مهارت آموزی به جای مشق شب
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم دکتر امانالله قرایی مقدم استاد جامعه شناسی تعلیم وتربیت دانشگاه نوشت:مشق شب جامعه را به این روز نشانده و از عمل گرایی وکارکرد گرایی دورکرده و"پشت میز نشین پرور" تربیت کرده است. به همین جهت هرکس از دانشگاه فارغ التحصیل میشود بجای آنکه مانند ژاپن به دنبال کار و عمل در کارخانه و کوه و دشت و جنگل و اختراع و ابتکار در زمینه صنعت و فناوری بپردازد، بفکر بدست آوردن میز در اداره و سازمانی است و اعتبار و شخصیت خود را در پشت میز اداره میداند و هنرستانهای فنی و حرفهای سالهای سال چندان مورد توجه قرار نمیگرفت. با این همه جای تعجب است که چرا هنوز هم مانند صد سال قبل و دوران "مکتبخانهها" و قبل از آنکه نظریات صاحبنظران تعلیم و تربیت دوره ابتدایی چون: ژان آموس کومنیوس، جان لاک، ژان ژاک روسو، هربارت، فروبل و جان دیوئی در کتاب: "مدرسه و اجتماع" و بعد هم خانم "ماریا مونتسوری" مربی بزرگ دوره ابتدایی ایتالیائی و حساب آموزی از طریق میلههای رنگی، "کیوزنر" و میلههای رنگی حساب آموزی "واشبرن"، "دکرولی" و "کلا پارد"و دیگران... مطرح شود بر"تکلیف شب"، به ویژه در سه سال اول دوره ابتدایی تاکید میشود. در حالی که بنظر این صاحبنظران، انجام هر نوع تکلیف و مهارتی باید همانند سایر کشورهای توسعهیافته، درون مدرسه و تحت نظر معلم و مربی که در این زمینهها تخصص دارند و جزء وظایف اصلی آنهاست انجام پذیرد، در غیر این صورت نتیجه عکس خواهد دادو برای دانشآموزان مضر است. زیرا اکثریت قریب به اتفاق مادران (بجز معلمین دوره ابتدایی) هیچگونه آموزش و آگاهی در زمینه تعلیم و تربیت به ویژه شیوه تدریس در دوره بسیار حساس و اساسی ابتدائی ندارند.
از این رو پیشنهاد گروهی ناشر به اصطلاح کتابهای کمک درسی جزتقویت محفوظات و آنهم براساس طبقه بندی" بنیامین بلوم "در طبقه: دانش، "درک و فهم" و کمی "کار بستن" و تحمیل هزینه بر خانواده،فایده دیگری ندارد. به همین جهت تاکید وزارت آموزش و پرورش بر"مهارت آموزی" در دوره ابتدایی بسیار اساسی و برای اولین بار است که به این مهم همت گماشتهاند و میخواهند راه صواب" مهارت آموزی"در پیش گیرند و تعلیم و تربیت را از چنگال محفوظات صرف و تکلیف شب که جامعه از تاسیس اولین مدارس ابتدائی و متوسطه و بعد هم دارلفنون به بعد گرفتار آن است، برهاند و به عملگرایی و آماده کردن فرد برای زندگی کردن در جامعه و مهارت آموزی که از قرن هفدهم میلادی به بعد، براساس نظر صاحبنظران تعلیم و تربیت در کشورهای توسعه یافته است پرورش دهد و روی آورد که به برخی از این اندیشمندان اشاره میشود.
زان اموس کمنیوس (1670-1592) مربی بزرگ تعلیم و تربیت چکاسلواکی در کتاب " آموزش بزرگ "در قرن هفدهم میگوید: هرچه را میخواهید کودکان انجام دهند از راه عمل به آنها بیاموزید و ژان ژاک روسو (1788-1712) در کتاب امیل (آموزش وپرورش) مهارت آموزی و آموزش در دامن طبیعت را مطرح نمود و گفت امیل باید هرچه را میخواهد یاد بگیرد باید در دامن طبیعت عملا بیاموزد یا در" کتاب طبیعت" مطالعه کند و در آنچه پیرامون است دقت و تجربه نماید و از این راه، حواس خود را پرورش دهد ( طبیعت گرایی).
"پستالوزی "معتقد است که باید فرد را برای زندگی کردن در جامعه آماده و مهیا سازیم و آموزش و پرورش مهارتی را، مورد تاکید قرار میدهد. دیگر صاحبنظران مانند "فروبل (1841-1776)و هربارت (1852-1782) نیز مانند روسو وپستالوزی بر مهارتآموزی تاکید دارند تا اینکه "پراگماتیسمها"
چون :"ویلیام جیمز" عملگرایی را مطرح و آموزش کاربرد عملی آن را اهمیت میدهد و بنیادهای تازهای برای این کار بوجود میآورد و میگوید " سودمندی و به کار آمدن، یک اندیشه، آنگاه درست است که به کار آید و بتواند مشکلی را بگشاید. به نظر پراگماتیستها حتی بسیاری از گزارههایی که به نظر درست میآیند کاربرد عملی ندارند و از واقعیت تجربی به دورند، نیز سرانجام به تجربه و عمل مربوط میشوند و به دنبال آن در سال 1911 میلادی جان دیویی در کتاب" مدرسه و اجتماع "و کتاب "دموکراسی و آموزش و پرورش "1916و "آموزش و پرورش و تجربه" مینویسد " تربیت از تجربه، به وسیله تجربه و برای تجربه است که اهمیت دارد."
و"کلاپارد" از "آموزش و پرورش کارکردی" دفاع میکرد و میگفت که: نخستین مشخصه برخورد جدید با آموزش و پرورش این است که "اطاعت منفعلانه" جای خود را به فعالیت و ابتکار کودک بدهد. از این رواست که اقدام وزارت آموزش وپرورش در "مهارت آموزی" دانش آموزان ازلحاظ علمی بسیار بجا و مناسب است و تکلیف شب و کتابهای کمک درسی جز تقویت حافظه و دور شدن مهارت آموزی تاثیر دیگری ندارد.
ارسال نظر