در یادبود مشفق کاشانی چه گذشت؟
در ابتدای این مراسم، هادی مولویدوست مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل حوزه هنری ضمن خوشامدگویی به حاضران، بخشهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره مرحوم مشفق کاشانی را خواند.
مراسم یادبود مرحوم مشفق کاشانی شاعر پیشکسوت انقلاب اسلامی در حالی در حوزه هنری برگزار شد که خانواده این شاعر و افرادی همچون محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری، محمد حمزهزاده معاون هنری حوزه هنری، علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری، محمدرضا سنگری مدیر دفتر هنر و ادبیات عاشورایی حوزه هنری، مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، علیمحمد مودب رییس موسسه شهرستان ادب، مصطفی محدثی خراسانی، ناصر فیض مدیر دفتر طنز حوزه هنری، اسماعیل امینی، حسین اسرافیلی، صابر امامی، عباسعلی براتیپور، رضا اسماعیلی، حسین آهی، فریدون خوشنود آهنگساز بسیاری از ترانهها و شعرهای مرحوم مشفق کاشانی، ناصر ضرابیزاده، محمدعلی قدمی، یاور همدانی، محمود حبیبی کسبی در این مراسم حضور داشتند و برای شادی روح او فاتحه خواندند.
همچنین علی داوودی و کمال شفیعی در مقابل در مسجد ایستاده بودند و از شخصیتها و افرادی که برای تسلی خاطر بازماندگان آن مرحوم و جامعه ادبی به این مکان میآمدند استقبال میکردند.
در ابتدای این مراسم، هادی مولویدوست مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل حوزه هنری ضمن خوشامدگویی به حاضران، بخشهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره مرحوم مشفق کاشانی را خواند.
سپس یاور همدانی از دوستان زندهیاد مشفق کاشانی غزلی را به این شاعر تقدیم کرد.
حسین اسرافیلی نیز با اشاره به صفا و زلالی روح مشفق کاشانی، اظهار کرد: به دلیل همین روحیه بود که از ابتدای انقلاب اسلامی، چتر حمایت ایشان بر سر همه شاعران کشور گسترده بود و نسل شاعران انقلاب مدیون بزرگواری های شاعرانی همچون مشفق هستند. اگر امروز زبان و بیان پاک در شعر انقلاب اسلامی وجود دارد به دلیل حضور چنین شخصیت هایی بوده است.
این شاعر همچنین گفت: از تشییع استاد مشفق کاشانی که بازگشتم تفألی به دیوان حافظ زدم و این غزل معروف آمد: «ای هدهد صبا به سبا میفرستمت / بنگر که از کجا به کجا میفرستمت ؛ حیف است طایری چو تو در خاکدان غم / زین جا به آشیان وفا میفرستمت ؛ در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست / میبینمت عیان و دعا میفرستمت ؛ هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر / در صحبت شمال و صبا میفرستمت ؛ تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب / جان عزیز خود به نوا میفرستمت ؛ ای غایب از نظر که شدی همنشین دل / میگویمت دعا و ثنا میفرستمت ؛ در روی خود تفرج صنع خدای کن / کآیینه خدای نما میفرستمت ؛ تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند / قول و غزل به ساز و نوا میفرستمت ؛ ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت / با درد صبر کن که دوا میفرستمت ؛ حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست / بشتاب هان که اسب و قبا میفرستمت». این غزل در رابطه با فتوت و جوانمردی و مهربانی های مشفق کاشانی و حسرت های ماست.
اسرافیلی با اشاره به این که آثار بسیاری برای مشفق کاشانی سروده است، چند رباعی در مدح این شاعر انقلاب خواند که یکی از شعرها به این شرح است: «این مرد که رنگ فطرتش قرآنی است / مجموعهای از مکارم انسانی است /سرحلقه اهل معرفت، اهل صفا / آوازه عشق ما مشفق کاشانی است»
رضا اسماعیلی هم با بیان این که مشفق کاشانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از نخستین شاعرانی بود که به دعوت امام خمینی (ره) لبیک گفت، افزود: آن مرحوم در تمام فراز و نشیب های این سال ها، همراه انقلاب بود.
این شاعر ادامه داد: مشفق کاشانی در روزهای پایانی عمر خود با وجود آن که فعالیت های روزمره را به دلیل کهولت سن به سختی انجام می داد، اما پرنشاط، باانگیزه و پرشور بدون احساس خستگی در تمام مسئولیت ها و جلسات شعری حضور پیدا می کرد و مشوق شاعران جوان بود. ایشان آنقدر سرشان شلوغ بود و با انگیزه کار می کرد که احساس می کردم برای مرگ وقت ندارد.
اسماعیلی با اشاره به کتاب «خلوت انس» مشفق کاشانی، اظهار کرد: بسیاری از کسانی که گزیده اشعار شاعران معاصر را گردآوری می کنند حتی به صاحبان آثار اطلاع نمی دهند که شعرشان در مجموعه ای منتشر شده است اما استاد مشفق کاشانی اصرار داشت که به تمام شاعرانی که در کتاب «خلوت انس» از آن ها نامی به میان آمده است اطلاع داده شود و کتاب به دستشان برسد و به همین منظور هم 200 جلد از کتاب را خودشان خریداری کردند تا برای شاعران ارسال کنند.
وی غزلی را که در زمان حیات مشفق کاشانی به او تقدیم کرده بود خواند که به شرح زیر است:
من تو را می خوانم و عطر خیالت با من است
با توام ، وقتی غزل های زلالت با من است
بُعد منزل نیست بین عاشقان، ای مهربان !
دورِ نزدیکی به من، بوی وصالت با من است
خاطرات روشنت را می کنم هر شب مرور
در شب یلدای تنهایی ، خیالت با من است
می روم هر شب به گلگشت بهار شعر تو
در شب شعر شکفتن ، شور و حالت با من است
از سپهر شعر ، مثل مِهر ، می تابی به خاک
عکسی از لبخند خورشید جمالت با من است
کرده ای مسحور با ِسحر کلامت خلق را
شعرهای روشنت ، ِسحر حلالت ، با من است
در بلندِ آسمان شعر تو پر می کشم
تا که طاووس خیالت، بوی بالت ، با من است
شاعر آیینه ها ! این شعر تقدیم تو باد
شکرِ این نعمت ، که لبخند زلالت با من است
حجتالاسلام محمدرضا زائری نیز در سخنانی با تاکید بر این که باید برای پدر و مادر مشفق درود بفرستیم، اظهار کرد: آن ها افراد بزرگی بودند که در 17 سالگی به مشفق گفتند برای امام حسین (ع) شعر بگوید.
او افزود: عزت مشفق کاشانی ناشی از این نبود که شعر می گفت یا این که کتابش چاپ شده بود، عزتش ناشی از این بود که دلش را به حسین بن علی (ع) گره زده و قلمش را وقف آن حضرت کرده بود.
همچنین علی انسانی شاعر و مداح اهل بیت (ع) در پایان این مراسم به مداحی پرداخت.
منبع: ایسنا
ارسال نظر