«رسانه ملي» ابر رسانهاي كه امتياز پوشش تصويري و شنيداري در جغرافياي ايران را دارد
از طرف ديگر رويكردهاي سياسي در صدا و سيما طي چند سال گذشته از آن فراگيري مطلوب كه بازتابدهنده نظرات و آراي مختلف موجود در جامعه باشد، برخوردار نبوده و همين نكته به دلسردی بخشي از جامعه از رسانهاي انجاميده كه بازتاب آرا و نظرات خود را در آن کمتر ميبينند.
رضا رئيسي در زوزنامه آرمان نوشت:نامش خود به تنهايي جايگاه ويژه و منحصر به فردش را به رخ ميكشد؛ «رسانه ملي» . اَبَر رسانهاي كه امتياز پوشش تصويري و شنيداري در جغرافياي ايران را دارد. اين روزها با تغيير در راس هرم اين مجموعه بزرگ، توجهها يكبار ديگر به نحوه كنش و منش اين رسانه اثر گذار در سپهرهاي مختلف كشور، معطوف شده است. مجموعهاي كه بيگمان ميتواند با بهرهگيري از ظرفيتهاي بالقوه و امتياز ويژهاش بسيار بيش از ايني كه هست در سبد رسانهاي و خوراك خبري شهروندان ايراني جا داشته باشد، طي چند سال گذشته به لحاظ كميتي صدا و سيما رشد روزافزون و قابل توجهي داشته و از لحاظ كيفيت تكنولوژي نيز به متر و معيارهاي روز جهاني سر ميسايد اما در عين حال به نظر ميرسد در زمينه كيفيت محتوايي هنوز فاصله با ايدهآلها وجود دارد و همين نكته مرجعيت سالهاي دور صدا و سيما در اذهان و افكار عمومي را كمرنگ كرده است.
در طول چند سال اخير و بواسطه آنچه مشكلات مالي عنوان ميشود صدا و سيما با استانداردهاي هميشگي فاصله پیدا كرده و تبليغات نازل و سوال برانگيز بخش عمدهاي از آنتن اين رسانه را از آنِ خود كرده است. از طرف ديگر رويكردهاي سياسي در صدا و سيما طي چند سال گذشته از آن فراگيري مطلوب كه بازتابدهنده نظرات و آراي مختلف موجود در جامعه باشد، برخوردار نبوده و همين نكته به دلسردی بخشي از جامعه از رسانهاي انجاميده كه بازتاب آرا و نظرات خود را در آن کمتر ميبينند. رسانه حسب وظايف ذاتي خود بايد در چارچوب قوانين موضوعه و حدود و ثغور تعييني آن، بازتابدهنده نظرات و آراي مختلف و متكثري باشد كه در چارچوبهاي قانوني طرح و ارائه ميشوند و اينگونه است كه رسانه محل رجوع و مورد اقبال و اطمينان عامه مردم خواهد بود. اكنون با تغيير رياست صدا و سيما به نظر ميرسد رسانه ملي از ظرفيت مطلوبتري براي اصلاح و بهينهسازي در روندهاي موجود برخوردار شده و ميتواند در مسير تحولات مثبت گام بردارد. امتياز منحصربه فرد رئيس تازه رسانه ملي آن است كه خود از بدنه مديران با سابقه اين مجموعه بوده و پلههاي ترقي را در دالانهاي جام جم و در بازه زماني طولاني طي كرده و از همين رو به زیر و بمهاي اين سازمان عريض و طويل به خوبي آشناست و از همين حيث چند گام جلوتر از اسلاف پيشين خود است. از سوي ديگر رسانه ملي در زمينه توسعه كمّي به مرحله قابل قبولي رسيده و اكنون رئيس تازه ميتواند بر ارتقاي محتوايي و كيفي رسانه متمركز شود. از منظري ديگر محمد سرافراز هيچگاه بطور عيان و ملموس در جناحبنديهاي مرسوم سياسي رخ نشان نداده و اين امتياز ديگر رئيس تازه رسانه ملي است كه ميتواند دامان او را از حواشي مرسوم به دور داشته و كمك حال وي در طي طريق در مسير پيش رو باشد. او همچنين فردي آشنا به تحولات جهاني است و حضورش در معاونت برون مرزي اشراف خوبي نسبت به روند تحولات روز رسانهاي به وي بخشيده است.
همه اين مولفههاي ارتقای بخش دروني با يك مولفه بيروني تكميل شده و ضرورت تغييرات را ملموس و روشنتر جلوهگر ميكند. رويكرد مردم در انتخابات 24 خرداد و حركت در مسير اعتدال بستر مهيا براي به جريان انداختن رويكردهاي تازه در رسانه ملي را بيش از پيش فراهم آورده است. ارتقاي جايگاه رسانه ملي در افكار عمومي و در ميان لايههاي مختلف ومتكثر مردم گزارهاي است كه ارتقای بخش امنيت ملي و انسجام بخش در سطوح مختلف خواهد بود و هيچ فعال سياسي و رسانهاي از جناحهاي مختلف و با نگرشهاي متفاوت نيست كه اين مهم را خواستار نباشد. تنها در اين ميانه مهم آن است كه اين خواست عمومي با اراده مديران رسانه ملي درهم آميزد و طرحي نو دراندازد.
ارسال نظر