پدیدهای جدید در خاورمیانه
در اوج گرمي روابط اقليم کردستان عراق با ترکيه، داعش به مناطقي از عراق وسوريه يورش برد،شيعي، مسيحيان، ايزديان راکشت و پس از آن اهل تسنن را هم قتل عام کرد و به حسن همجواري کوتاه مدت خود با کردها پايان داد.

خاورميانه با پديدهي جديدي به نام داعش مواجه است، دولت اسلامي عراق و شام پديدهاي است که مرزهاي سياسي کشورها را در هم شکسته و اصرار بر ايجاد دولتي مبتني بر جهانبيني خاص خود دارد، در اين دولت جغرافياي سياسي فعلي کشورها و نظام جهاني و روابط ومعادلات کنوني بين الملل ميبايست دگرگون شود. داعش خود را يک حرکت ضدغربي برعليه ارزشهاي ناعادلانه حاکم برجهان و اسلام تحريف شده، معرفي ميکند.رسانههاي جهان داعش را غير قابل پيشبيني، وحشيصفت و سردرگم توصيف ميکنند و اغلب سعي مي کنند آن را گروهي بخوانند که بصورت اتفاقي و عاصي بر اثر اصطحکاک مذهبي حکومتهاي شيعه با جمعيتهاي سني درمنطقه و به طور مشخص فشار دولتهاي اسد و نوري مالکي در سوريه و عراق بوجود آمده است.عدهاي ديگر اين پديده را محصول همکاري مشترک اسراييل و آمريکا و قدرتهاي منطقهاي خاورميانه ميدانند که از کنترل آنها خارج شده است،جهان در ابتدا چشمان خود را بر جنايات داعش در سوريه و عراق بست، حتا آن هنگام که داعشيها خود را در نزديکترين فاصلهي بغداد رسانده بودند نيز اقدام موثري انجام نداد و تنها زماني چشمان خود را گشود که اقليم کردستان عراق – متحدمنطقهاي- غرب در آستانهي سقوط قرار گرفت.
در اوج گرمي روابط اقليم کردستان عراق با ترکيه، داعش به مناطقي از عراق وسوريه يورش برد،شيعي، مسيحيان، ايزديان راکشت و پس از آن اهل تسنن را هم قتل عام کرد و به حسن همجواري کوتاه مدت خود با کردها پايان داد.
تحليلگراني که داعش را صرفا يک پديده راديکال سني معرفي ميکردند، در روزهاي اول حملهي آنها به کردهاي عراق وکوباني اين حملات را ناشي از نافرماني و ناهماهنگي واحدهاي خودسر اين گروه بر آورد مي کردند، اما واکنش غيرمنتظره آنکارا (حامي پشت پرده داعش) به اربيل، ماهعسل کوتاه کردها و ترکيه را برهم زد، هنگامي که مسعودبارزاني- نزديکترين رهبر کرد به اردوغان- از جلسه درخواست کمک از مقامات آنکارا دست خالي به خانه بازگشت، دريافت که امنيت مردمان کرد و اعتبار سياسي خود را بار ديگر با انتخاب شريکي نامطمئن به خطر اندخته است. اقدام اردوغان اين سئوال را در ذهن کردهاي شگفتزده ايجاد کرد که چرا ترکيه علي رغم روابط اقتصادي و سياسي مستحکم سالهاي اخير خود، به اربيل پشت کرده است وجانب احتياط را براي گروهي نگه داشته که اين همه در عيان کردن شقاوت خود اصرار مي کند.
رابطه مبهم ترکيه با دولت اسلامي عراق و شام چيست، داعش از خاورميانه چه ميخواهد، کدام هدف را دنبال ميکند و حرکت بعدي آنها چيست؟ چنانچه داعش تنها يک حرکت انتقام جويانه عليه حکومتهاي شيعه منطقه است، چرا در مردادماه امسال مسيحيان و ايزديان را قتل عام کرد؟ چنانچه در جهت احقاق حقوق اهل تسنن عراق و سوريه است چرا به شيعيان بسنده نکرد و به کردها واعراب سني مذهب نيز حمله برد؟
براي شناخت و تحليل شخصيت سازماني داعش و پيشبيني حرکات بعدي آن پيش از هر چيز ميبايست، شرايط جهاني ايجاد و مباني تاريخي و نظري آنرا بررسي کرد.بي گمان اعتراض افکار عمومي آمريکا نسبت به کشته شدن سربازان آمريکايي در عراق و کشف ذخاير عظيم نفت در ايالات متحده- که از اهميت مناطق نفتخيز خاورميانه ميکاست - اين کشور را به اين تصميم نزديک کرد تا از حضور مستقيم در منطقه خود را دور کند و ميدان را به نحوي به قدرتهاي هم پيمان واگذارد که امنيت اسراييل و منافع درازمدت آنها حفظ گردد.کاهش نيروهاي آمريکايي از عراق و افغانستان همزمان بود با رد درخواستهاي ترکيه در پذيرفته شدن در اتحاديه اروپا و نوميدي و سرخوردگي اين کشور از ورود به جمع کشورهاي اروپايي، موضوعي که موجب چرخش نگاه برخي دولتمردان ترکيه از اروپا به خاورميانه و شکل گيري زمزمه هاي انديشهي احياي قدرت منطقهاي ترکيه در قلمرو تاريخي عثماني .
