يار دوازدهم تيم دلواپسان
انتقادات همه نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري يازدهم از سعيد جليلي به عنوان نماينده هسته اي دولت سابق نشان ميداد که ديپلماسي اي که سعيد جليلي نماينده آن است چندان جايي براي دفاع نگذاشته است.
اين گروه اما در ماه هاي بعد با يک اصطلاح از سوي رئيس جمهور مواجه شدند وآن هم «بي سوادي » بود. شايد اشاره رئيس جمهور به اشتباه فاحش يکي از پرسروصداترين نمايندگان اين گروه در مجلس( يعني کريمي قدوسي) بود که در روند تهيه طرحي درباره الزام دولت به حفظ حقوق هستهاي ملت ايران، NPT را MPT نوشت و بي اطلاعي خود در اين زمينه را به حريف نشان داد.
انتقادات همه نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري يازدهم از سعيد جليلي به عنوان نماينده هسته اي دولت سابق نشان ميداد که ديپلماسي اي که سعيد جليلي نماينده آن است چندان جايي براي دفاع نگذاشته است. موضوعي که آراي کسب شده توسط وي نيز آن را تاييد کرد.اتفاقي که سبب شد تا اين نامزد گروه پايداري در انتخابات در يک سال گذشته سکوت را بر حضور در مجامع سياسي ترجيح دهد.اما چند هفته اي است که وي نيز به جمعي پيوسته است که اگر يک موضع مشخص داشته باشد، آن مخالفت با تصميمات هسته اي و تيم مذاکره کننده بوده است. به نظر ميرسد که نامزد مورد حمايت جبهه پايداري اين روزها به کمک هواداران خود آمده است تا از رهگذر حضور چندساله خود در تيم هسته اي کشورضعف تئوريک آنان را جبران کرده واو که نوک حمله اين تيم در کارزار رياست جمهوري يازدهم بود، اين بار در حکم يار دوازدهم اين تيم پرهياهو در ميدان سياسي ايران باشد.
نامه نيوز در تحليلي در اين باره نوشته است: طي هشت سال گذشته در تمام سخنرانيها و مراسم مربوط به مسائل هستهاي و مذاکرات ايران و 1+5، طيف خاصي در کشور که قدرت را نيز در اختيار داشت، يک وجه اشتراک بزرگ وجود داشت و آنهم انتقاد از حسن روحاني و دولت سيد محمد خاتمي و مديريت آنان در زمينه پرونده هستهاي بود. آنان روحاني را متهم به از بين بردن منافع ملي و امضا کردن معاهدهاي کردند که باعث شد ايران تمام فعاليتهاي خود در زمينهي هستهاي را تعليق کند. حتي برخي از اين افراد پا را فراتر گذاشتند و خاتمي و روحاني را متهم به خيانت کردند و خواستار محاکمه آنان شدند. بعد از گذشت هشت سال و تبيدل شدن انتقاد از سياستهاي روحاني در زمينهي هستهاي به شاه بيت سخنان اين گروه، روحاني وارد انتخابات رياست جمهوري 92 شد. در کنار ورود روحاني به اين عرصه به عنوان دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي در دولت خاتمي، سعيد جليلي مسئول پرونده هستهاي در دولت احمدي نژاد نيز وارد کارزار انتخابات شد تا دو تفکر در زمينه بزرگ ترين پرونده سياست خارجي ايران، رودروي هم قرار بگيرند.
تشکيل دو قطبي هستهاي در انتخابات رياست جمهوري باعث شد تا اعضاي جبهه پايداري و طرفداران سرسخت سعيد جليلي در انتخابات بازهم سازمخالفت خود با روحاني را کوک کنند و او را متهم به کوتاه آمدن در برابر قدرتهاي غربي کنند. اين گروه در اولين گام در فيلمهاي تبليغاتي سعيد جليلي به مقايسه رفتار سعيد جليلي و حسن روحاني پرداختند و دبير شوراي عالي امنيت ملي را قهرمان و دبير شوراي عالي امنيت ملي خاتمي را يک محافظه کار معرفي کردند. جليلي در برابر خواستههاي غرب ايستاد و روحاني در برابر آنان کوتاه آمد. نتايج انتخابات رياست جمهوري اما حکايت ديگري داشت و مردم برخلاف آنچه اعضاي جبهه پايداري فکر ميکردند، روحاني را انتخاب کردند و « نه» بزرگ خود را تقديم به سعيد جليلي کردند. روحاني در جريان رقابتهاي رياست جمهوري 92 از حل پرونده هستهاي ايران با مذاکره و گفتوگو سخن به ميان آورده بود. روحاني برخلاف جليلي اعتقاد داشت که چرخش سانتريفيوژ بايد همراه با چرخش اقتصاد ايران باشد و نميشود انرژي هستهاي بچرخد ولي اقتصاد ايران با سکون و عقبگرد همراه باشد. اين نگاه حسن روحاني با استقبال مردم روبرو شد و اين معنا نشان داد که جامعه ايراني برخلاف آنچه برخي فکر ميکنند طرفدار گفتوگو و ديپلماسي بدون تنش در عرصه سياست خارجي هستند. روحاني نيز بعد از رسيدن به کرسي رياست جمهوري پرونده هستهاي را به دست يکي از ديپلماتهاي شناخته شده ايراني يعني محمد جواد ظريف سپرد تا او با قدرت چانه زني اش در عرصه ديپلماسي بتواند اين پرونده را به سرانجام برساند.
