گفتوگو با پرستار سارقی که انگشتر گرانقیمت را از شکمش خارج کردند
ماجرای زیور و انگشتر برلیان زن آمریکایی
زیور که حدودا ٦ سالی میشود پرستاری میکند، برای بهدست آوردن پول زیاد، تبدیل به یک سارق شد. این پرستار خصوصی از طریق سایتهای اینترنتی مشتریهای خود را پیدا میکرد و از وقتی تصمیم گرفت سرقت کند، به سراغ بیماران ثروتمند میرفت. جیب آنها را خالی میکرد و دستمزد پرستاریاش را هم میگرفت. او که هرگز تصورش را هم نمیکرد دستگیر شود، در گفتوگو با «شهروند» ماجرای دزدیهایش را روایت کرد:
پیرزن مبتلا به ام اس هرگز تصورش را هم نمیکرد که انگشتر برلیان گرانقیمتش، در شکم پرستارش پیدا شود. پرستار جوانی که در چند ماه اخیر تصمیم گرفت یک شبه ره صد ساله را طی کند و به پول هنگفتی برسد. او برای رسیدن به این هدف خود، مبتلایان به بیماریهای خاص را انتخاب کرد و در قالب پرستاری از پیرزن و پیرمردهای ناتوان دست به سرقتهای سریالی زد. زیور در آخرین سرقت خود انگشتر برلیان گرانقیمت یک پیرزن ساکن آمریکا را بلعید. پزشکان با تلاش بسیار توانستند این انگشتر را از بدن پرستار سارق خارج کرده و به مالباخته برگردانند.
سرهنگ کیومرث حسنوند رئیس کلانتری ١٠٩ بهارستان با اعلام این خبر گفت: این فرد پس از تشکیل پرونده با سه شاکی به دادسرا معرفی شد.
بدون مدرک پرستاری، در سایت دیوار پرستار شدم
زیور که حدودا ٦ سالی میشود پرستاری میکند، برای بهدست آوردن پول زیاد، تبدیل به یک سارق شد. این پرستار خصوصی از طریق سایتهای اینترنتی مشتریهای خود را پیدا میکرد و از وقتی تصمیم گرفت سرقت کند، به سراغ بیماران ثروتمند میرفت. جیب آنها را خالی میکرد و دستمزد پرستاریاش را هم میگرفت. او که هرگز تصورش را هم نمیکرد دستگیر شود، در گفتوگو با «شهروند» ماجرای دزدیهایش را روایت کرد:
چند وقت است که سرقت میکنی؟
از چند ماه پیش شروع کردم.
چرا؟
میخواستم به پول زیاد برسم. البته تفریح هم بود. اول برای تفریح این کار را کردم، ولی بعد از آن هدفم سرقت طلا بود و میخواستم یک شبه به پول هنگفتی دست پیدا کنم.
وضع مالی بدی داری؟
نه اتفاقا وضع مالیام بد نیست. اما خب آدم در هر شرایطی باشد باز هم دوست دارد که پول به دست آورد.
چی شد که به یک سارق تبدیل شدی؟
من حدودا ٦ سالی میشود که پرستار زنان و مردان سالخورده هستم. از کسانی که قدرت تحرک ندارند مثل مبتلایان به ام اس نگهداری میکنم. این شغل من بود. از طریق سایت دیوار و بقیه سایتها شماره تلفنم را آگهی کردم و به خانههای مردم برای پرستاری میرفتم. کمکم هم کارم گرفت و شمارهام در بیمارستانها دست به دست چرخید. دیگر در بیمارستانها هم کار میکردم. در این میان با پیرزن و پیرمردهای زیادی آشنا شدم که پول و ثروت داشتند. همین مسأله وسوسهام کرد و فکر سرقت را به سرم انداخت.
فقط در بیمارستانها سرقت میکردی؟
بله، در خانهها سرقت نمیکردم. در بیمارستان چون محیط باز بود و همه رفتوآمد میکردند راحتتر میشد سرقت کرد. اگر در خانه دزدی میکردم به راحتی مرا شناسایی میکردند.
اولین بار است که دستگیر میشوی؟
بله، من هیچوقت خلاف نکرده بودم.
از چند نفر با همین روش دزدی کردی؟
یادم نیست. ولی تعدادشان زیاد نبود.
چرا انگشتر برلیان را بلعیدی؟
آن روز در بیمارستان به سراغ کیف بیمارانم رفتم. ساعت و طلا و پول نقد پیدا کردم. این انگشتر متعلق به یکی از بیمارانم بود که در آمریکا زندگی میکرد و به تازگی به کشور آمده بود. خیلی هم ثروتمند بود. وقتی انگشتر برلیان را دیدم آن را هم برداشتم. زمانیکه متوجه حضور ماموران در بیمارستان شدم، بلافاصله اموال سرقتی را در یک سوراخ کنار شوفاژ پنهان کردم. اما انگشتر را دلم نیامد که آنجا بگذارم. به فکرم رسید آن را ببلعم. گفتم آن را پیدا نمیکنند و بعدا میتوانم با این انگشتر به پول خوبی برسم. ولی همه چیز لو رفت و من مجبور شدم هم جای اموال را در کنار شوفاژ و هم جای انگشتر را لو بدهم.
درس خواندهای؟
بله، لیسانس دارم. اما لیسانسم ارتباطی با پرستاری ندارد. من خودم این شغل را دوست داشتم و دلم میخواست که از بیماران نگهداری کنم.
ازدواج کردی؟
نه. مجردم. پدر و مادرم هم فوت کردهاند و من همراه برادرم زندگی میکنم.
منبع:روزنامه شهروند
ارسال نظر