به ما ندارد. اتفاقا اتفاقاتي كه ميتواند براي اين دولت بيفتد به هر حال به اصلاحطلبان مربوط است. چه دولت روحاني موفق باشد و چه موفق نباشد به هر حال اصلاحطلبان شريك اين دولتند. نبايد فراموش شود كه عارف نامزد اصلي اصلاحطلبان بود و زماني كه تنها 72 ساعت قبل از انتخابات انصراف داد مشخص بود كه اين انصراف به نفع روحاني شكل گرفته است. حتي در اوايل دولت نيز صحبتهايي مبني بر انتصاب دكتر عارف به عنوان معاون اول دولت و يا منصبي مهمتر وجود داشت كه به هر دليل اين امر محقق نشد. نكته ديگري كه از انصراف عارف نيز بسيار مهمتر است حمايتهاي جدي، صريح و علني آيتا... هاشمي و رئيس دولت اصلاحات از دكتر روحاني بود. اين نكتهاي غير قابل انكار بوده و در طول 20ماه گذشته نيز همچنان ادامه پيدا كرده است.
بنابر اين تا اينجاي قضيه نميتوان با آقاي حجاريان همراهي داشته و خوب و بد دولت روحاني را به اصلاحطلبان مربوط ندانست. اتفاقا علاوه بر اين كه كاملا مربوط است بايد گفت در صورت شكست دولت يازدهم بعيد به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان بتوانند در آينده در جهت رايآوري در انتخاباتهاي رياست جمهوري موفق عمل نمايند. چرا كه اغلب راي دهندگان بالقوه جريان اصلاحات به روحاني راي دادهاند و اگر روحاني موفق نباشد با اين سوال مواجهند كه چگونه بار ديگر به گزينه اصلاحطلبان اعتماد كرده و مطمئن باشند. يعني به هر حال اصلاحطلبان و آقاي روحاني در يك قايق نشستهاند. اما در خصوص اظهارات آقاي عبدي مبني بر اينكه اصلاحطلبان طرح و استراتژي خاصي ندارند نيز بايد گفت يكي از هنرهاي آقاي عبدي حملات گسترده و بيمحاباست. حال اين حملات ميتواند متوجه آقاي هاشمي باشد، متوجه رئيس دولت اصلاحات باشد يا هر كس ديگر. در حال حاضر نيز اين حملات متوجه اصلاحطلبان شده است. آقاي عبدي اكنون در سكوت كامل به سر ميبرند و هيچ اقدام و عملی براي پيشبرد مسائل اصلاحات و اصلاحطلبان انجام نميدهند و تنها به يكباره نقدهاي خود را بر اصلاحطلبان ميبارند. گاهي به نظر ميرسد كه آقاي عبدي شناخت كافي و خوبي از شرايط موجود ندارند و نميدانند كه مناسبات سياسي و اجتماعي ما به چه شكل است. گاهي به شكلي صحبت مينمايند كه انگار نميدانند 8 درصدي كه به آقاي جليلی راي دادند در مجلس برش زیادی دارند و در حقيقت براي بسياري از حوزههاي سياسي در كشور تعيين تكليف ميكنند.
در نتيجه در بسياري از حوزهها 50درصد راي آقاي روحاني كارساز نبوده بلكه اين 8درصد راي نزديكان به جبهه پايداري است كه برخي تكليفها را روشن میکند. در عين حال آقاي عبدي بدانند كه اصلاحطلبان استراتژي دارند. اصليترين، مهم ترين و بنياديترين استراتژي اصلاحطلبان دموكراسي خواهي است و اين دموكراسي خواهي توانسته در ميان اقشار و لايههاي تحصيلكرده جامعه جاي خود را باز نمايد. اتفاقا پيروزي آقاي روحاني در انتخابات 92 نشان داد كه اصلاحطلبان استراتژي دارند و اگر استراتژي اصلاحطلبان نبود اين پيروزي به دست نميآمد.
ارسال نظر