غايب بزرگ تشييع «آيتالله»
عدم صدور پيام تسليت از سوي علامه مصباح به حدي عجيب بود که خبرگزاري تسنيم، از رسانههاي نزديک به جبهه پايداري و مهمترين حامي جليلي در انتخابات 92 نيز به آن واکنش نشان داد
«با گذشت سه روز از رحلت آيتالله مهدوي کني، نه تنها تصويري از حضور آيتالله مصباح يزدي در هيچيک از فيلمها و تصاوير مراسم خاکسپاري مرحوم کني به ثبت نرسيده بلکه وي تاکنون پيامي براي درگذشت وي نيز صادر نکرده است».سايت «تدبير24» با اين مقدمه نوشت: آيتالله مهدوي کني، نامي آشنا در تاريخ انقلاب اسلامي است، بزرگمردي مبارز و صد البته شناسنامهدار که هيچگاه چشمش را بر حقيقت نبست و هر آنچه که لازم بود را بر زبان آورد، روزي تلويحاً نامزدهاي معترض به انتخابات 88 را به صلح امام حسن دعوت ميکرد و روزي ديگر به شدت از همطيفان خود انتقاد ميکرد که چرا حاضر به اتحاد نشدند. او از پيش از انقلاب در کنار امام و انقلابيون حضور داشت و در روزهاي پس از انقلاب نيز همواره يکي از کليديترين چهرههاي نظام بود.مهدوي کني از تاثيرگذارترين چهرههاي اصولگرايي نيز به حساب ميآيد و اغلب رأيدهندگان در دوم خرداد 76 به ياد دارند که او چطور از زمان تفکيک اصلاحطلب و اصولگرا تمامقد پاي اصول و اصولگرايي ايستاده بود.
در دوران اصلاحات نيز او به فعاليتش ادامه داد و همسو با ناطق نوري براي وحدت اصولگرايان بسيار کوشيد؛ کوششي که گرچه در ابتداي راه با چند پيروزي مقطعي براي اصولگرايان همراه بود اما بعدها با رد صلاحيت گسترده اصلاحطلبان بيشتر به قهرماني در ميان يک نفر شبيه شد تا پيروزي.گذر ايام به سال 88 که رسيد، اوضاع تغيير کرد. او نيز از وقايع و برخي گفتههاي آن نامزد اصولگراي آن سال دلآزرده شده بود، اما از تلاشش براي وحدت کم نکرد؛ تلاشي که البته بدون شيخ نور انجام شد اما آيتالله دو طرف اصلاحطلب و اصولگرا را به وحدت دعوت کرد.آيت الله مهدوي کني در جريان انتخابات رئيس خبرگان نيز عليرغم فشار بيسابقه جريان تندرو حاضر به رقابت با آيتالله هاشمي رفسنجاني نشد و پس از درخواست هاشمي براي شرکت در انتخابات رياست خبرگان وارد ميدان شد. او تلاش زيادي هم براي وحدت اصولگرايان کرد، تلاشهايي که با بيمهري اصولگرايان روبه رو شد و هيچگاه به نتيجه نرسيد.
اختلاف نظر آيتالله با مصباح يزدي
ناکامي دبيرکل جامعه روحانيت مبارز در به وحدت رسيدن اصولگرايان براي انتخابات مجلس نهم را شايد بتوان از مهمترين جنبههاي علني اختلاف نظرش با آيتالله مصباح يزدي برشمرد. زماني که مهدوي کني علنا از ليست جبهه متحد اصولگرايان در انتخابات مجلس نهم حمايت کرد، آيتالله مصباح حاضر به پذيرش اين ليست نشد و جبههاي به نام پايداري را شکل داد و پس از خروج از سازوکار وحدت اصولگرايان که به ابتکار مرحوم کني تشکيل شده بود، ليستي مستقل به نام پايداري را براي انتخابات مجلس معرفي و از آن حمايت کرد.در اين بين گرچه برخي اعضاي دو ليست مشترک بوده و دو آيتالله هيچگاه در تقابل کلامي با يکديگر قرار نگرفتند اما منتسبان به دو جريان از هيچ تلاشي براي تخريب يکديگر دست بردار نبودند و در شرايطي که ميدان را خالي از رقيب اصلاحطلب ميديدند با تندتربن حملات به يکديگر تاختند.
نتيجه انتخابات مجلس اما وزن دو طرف را به خوبي آشکار کرد، برتري نسبي شمار نامزدهاي جبهه متحد در برابر پايداريها نشان داد که قباي رهبري اصولگرايان بر تن مهدوي کني اندازهتر است تا مصباح يزدي.
