واکنش ابوطالبی به پاسخ منفی به دعوت نشست صلح شرمالشیخ: آقای عراقچی! با نگاه شما حماس اکنون به آرمانهای فلسطین خیانت کرده؛ کشتار باید ادامه مییافت و نابودی غزه آخرالزمانی میشد
حمید ابوطالبی در یادداشتی تاکید کرد: آقای عراقچی، بیتردید در زمان کارشناسیتان در وزارت امور خارجه، به خاطر دارید که در روزهای پرالتهاب مذاکرات مربوط به قطعنامهی ۵۹۸، در آن وزارتخانه چه دودستگی بزرگی حاکم بود؛ عدهای، چون جنابعالی، خواهان ادامهی جنگ و خائن دانستن مذاکرهکنندگان با عراقی بودند که آن همه جنایت کرده بود - با همین استدلالها. و در مقابل، کسانی بودند که میکوشیدند به جنگی خانمانسوز که ملت ایران را فرسوده بود، پایان دهند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبر و امید؛ حمید ابوطالبی، مشاور پیشین رئیس جمهور، با انتشار یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس، خطاب به مسعود پزشکیان نوشت:
جناب آقای رئیسجمهور محترم،
ظاهراً جنابعالی دعوت برای حضور در اجلاس مصر را رد کردهاید؛ و وزیر خارجهتان در خصوص آن نوشته است:
“ایران از دعوت رئیسجمهور السیسی برای حضور در نشست شرمالشیخ سپاسگزار است. با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور پزشکیان و نه من، نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند.”
اگر آنچه میفرمایید درست باشد، هیچ جنگی در جهان پایان نخواهد گرفت؛ هیچ مخاصمهای هرگز تمام نمیشود، و انسان ناگزیر خواهد بود در چرخهای بیپایان از خشونت زیست کند.
حال آنکه فلسفهی دیپلماسی، دقیقاً برای شکستن همین چرخه است؛ برای آنکه دشمنیها پایان یابد، نه آنکه تداوم پیدا کند.
اگر در زمان جنگ ایران و عراق جنابعالی بر سر کار بودید، شاید ما هنوز با عراق در حال جنگ بودیم. قرار بود از عربستان نگذریم، اما گذشتیم؛ قرار بود با صدام صلح نکنیم، اما کردیم. تاریخ سیاست ایران، تاریخ عبور از جنگ با تدبیر است، نه ماندن در میدان آن.
و اگر قرار باشد نگاه امروز شما معیار باشد:
حماس اکنون به آرمان فلسطین خیانت کرده است، مذاکره با اسرائیل تابو بود و دیپلماسی پلید، کشتار باید ادامه مییافت، و نابودی غزه اخرالزمانی میشد؛ ودایران نیز که دوباره در دوران دولتتان به چاه فصل هفتم منشور افتاده است، هرگز از آن خارج نخواهد شد؛ و ما برای همیشه «تهدیدی برای صلح» باقی خواهیم ماند، نه «شریکی برای آن».
البته این نیز میگذرد!
جناب آقای وزیر امور خارجه،
بیتردید در زمان کارشناسیتان در وزارت امور خارجه، به خاطر دارید که در روزهای پرالتهاب مذاکرات مربوط به قطعنامهی ۵۹۸، در آن وزارتخانه چه دودستگی بزرگی حاکم بود؛ عدهای، چون جنابعالی، خواهان ادامهی جنگ و خائن دانستن مذاکرهکنندگان با عراقی بودند که آن همه جنایت کرده بود - با همین استدلالها. و در مقابل، کسانی بودند که میکوشیدند به جنگی خانمانسوز که ملت ایران را فرسوده بود، پایان دهند.
در صورت حاکم شدن نظرات جنابعالی، شما اکنون به جای سفر به بغداد، باید به جبهههای جنگ سر میزدید!
شاید امروز نیز همان دو راه پیش روی ماست: ماندن در میدان، یا بازگشت به عقلانیت دیپلماتیک؛ حامیان جنگ در یک سو، و طرفداران دیپلماسی در سوی دیگر.
شاید تاریخ دوباره در حال تکرار است.