پيوند روحاني و ظريف و اميد جامعه جهاني به تغيير رويکرد ايران در عرصه سياست خارجي باعث شد تا طيف پايداري و مخالفان روحاني، بازهم نگران روند پروند هستهاي ايران شوند. اين طيف بعد از توافق ژنو که در صد روز اول دولت تدبير و اميد ميان ايران و کشورهاي 1+5 با حضور عالي ترين مقامهاي دستگاه سياست خارجي کشورها انجام شد و همچنين شکستن تابوي گفتوگو ميان دو رئيس جمهور ايران و آمريکا، دلواپسي خود را از رفتار دولت روحاني اعلام کردند و گفتند که اين دولت منافع ملي و زحمت هشت ساله ما در سياست خارجي ما را زير پا ميگذارد.
آنان که از روز اول به روحاني اعتماد نداشتند و او را را يک سياستمدار غرب زده ميدانستند بعد از اين فعاليتهاي گسترده روحاني در سطح جهاني، او و دولتش را متهم غرب زدگي، وابسته بودن و.... کردند. آيتالله مصباح يزدي به عنوان رهبري معنوي اين جريان سياسي بارها عملکرد روحاني را زير سوال برد و حتي تحصيلات او در انگلستان را نيز به رخ او کشيد و اعلام کرد که.....
دلواپسان از تريبون مجلس تا تريبون مسجد و دانشگاه براي متهم کردن دولت روحاني به زير پاگذاشتن عزت ايران استفاده کردند. برخي از اين انتقادها به قدري تند بود که رهبرمعظم انقلاب در ديدار با دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت فرارسيدن روز 13 آبان با اشاره به اينکه مذاکره کنند گان فرزندان ايران هستند، فرمودند:« اينها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوري اسلامي هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموريت سخت خود ميباشند و هيچ کس نبايد آنها را تضعيف کند، مورد توهين قرار دهد يا سازشکار بداند»بعد از اين بيانات رهبري اما بازهم اين گروه، رفتار خود را ادامه داد و بازهم ظريف و روحاني را متهم به سازشکاري با طرف هاي غربي کردند، اين اتفاق به ويژه بعد از ديدارهاي روحاني و ظريف در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل افتاد. شاه بيت اين دلواپسيها بعد از ديدار روحاني و نخست وزير انگلستان به اوج خود رسيد.
مذاکرات ايران و کشورهاي 1+5 در وين براي رسيدن به يک توافق بزرگ بازهم باعث شد اين گروه که از همان روزهاي ابتدايي نگران رفتار دولت روحاني بودند سعي کنند با گامهايي تازه وارد شطرنج سياسي خود با دولت روحاني شوند. اين جريان بعد از رفتارهاي شديد خود با دولت روحاني، تصميم گرفتند استراتژي جديد خود را با وارد کردن مسئول پرونده هستهاي ايران در دولت احمدي نژاد به اين عرصه وارد مرحله تازهاي کنند.
اين گروه بعد از حمايت مقام معظم رهبري از تمديد مذاکرات و رفتار تيم مذاکره کننده، تصميم گرفت سعيد جليلي را وارد ميدان کنند. استاد دانشگاه امام صادق که بعد از شکست سنگين در انتخابات رياست جمهوري بنا به تصميم خود يا بنا بر تصميم جبهه پايداري، سکوت کرد بعد از مذاکرات وين و تمديد مذاکرات، از پشت پرده بيرون آمد و اولين انتقادهاي خود از تيم مذاکره کننده هستهاي را مطرح کرد.
جليلي با بيان اينکه توافق ژنو توافق «ضعيفي» بود اعلام کرد که:« حفظ رژيم تحريمها نشانه تداوم دشمني با ملت ايران است و پاسخ متناسب خود را ميطلبد.»طيف دلواپسان با ورود جليلي به اين ميدان تصميم گرفتند بازهم بر طبل سازشکاري تيم مذاکره کننده بکوبند. ورود جليلي يک حسن بزرگ ديگر براي اين گروه دارد و آنهم اين است که ديگر دولت نميتواند منتقدان را متهم به بي سوادي در اين عرصه کند. جليلي به واسطه مديريت پرونده هستهاي در دولت احمدي نژاد، ميتواند در اين زمينه سخن بگويد. او، همانند کريمي قدوسي نيست که در طرحي درباره الزام دولت به حفظ حقوق هستهاي ملت ايران، NPT را MPT (ام.پي.تي) بنويسد و زمينه ساز تمسخر منتقدان دولت را فراهم کند.
جليلي ميتواند با عنوان يک کارشناس وارد بازي دولت و دلواپسان شود و اين جبهه پايداري اين ويژگي را يک برگ برنده براي خود ميداند. جليلي بعد از مذاکرات وين در دو سخنراني عمومي ظاهر شد و تحليل شرايط کشور پرداخت و قرار است در روز 16 آذر در دانشگاه تهران به سخنراني بپردازد. اين رفتارها نشان ميدهد، دلواپسان هستهاي وارد بازي جديدي شدهاند، بازي اي که ميتواند حساسيتهاي فراواني را در کشور ايجاد کند.
منبع: ابتکار
ارسال نظر