اختلافات گرچه تداوم داشت اما کمتر علني ميشد تا دوباره موسم انتخاباتي ديگر رسيد. اصولگرايان با سازوکارهاي متعدد چندِ به علاوه چَندشان همگي سوداي رياست جمهوري بر سرشان زده بود که آيتالله کني بار ديگر وارد ميدان شد و ابتکار عمل را براي اتحاد آنان به دست گرفت. شماري از آنان با درخواست آيتالله کني از حضور در انتخابات رياست جمهوري منصرف شدند و شماري ديگر نيز موفق به عبور از گلوگاه شوراي نگهبان نشدند. سرانجام سه نامزد نزديک به آيتالله مهدوي کني صلاحيتشان تاييد شد و ولايتي، حداد عادل و قالياف وارد رقابت هاي انتخاباتي شدند.
در طرف ديگر گستره اصولگرايي اما اوضاع طور ديگري بود. علامه مصباح بازهم حاضر به پذيرش وحدت با ديگر اصولگرايان نشده بود و جبههاش با پايداري بر «نامزد اصلح خود در زمين و آسمانها» يعني کامران باقري لنکراني راه ديگري را طي ميکرد؛ راهي که با رد صلاحيت لنکراني به بن بست رسيد اما بازهم منجر به آمدن تمام اصولگرايان زير چتر وحدت آيتالله کني نشد. پايداريها از سعيد جليلي حمايت کرده و عليرغم پيامهاي متعدد از شيوخ اصولگرا حاضر به وحدت نشدند. در اين بين حتي آتش تخريب عليه يکديگر را هم آغاز کردند و با خودزني در جريان اوصولگرايي سعي در کسب راي بيشتر کردند!همزمان با اين اقدامات و در حالي که نظر آيتالله کني بر کانديداتوري محمدباقر قاليباف بود (ماهنامه شهداي اسلام) انتخابات با حضور ولايتي، جليلي و قاليباف برگزار شد و نتيجهاش پبروزي نامزد مورد حمايت اصلاحطلبان بود. در انتخابات 92 هم برتري آراي قاليباف به جليلي همچنان اثبات کرد که رهبري اصولگرايان عنواني شايسته براي مهدوي کني است.
عيادت مصباح از آيتالله پس از 3 ماه
تدبير 24 در بخش ديگري از گزارش خود با توصيف اين وضعيت با جمله« ايپزود آخر در اختلافات دو آيتالله» نوشت:(اين موضوع)را بايد در بيماري مرحوم کني يافت، زماني که علامه مصباح پس از گذشت بيش از 3 ماه از بستري شدن رئيس مجلس خبرگان رهبري در بيمارستان تازه به عيادتش رفت و البته عيادتي که به قصد ديدار با رهبري در بيمارستان انجام شد و پس از آن علامه مصباح چند قدمي را هم تا اتاق محل بستري آيتالله کني رفت. عيادتي که گفته ميشود با اشک و دعا براي شفاي عاجل آيتالله مهدوي کني همراه بوده است، گويا باز هم نتوانست اختلاف مصباح با مرحوم کني را از بين ببرد، چراکه پس از فوت رئيس مجلس خبرگان رهبري نيز علامه مصباح پيام تسليتي براي اين ضايعه صادر نکرد و تنها پيام تسليتي که شايد بتوان آن را مرتبط با وي دانست پيامي است که جبهه پايداري با امضاي دبيرکل خود يعني مرتضي آقاتهراني صادر کرده است.
عدم صدور پيام تسليت از سوي علامه مصباح به حدي عجيب بود که خبرگزاري تسنيم، از رسانههاي نزديک به جبهه پايداري و مهمترين حامي جليلي در انتخابات 92 نيز به آن واکنش نشان داد و در گفتوگو با رئيس دفتر آيتالله مصباح به دنبال چرايي اين موضوع رفت که در نهايت تلاش خبرنگار منجر به اين شد که رئيس دفتر آيتالله مصباح بگويد که علامه مصباح براي علو درجات آيتالله مهدوي دعا کردند!
غيبت نرديکان آيت الله در همايشي با محوريت مصباح
تصوير علامه مصباح در هيچ يک از تصاوير مربوط به تشييع پيکر آيتالله کني نيز ديده نشده است و هنوز معلوم نيست اطرافيانش چطور ميخواهند در غياب آيتالله مهدوي کني او را به رهبري جريان اصولگرا برسانند. گام اول اين اقدام که برگزاري همايش اصولگرايان چند روز پيش از فوت آيتالله مهدوي کني بود در غياب چهرههاي نزديک به مرحوم کني و نيز چهرههاي شاخص اصولگرا با شکست روبه رو شد و حالا بايد ديد گام دوم اين جريان چه خواهد بود؟
منبع: ابتکار
ارسال نظر