شیوخ امارات از سیاستهای بدفرجام چه انتظاری دارند؟
خوبست مقامات امارات قدری عاقلانه بیندیشند و برای حال و آینده این شیخ نشین به گونهای سیاستگذاری کنند که هیچکس و هیچ قدرتی برای تاثیرگذاری و نقش آفرینی در سرزمینشان وسوسه نشود.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:دنباله روی کورکورانه شیوخ امارات از سیاستهای آل سعود آنهم به هر قیمت ممکن، چشم انداز تیرهای را برای ثبات و امنیت امارات و آینده آن ترسیم کرده است. برخی مقامات امارات این روزها مرتباً بر طبل دشمنی با ایران میکوبند و آنچه صهیونیستها و سران فاسد دربار سعودی به آنها دیکته کردهاند را عیناً تکرار میکنند. هدف مشترک اشغالگران صهیونیست و دربار فاسد ریاض این است که ایران را عامل بیثباتی در منطقه معرفی کنند.تکرار این اراجیف هرگز اعتباری برای امارات و مقاماتش ایجاد نمیکند. آنها در میدان عمل دریافتهاند که ایران لنگر ثبات و امنیت منطقه است و با حضور قدرتمندانهاش فرصت انجام بسیاری از اقدامات بیثباتکننده را از قدرتهای خارجی و دنبالههای محلی آن سلب کرده است.
جای سوال است که مقامات امارات با دنباله روی شرم آور از صهیونیستها و سعودیها به چه اهدافی میاندیشند و از این سیاستهای بدفرجام چه انتظاری دارند؟ آنها چه احتیاجی به دشمنی با ایران دارند که با صهیونیستها همراه و هم قسم شده اند؟ ایکاش مقامات امارات به سرنوشت کنونی مقامات قطر میاندیشیدند تا دریابند که ایجاد انتظار و توقع نزد سعودیها برای دنباله روی همیشگی از سیاستهای ابلهانه دربار سعودی، چه فضای جهنمی و تحقیرآمیزی را برای حال و آینده آنها فراهم میآورد؟ زمانی دربار سعودی با شیوخ قطر نردعشق میباخت و از عملکرد آنها ستایش میکرد ولی به محض آنکه سخنی برخلاف میل سران عربستان مطرح شد، سعودیها به چیزی کمتر از نابودی و سرنگونی حکومت قطر قانع نبودند. تجربه نشان داد که سعودیها با سمپاشی علیه قطر نزد آمریکا و اروپا فضائی را به وجود آوردند که مقامات واشنگتن انگشت اتهام خود را علیه مقامات قطری نشانه گیری کردند. این بدان معنی است که همراهی، دنباله روی و حرف شنوی از دولتمردان ریاض هم حدی دارد که افراط در این مقوله، امروز به زیان قطر و فردا به زیان امارات و دیگران تمام میشود و دیگر جائی برای مماشات و اصلاح روابط باقی نمیگذارد.
خوبست مقامات امارات قدری عاقلانه بیندیشند و برای حال و آینده این شیخ نشین به گونهای سیاستگذاری کنند که هیچکس و هیچ قدرتی برای تاثیرگذاری و نقش آفرینی در سرزمینشان وسوسه نشود. تجربه تلخ قطر برای عبرت آموزی امارات، هنوز هم قابل استناد است. آن تجربه ثابت کرد که سعودیها به کمک دیگران حتی برای براندازی و نابودی حکومت قطر هم برنامه داشتند و به نظر میرسد که هنوز هم در افکار ارتجاعی و رفتار شرم آور خود تجدیدنظر نکردهاند. مشکلات ناشی از سیاستهای نادرست امارات، فقط به پرونده «ایران هراسی» محدود نمیشود. امارات اکنون در ماجراهای تلخ و تاسف بار لیبی، سوریه، عراق، لبنان، یمن و قطر نقش دارد و از این بابت روزی باید پاسخگو باشد. اگر همان تروریست هائیکه با دلارهای نفتی امارات عضوگیری شده اند، آموزش دیده اند، تجهیز و مسلح شدهاند و راهی سوریه لیبی عراق و یمن شده اند، روزی قرار باشد به امارات بروند. معلوم خواهد شد که چه به روز ساکنان امارات خواهند آورد. اگر قرار باشد همان مارهائی که امارات در آستین خود پرورده، روزی به همانجا باز گردند، مقامات امارات بهتر خواهند فهمید که تروریست یعنی چه و جنایات آنها چه پیامدهائی دارد؟
باید پرسید که امارات از سرمایهگذاری در راه به قدرت رسیدن تروریستهای زیرمجموعه «حفتر» در لیبی چه نفعی برای خود قائل است؟ هزینه کردن برای ایجاد ناامنی، جنایت و شرارت در سوریه، عراق، لیبی و یمن چه مشکلی از امارات را میتواند حل کند؟ آیا قابل تصور است که امارات برای همیشه از عواقب شرارتهایش مصون بماند؟ آیا امنیت کشوری که زندگی شهروندانش در کاخهای شیشهای شکل گرفته قابل خرید و فروش است؟ و آیا فردا در صورت هجوم تروریستها کسی به یاری امارات خواهد آمد؟ وقتی کاترین اشتن وزیر دفاع سابق آمریکا به عراقیها میگوید قرار نیست کسی بجای شما با تروریستها بجنگد و کشته شود، قطعاً فردا هم پاسخ مشابهی به مقامات امارات خواهند داد. هر چند عراق در شکل گیری گروههای تروریستی نقشی نداشت و قربانی حملات تروریستی بود ولی امارات، برعکس!
قرار نیست در این فرصت کوتاه، به گمانه زنی سرنوشت امارات بپردازیم ولی تاریخ نشان داده که هیچکس از عواقب تصمیمات و اقدامات خودش مصون نمیماند. پیامبر اکرم(ص) میفرمود هر کس شمشیر طغیان را تیز کند، با همان کشته خواهد شد. برای این کلام هشدار دهنده، آیا در امارات گوش شنوائی وجود دارد؟
برداشت و تصمیم مقامات امارات هرچه باشد، قطعاً آنها با تصمیمات خود سرنوشت حال و آینده خود را رقم میزنند و چه بسا که اشتباهاتی از قبیل حمایت از صدام و سرمایهگذاری در ایجاد شبکههای تروریستی به خاطر آنکه تاکنون بازخوردی برای آنها نداشته، آنها را به غفلت و اشتباه انداخته است.
عقل و منطق ایجاب میکند شیوخ امارات از سرنوشت دیگران عبرت بگیرند و سیر تحولات منطقه را به دقت ارزیابی کنند. سرنوشت صدام برای هشیار کردن هر سیاستمداری کافی به نظر میرسد. سرنوشت مناسبات قطر و عربستان به ویژه برای امارات حاوی درسهای مهمی است که میتواند دوستان و دشمنان واقعی را برای آنها مشخص کند. عربستان همدست قدیمی قطر، برای نابودی حکومت قطر تلاش میکرد ولی ایران با آغوشی گشاده و از روی سعه صدر و بزرگمنشی قطر را پذیرفت و مانع انزوای آن شد. امروز قطر و ناظران به خوبی میتوانند شهادت دهند که این ایران است که لنگر ثبات و امنیت منطقه است. این ایران است که سعه صدر، حسن نیت و مسئولیت پذیری خود را در میدان عمل ثابت کرده است. به مصلحت امارات نیست که به تحریک اسرائیل و سعودیها برای ایران هراسی از سیاستهای ابلهانه ریاض جانبداری کند و به تکرار اراجیف نتانیاهو افتخار نماید.
ارسال نظر