علت سفر لاریجانی به سوریه چه بود؟
دیدگاههای دو کشور درمورد تهدیدهای منطقهای و در راس آن اشغالگری رژیم صهیونیستی و حمایت از آرمان فلسطین یکسان بوده است. به طوری که مدتهاست همکاری ایران وسوریه فراتراز همکاریهای معمولی است.
سفر آقای لاریجانی به سوریه، اولین سفر مقامات بلندپایه ایرانی به این کشور نبوده و آخرین سفر نیز نخواهد بود. دو کشورایران و سوریه دارای روابط نزدیک و دوستانه دیرینهای هستند که حوزه این روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی است. به طور طبیعی سفر مقامات دو کشور در این موارد صورت میگیرد. اینگونه سفرها برای استمرار و استحکام روابط دو کشور و همچنین در پاسخ به سفر مقامات سوریه به ایران است البته روابط ایران و سوریه علاوه برمحوریت دو جانبه از همان ابتدا ابعاد منطقهای داشت.
دیدگاههای دو کشور درمورد تهدیدهای منطقهای و در راس آن اشغالگری رژیم صهیونیستی و حمایت از آرمان فلسطین یکسان بوده است. به طوری که مدتهاست همکاری ایران وسوریه فراتراز همکاریهای معمولی است. حتی برخی این همکاریها را ساختاری میدانند. مدتهاست که دوکشوردر منطقه، محوری تحت عنوان محورمقاومت تشکیل دادهاند که در درون این محور، جریانهای مقاومت دیگری مثل فلسطینیهای مبارز و حزبا... لبنان وجود دارد و تاکنون دستاوردهای مهمی را به دست آوردهاند اخیرا در چارچوب روابط دوکشور بعد از تحولات داخلی سوریه از سال 2011 به این طرف و حضور نیروهای خارجی به ویژه تروریستهای منتسب به القاعده و داعش درمنطقه، حجم این همکاریها و هماهنگیهای دو کشور را افزایش داده است.
آنچه مسلم است برخی دولتهای فرامنطقهای وبرخی دولتهای عربی منطقه تلاش میکنند تا یکی از محورهای مقاومت در منطقه را از پای درآورند که به طورطبیعی همکاری دو کشور ایران و سوریه برای جلوگیری از این امر صورت گرفته است. تحرکات دیپلماتیکی در منطقه در حال انجام است و ایران و ترکیه همچنین سوریه درحال انجام دیدارهایی هستند. ایران دارای روابط خوبی درابعاد مختلف وبیشتردرزمینه اقتصادی با ترکیه است لذا به نظرمی رسد، اختلاف دیدگاه ایران و ترکیه درمورد سوریه نباید باعث بروزاختلاف در رابطه دوکشور شود. هرچند ترکیه موضعی متفاوت با ایران درمورد سوریه دارد ولی برای روابط با ایران اهمیت قائل است بنابراین دو کشور باید در راستای رعایت حسن همجواری با یکدیگرروابط مستحکمی داشته باشند ونباید اجازه دهند مسائل منطقهای روابط دوطرف را متزلزل کند.
همچنین به نظر میرسد ترکیه درمورد سوریه مدتهاست منفعلانه عمل میکند به این علت که شرطبندیهای اولیهای که درمورد سقوط نظام سوریه انجام داده بودند تحقق پیدا نکرده است. بسیاری از مقامات ترک فکر میکردند با اقدامات بازیگران بزرگ صحنه بینالملل به ویژه آمریکا بهزودی شاهد سقوط دولت سوریه خواهند بود خصوصا وقتی اقدام نظامی برای ورود به سوریه و تجهیز وآموزش نیروهای خارجی برای اعزام به داخل سوریه صورت گرفت، تصور میکردند درخلال دو سه ماه دولت این کشور ساقط خواهد شد اما این اتفاق صورت نگرفت و مهم ترین دلیل آن همکاریهای منطقهای ایران و سوریه بود. ترکها بعد ازاین که مشاهده کردند تحلیل آنها درمورد سوریه با شکست روبرو شده است طرحهایی را برای آینده این کشور طرحریزی و آماده کردند. آنها در این اندیشه بودند که با نقش دادن به جریان نزدیک به خودشان یعنی اخوان المسلمین، در سوریه سعی کنند به عنوان برادر بزرگتردرآینده نقش داشته باشند ولی الان دیگرچنین جمع بندیای ندارند.
بعد ازنفوذ داعش درعراق، ترکها به صورت آشکار و پنهان از این جریان حمایت کردند، این حمایت یکی از اشتباهات بزرگ و تاریخی آنها بود و در آینده باید نسبت به این جریان پاسخگوباشند. چرا که شکل دادن جریانی مانند داعش چندان سخت نیست ولی پایان دادن به این جریان کارسختی است. احتمال اینکه مشکلات داعش متوجه ترکها شود هم وجود دارد. بنابراین ترکها درآینده ناگزیربه مقابله با این جریان خواهند شد. درحال حاضر آنها نسبت به سرنگونی بشاراسد ناامید شدهاند اما طرحهای جدیدی در منطقه درحال شکلگیری است مثل همکاریهای روسی- ایرانی درحمایت ازسوریه و برجسته شدن موضوع گفتوگوهای سوری -سوری؛ همچنین احتمال اینکه درآینده به نوعی نشستی در روسیه با حضور مخالفان سوریه برگزار شود وجود دارد و حمایتهای ایران از سوریه، شاید ترکها را به این جمعبندی برساند که به هر حال باید جایگاهی را در مورد رابطه با سوریه و ایران و موقعیت خود در عراق و حفظ روابط خود با روسها تعریف کند. محورمقاومت باید حضور خود را به صورت فعالتر اثبات کند چراکه مخالفان دولت سوریه مواضعشان نسبت به گذشته به شدت تضعیف شده است. اگراین مسئله را قبول کنیم، باید پذیرفت موضع ترکیه هم در مورد سوریه نسبت به گذشته ضعیفترشده است.
ارسال نظر