دو نگاه به اتفاقات منطقه
ویژگی دوم تحولات منطقه ای وجود بازیگران غیردولتی است که سازمانهای بین المللی و بازیگران دولتی متعددی را با چالشهای بیشمار و جدی مواجه کرده اند.
حسین امیر عبداللهیان* تحولاتی که در منطقه غرب آسیا در حال شکل گیری است چند ویژگی بارز دارد. نخستین این ویژگیها این است که این اقدامها در بسیاری از موارد غیرقابل پیش بینی ، شتاب زده و سریع و در مواردی متعدد خارج از کنترل تمام بازیگران است. ویژگی دوم تحولات منطقه ای وجود بازیگران غیردولتی است که سازمانهای بین المللی و بازیگران دولتی متعددی را با چالشهای بیشمار و جدی مواجه کرده اند. اگر دیروز این چالش در حوزه گروههای مرتبط با مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بود امروز برخی از گروههای تروریستی با اسامیمانند جبهه النصره و داعش و غیره در این حوزه نقش آفرینی میکنند. سومین ویژگی این است که اگر در گذشته دولتها در حوزه دیپلماسی پنهان از تروریسم به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکردند امروز بسیاری از کشورها به شکل علنی و آشکار از آن استفاده میکنند. به عنوان نمونه در تحولات اخیر که در عراق رخ داد رابطه ما با این کشور استراتژیک و راهبردی است و اجازه نمیدهیم که برخی طرفها با استفاده از گروههای تروریستی بخواهند اوضاع در عراق را بر هم ریخته و امنیت ملی ایران و امنیت منطقه را با چالش روبه رو کنند. در رایزنیهایی که با مقامهای منطقه و گفتگوهایی که به شکل غیرمستقیم با آمریکاییها و مستقیم با برخی کشورهای غربی داشتیم به موارد عجیبی برخوردیم. فهم ایران از تحولات عراق به گونه ای بود که به این کشورها پیشنهاد میشد باید همزمان دو اقدام انجام داد: اقدام اول و فوری مهیا شدن برای مبارزه جمعی و جدی با تروریستی است که امروز به نام داعش شکل گرفته و در بخشهایی از عراق و سوریه نمود و بروز پیدا کرده است. همزمان تکمیل روند سیاسی هم دومین اقدام مد نظر ایران بود. هم در سطح منطقه ای و هم در سطح اروپا و آمریکا پاسخهایی که دریافت میشد این بود که « ما عجله ای برای مبارزه با داعش نداریم و پس از تکمیل روند سیاسی در عراق راجعبه این موضوع تصمیمگیری خواهیم کرد». در این شرایط بود که جمهوری اسلامیایران با فهم دقیق از این مساله و ابعاد پنهانی این داستان هرگونه اقدامیکه لازم بود در راستای تامین حداکثری امنیت و منافع ملی خود و اجازه ندادن به تروریستها برای متحول کردن اوضاع در عراق به عمل آورد. حتی در حوزه عربی در آن زمان برخی کشورهای عربی که تصور میشد باید از اقدامهای داعش نگران باشند ، دغدغه ای در این خصوص نداشتند. این در حالی است که این کشورها همان کشورهایی هستند که در حال حاضر در این ائتلاف غیرقانونی حضور دارند. ما در برخی دیدارها و گفتگوهایی که با مقامهای این کشورهای عربی منطقهای داشتیم ابراز تعجب کردیم که چگونه است که این کشورهای عربی به تجاوزهای اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه که بیش از 50 روز به درازا کشید واکنشی نشان نمیدهند اما در سه سال اخیر در حملات هوایی به دو کشور مسلمان لیبی و سوریه غرب را همراهی میکنند. ایران این نقش را همچنان ایفا میکند و معتقد است که تمام کشورها برای مبارزه با تروریسم باید اقدامهای جدی ، ملموس و هماهنگ را انجام دهند اما این اقدامها باید در چارچوب حقوق بین الملل و در چارچوب مصوبههای سازمان ملل باشد و نه به این شکل و رویهای که در حال حاضر انجام میشود. اتفاقهایی که در حال حاضر در منطقه در حال شکلگیری است دو نگاه خوش بینانه و بدبینانه دارد: بر اساس نگاه خوش بینانه، آمریکا و برخی کشورها تصمیم گرفته اند تروریسم را در منطقه ما در یک پروسه دو تا سه ساله از میان بردارند. این نگاه به ذائقه برخی خوشایند است و اتفاقا از این باب از آمریکا و متحدانش در منطقه سپاسگزار هم هستند. نگاه بدبینانه این است که آمریکا به دنبال این است که حلقههای مفقوده و ناموفق سیاستهای خود را در پوشش این اقدامها تکمیل کند. ما کدهای متعددی داریم که نشان میدهد نگاه دوم به مراتب به حقیقت نزدیکتر است. اگر آمریکا به دنبال این بود که با گروههای تروریستی نظیر داعش و جبهه النصره مبارزه کند و اگر میتوانست با این روشها کار خود را پیش ببرد امروز ما با مشکلی به نام تروریسم در افغانستان و پاکستان ، عراق و سوریه و بخشهایی از یمن روبه رو نبودیم. آمریکا در تمام این کشورها با حضور مستقیم و یا غیرمستقیم خود نقش آفرینیهایی داشتهاست. آنچه آمریکاییها را وارد این عرصه میکند اهداف پنهان این کشور در این موضوع است.
*معاون وزیر خارجه
منبع: آرمان
ارسال نظر