ترکيه؛ بازگشت به تاريخ
اگر ابتداي قرن بيستم دورهي رشد و اعجاب مدرنيسم بود، قرن بيست و يکم نيز اينگونه که جلوه مينمايد دوران پست مدرنهايي است که پس از تکوين نظريات خود در عالم هنر و معماري امروز تفکرات خود را به دنياي سياست بسط مي دهند..قومگرايي، و برجستهگرايي عناصر فرهنگ بومي در مقابل مليگرايي و جهانگرايي شعار سياستمداران پست مدرن است، اين شعار تاجايي که به پيمودن واحياي منشهاي غلط تاريخي منتهي نشود، قابل تامل است.سياستمداران پستمدرن هم نگاهي به حاکمان گذشته دارند و هم تمايلات مذهبي و بومي، چه آنجا که سياستمداري همچون اردوغان زمامداري ترکيه را در دست ميگيرد و چه آنجا که داعش انسانهاي قرن بيستمي سرخورده از مدرنيسم را از اروپا، و اسلامخواهان پست مدرن قفقاز را در بيابانهاي سوريه و عراق گردهم آورده و جذب ميکند، در همه اين موارد ميبايست انديشه پست مدرنهاي سياسي را در تحول حاکميتهاي منطقه مدنظر داشت ، چنانچه شرايط اجتماعي سالهاي اخير ترکيه و پيروزي حزب عدالت و توسعه که پايگاههاي مردمي آن، در نهادهاي مذهبي و سنتي بسط يافتهاند، بررسي شود به روشني مشخص ميگردد که به موازات رشد اسلامخواهان و بازگشت عنصر مذهب در ترکيه به معادلات سياسي، پديده اسلام راديکال نيز در اين کشور رشد کرده است، اسلام راديکال قرينه تاريخي مذهب امپراطوري عثماني و پيشبرنده و زيرساخت اصلي انديشهاي است که عثماني ها را به فتح استانبول و رسيدن به دروازه هاي اروپا رسانده بود. به نظر مي رسد امروز نيز حاميان اردوغان بدون اعلام رسمي در مسيري گام ميزنند که قرائت اسلام راديکال از آن نمايان مي شود.
طي ده سال گذشته نئوعثماني ها در ترکيه با استفاده از ابزارهاي قومي– مذهبي تاثيرگذاري اين عوامل را در ارتقاء قدرت سياسي درميان رقبا آزموده و طعم شيرين آن را چشيدند، لذا امروز که به تثبيت نسبي قدرت داخلي خود رسيده اند، در مشي منطقه اي و بين المللي به گام بعدي خود، پانعثمانيسم روي آورده اند، راهي که اردوغان در سياست منطقهاي و جهاني خود در پيش گرفته نيت احياي امپراطوري عثماني را برملا کرده است،ترکيه مايوس از ورود به اتحاديه اروپا تلاش دارد تا قلمرو تاريخي خود را بازيابد و جانشين بعدي قدرت منطقه اي آمريکا در خاورميانه باشد، تنشهاي فصلي اين کشور با اسراييل وحمايت از گروه هايي در فلسطين و سوريه نيز در راستاي کسب وجهه و محبوبيت در بين اسلامگرايان منطقه و بازيابي جايگاه خود در اين کشورها قابل تفسير است. ترکيه که پيش از اين به فتح اقتصادي سوريه و عراق مي انديشيد و تا حدودي بدان نائل آمده و غلبه فرهنگي بر اين کشورها را درپيش گرفته بود، همزمان با تحولات موسوم به بهار عربي فرصت را غنيمت ديد تا به تسخير فيزيکي اين مناطق نيز اقدام کند. ترکيه مسير اصلي لجستيک و مواد ضروري داعش و يکي از خريداران پنهاني نفت اين گروه است، حاميان داعش پس از پيروزي احتمالي آنها در سوريه و عراق قصد داشتند تا با ميانجيگري سياسي و انتقال قدرت به حکومتهاي جايگزين ميانه رو تر - اما وابسته به خود- حوزه ي نفوذ خود را احياء کنند.
