نگرانیهای 1+170
اکنون بهترین راهکاری که به ذهن اصولگرایان رسیده کنار گذاشتن احمدینژاد از دایره جریانی است یعنی منکر حضور او در بین اصولگرایان میشوند.
اکنون بهترین راهکاری که به ذهن اصولگرایان رسیده کنار گذاشتن احمدینژاد از دایره جریانی است یعنی منکر حضور او در بین اصولگرایان میشوند. دیروز عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا بازگشت احمدینژاد میتواند ایجاد وحدت اصولگرایان را با چالش مواجه کند، گفت: ما اصلا احمدینژاد را عضوی از مجموعه اصولگرایی نمیدانیم و او نیز نباید فکر کند که مثل گذشته میتواند از نردبان اصولگرایی استفاده کرده و بعد بگوید که اصولگرا نیست. احمد کریمیاصفهانی ادامه داد: احمدینژاد با یک خیال خام که همان اتمام پروژه خود است قصد بازگشت به قدرت را دارد اما همه جامعه او را شناختهاند و این طور نخواهد شد. وی در توضیح پروژه ناتمام احمدینژاد، گفت: مسائل مالی که تنها بخشی از آن مشخص شده است، یک بخش از این پروژه و تمامیتخواهی در قدرت نیز بخش دیگری از آن است. کریمی با تاکید بر اینکه شعارهای پوپولیستی دیگر کارساز نمیشود، گفت: احمدینژاد تنها رئیسجمهوری است که اخطار کتبی گرفت و هیچ جایگاهی میان اصولگرایان و حتی اصلاحطلبان ندارد. وی افزود: همه میدانند که نزدیکی به احمدینژاد نتیجه خوبی دارد.
سایت توکلی خواستار محاکمه احمدینژاد شد
سایت الف منتسب به احمد توکلی دیروز در یادداشتی خواستار محاکمه مجدد رحیمی شد. توکلی از جمله نمایندگان مجلسی بود که بارها نسبت به عملکرد رحیمی هشدار داده بود. در این یادداشت آمده است: «روشن است که ارتکاب یک مقام عالیرتبه دولتی به فساد، آنهم کسی که مسئولیت اصلی مبارزه با فساد را به عهده داشته است، چقدر اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و چقدر سرمایه اجتماعی را کاهش داده است... اهمیت «سرمایه اجتماعی» شاید با هیچچیز قابلمقایسه نباشد. سرمایه اجتماعی است که شهروندان یک جامعه را تحریک میکند تا در حق همدیگر و کشور فداکاری کنند و در سختیها یاور همدیگر و دولت باشند. پیروزیهای بزرگ ملی، سرمایه اجتماعی را ارتقا میدهد و برعکس، شکستها و دزدیها، سرمایه ملی را کاهش میدهد. بهراستی چند بار تیم ملی باید قهرمان شود؟... چند ماهواره به هوا پرتاب شود؟ و چند اختراع و اکتشاف بزرگ در سطح ملی باید عرضه شود تا کاری که محمدرضا رحیمی در حق «سرمایه اجتماعی» و «اعتماد عمومی» مرتکب شده، جبران شود؟ محاکمه محمدرضا رحیمی تمام و حکم قطعی محکومیت وی به زندان و جزای نقدی اعلام شده است اما اتهام بزرگتر وی، ضربه شدید به سرمایه اجتماعی است. کسی که در سال ۸۸ میدانست چنین اتهامی متوجه اوست، چرا مسئولیت بزرگ معاون اولی رئیسجمهور را قبول کرد؟ و چرا مسئولیت حساس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را پذیرفت؟ البته در این جنایت علیه سرمایه اجتماعی، محمود احمدینژاد نیز قطعاً شریک جرم رحیمی است و باید به همراه وی محاکمه شود.»
منبع: آرمان
ارسال نظر