مشکلات صنفی در شغل رسانه، بسیار است
صحبت از آسیبها و مشکلات مطبوعات، امروز و در چنین مناسبتی اگرچه ممکن است به دلیل تکرار، ملالآور باشد اما مگر میشود نمایشگاه مطبوعات برگزار شود و از مشکلات دستاندرکاران این صنف، نادیده و ناگفته گذر کرد.
حمید رضانژاد در روزنامه ایران نوشت :امروز درهای بیستمین نمایشگاه مطبوعات به روی مردم باز میشود تا مخاطبان، 560 رسانه را با همه تمایزها، تفاوتها و اختلاف نظرهایی که در حوزههای مختلف دارند، در کنار یکدیگر و دیوار به دیوار هم ببینند. چشمها و گوشهای پدید آورندگان پیام و مخاطبان پیام، بیواسطه مقابل یکدیگر قرار گیرد. جای منبع و مخاطب، برای مدتی تغییر کند و حرفهای آن سوی تحریریهها مستقیم و بینوشتار، شنیده شود.
صحبت از آسیبها و مشکلات مطبوعات، امروز و در چنین مناسبتی اگرچه ممکن است به دلیل تکرار، ملالآور باشد اما مگر میشود نمایشگاه مطبوعات برگزار شود و از مشکلات دستاندرکاران این صنف، نادیده و ناگفته گذر کرد. مشکلات صنفی در شغل رسانه، بسیار است. هنوز پس از سالها، بحث و نظر و رفت و برگشت پیشنویس و پسنویس، رسانهها نه نظامنامه صنفی دارند و نه سازمان صنفی. سوء تفاهمها و سوء ظن ها به واسطه رقابتها و اختلاف نظرهای سیاسی، این حوزه را غبارآلود و مبهم کرده است که منافع صنفی، قربانی منافع و حساب و کتابهای سیاسی شدهاند.
خط قرمزها و بایدها و نبایدها از آن موضوعات پرمناقشه و هزار رنگ است که تعیین و تشخیص اینکه چه کسی این خطوط را رعایت کرده و چه کسی پا را فراتر گذارده، با سلیقه و نظر اشخاص تغییر میکند. رسانهها با همه تفاوتها و تمایزهایی که در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارند، حداقل در یک نکته مشترکند و آن مسائل و مشکلات صنفی و حقوقی اهالی رسانه است که این مسائل زیر سقف همه تحریریهها مشترک است. اما مایه شگفتی است که همین حد اقلها هم به وسیله مسئولان و مدیران برخی رسانهها رعایت نمیشود و عجیبتر آنکه ابررسانهای که باید در اخلاق و منش، الزامات و حد و مرزهای صنفی و رسانهای را بشناسد و رعایت کند، بیش از همه راغب است که در برنامههایی که به روی آنتن میفرستد، فریاد بزند که اعتقادی به حقوق صنفی اهالی رسانه ندارد. در آستانه بیستمین نمایشگاه مطبوعات، صدا و سیما در برنامه «امروز، دیروز، فردا» با حضور دو نفر از سردبیران روزنامههای مخالف و منتقد دولت، مناظرهای را برگزار کرد که بیشتر چیزی شبیه جلسه محاکمه مطبوعات مستقل و حامی دولت بود.
در این برنامه مجری به عنوان مدعیالعموم، اتهامهایی چون پازل دشمن بودن، غیرمتعهد بودن، مقصر بودن در ماجرای اسیدپاشی و... را علیه مطبوعات مطرح کرد و میهمانان در مسیر مهیا شده توسط مجری گفتوگویشان به این نقطه ختم میشد که آری مطبوعات و رسانهها، پازل دشمناند، غیر متعهدند، «کپی کننده منافع ضد انقلابند»، در ماجرای هستهای صدای دشمناناند و...!
البته در این میان اتاق فرمان برنامه برای آنکه وجهه چندصدایی به جلسه به اصطلاح مناظره بدهد به رسم گذشته دو میهمان تلفنی را با برنامه همراه کرد که هرازگاهی در میان اعمال محدودیت مجری برنامه، سخنانی را به امید دفاع از عملکرد خویش به زبان بیاورند. در نشستهای قبلی تلویزیون نیز چینش و گزینش میهمانان برنامه با همین فرمول انجام میگرفت؛ یعنی هر دو طرف میزگرد از یک جناح (مخالف دولت) انتخاب شده و نفر سوم صرفاً برای زینتالمجالس به صورت تلفنی با برنامه همراه میشد.
آنچه پنجشنبه شب بر صفحه تلویزیون نقش بست، یعنی برپایی میز محاکمه اهل قلم در استودیوی یک رسانه، اتفاقی نادر در دنیای ارتباطات است. این نحوه تیغ کشیدن به روی اهل قلم، شیوهای است که فقط در صدا و سیمای ایران دنبال میشود، آن هم در گرماگرم گشایش جشنواره و نمایشگاه مطبوعات. نکتهای که باید باز هم به برنامهسازان این رسانه فراگیر و میهمانان ویژه برنامههایشان گوشزد کرد، این است که دوستان بر سر شاخه نشستهاید و بن میبرید.
ارسال نظر