ادبيات پرخاشگرانه اردوغان به مخالفان و رقباي خود در قضاياي پارک گزي و ساير تحولات داخلي ، يادآور منش و رفتارسلطان مراد اول پادشاه قرن 14 عثماني و فاتح بالکان و بلغارستان است ، داعش نيز به عنوان قرينه تاريخي قواي نظامي«يني چري» -که اساس قدرت حکومت عثماني را تشکيل ميدادند - قابل تفسير است.اگر در خاطر آوريم سربازان ينيچري نيز، خود اصالتا از کودکان مسيحي زاده تربيت يافتهي عثمانيها بودند، درمييابيم که جنگجويان اروپايي تبار داعش نيز از سر اتفاق به دولت اسلامي در عراق و شام نپيوستهاند.. لذا حرکات نظامي و سياسي دولت اسلامي را نميتوان يک حرکت اتفاقي و عاصي ناميد، بلکه داعش پديدهاي است که برخلاف ظاهر از برنامهريزي حساب شده و مباني نظري و فرهنگي آزموده شدهاي سود ميبرد که در الگوي تاريخي خود موفق به نقشآفريني و تاثيرگذاري بلندمدتي بودهاست.با احتساب اين موارد، عجيب نيست که نوک تيز حمله داعشيها متوجه شيعيان و کردها – خويشاوندان فرهنگي و مذهبي– ايران و رقيب تاريخي عثمانيها باشد. اردوغان بيش از هرسياستمدار ديگري در جهان برمسئله تاريخ تاکيد دارد، حتا رويکرد فرهنگي توليدات تلويزيوني و سينمايي نيز اصرار بيشتري بر تاريخ و مذهب دارند.
پان عثماني هاي امروز در ترکيه غلبه کردن بر دولتهاي فعلي سوريه و عراق را از آن رو دنبال مي کنند تا به مرزهاي تاريخي خود نزديک شوند، بياد بياوريم مناطق کردنشين، وشهرهاي موصل، کرکوک، اربيل و بغداد در کشور امروزين عراق، قريب به چهارصد سال در ميان حکومتهاي ايران و عثماني دست به دست شده اند.در محاصره انساني کردهاي کوباني و اخلال ترکيه در کمک رساني به مردم اين شهر، جهان دريافت که حمايت ترکيه از داعش دنباله دار وجدي تر از آني است که پيش از اين گمان مي رفت.از اين روست که هويتهاي شيعي و کرد و شهرهاي بغداد، اربيل و کوباني، هدف اصلي حملات داعش اند، اينکه امروز آمريکا به دنبال متقاعد کردن ترکيه و عربستان براي همراهي آنها در سرکوب داعش است، ساده لوحانه و خوشباورانه مي نمايد، ونشانه آن است که قدرتهاي بزرگي همچون ايالات متحده يا در نيات خود صادق نيستند، يا شناخت و تحليل درستي از آنچه در خاورميانه مي گذرد ندارند. زيرا مباني فکري - قومي و مذهبي دولتهاي ترکيه – عربستان – اردن- امارات و قطر – که همگي متحدان غرب بشمار مي روند- با مباني فکري داعشيها همراستاتر است، لذا موفقيت ايجاد ائتلاف جهاني آنها عليه داعش به دليل ناهمگوني نيات و انگيزه هاي اعضاي آن بي نتيجه مي نمايد.نکته جالب آنکه بررسي تاريخ عثماني ها نشان مي دهد، جنگ نيابتي پان عثماني ها با دولتها، اقوام و اقليتهاي منطقه که داعش يا جبهه النصره آنرا نمايندگي مي کنند چنانچه به اهداف خود در سوريه – عراق و خاورميانه نزديک شود، گام بعدي آن، بالکان و اروپاي شرقي خواهد بود.
* ينيچري گارد ويژهاي از سربازان عثماني بود که توسط سلطانمراد از شاهان مقتدر عثماني پايهريزي شد، اين سربازان از کودکي براي قساوت و کشتار آموزش داده ميشدند، در مورد آنها ميان اروپاييان ضربالمثلي وجود داشت که جلوي سه چيز را در جهان نميتوان گرفت، سيل، زلزله، سربازان ينيچري
ارسال نظر