دیپلماسی زلزله و زلزله دیپلماتیک
زلزله اخیر در ایران و عراق، حاصل برخورد دو صفحه تکتونیک عربی و اوراسیا بود. هیچ واقعیت دیگری مانند این ویژگی زمین شناختی نمی تواند به هم پیوستگی متقابل ایران و همسایگان غربی اش را به نمایش بگذارد.
زلزله اخیر در ایران و عراق، حاصل برخورد دو صفحه تکتونیک عربی و اوراسیا بود. هیچ واقعیت دیگری مانند این ویژگی زمین شناختی نمی تواند به هم پیوستگی متقابل ایران و همسایگان غربی اش را به نمایش بگذارد.زلزله اخیر در ایران و عراق، حاصل برخورد دو صفحه تکتونیک عربی و اوراسیا بود. هیچ واقعیت دیگری مانند این ویژگی زمین شناختی نمیتواند بههم پیوستگی متقابل ایران و همسایگان غربیاش را به نمایش بگذارد. ایران در سالهای گذشته بواسطه مقابله با پیامدهای اشغال گری و مبارزه با داعش بیش از دهههای پیش از آن، به همسایگان غربی پرداخته است.
اکنون زلزله 7/3 ریشتری در حلبچه که نواحی گستردهای از ایران را نیز به لرزه درآورد، گونه دیگری از به هم پیوستگی را میان ایران و عراق و فراسوی آن نشان میدهد. تنها با کمی دید فراختر، برخورد صفحات زمینشناختی و عواقب ویرانگر آن فرصتی برای ابراز همدلی و انسان دوستی فراتر از ترتیبات امنیتی و سیاسی فراهم کرده که میتواند واجد نتایج سیاسی نیز باشد.
یکی از ابعاد فرصت گونه زلزله اخیر، به حرکت انداختن دیپلماسی زلزله میان ایران و کشورهای دوست است که تا امروز مورد بیتوجهی قرار گرفته است. از میان کشورهایی که به ایران پیشنهاد کمک دادهاند، ترکیه و اتحادیه اروپا میباید از جایگاه منحصر به فردی در تقویت روابط انسانی با ایران برخوردار باشند. پذیرش چنین کمک هایی حتی اگر ایران نیازی به مساعدتها نداشته باشد نیز در تحکیم مناسبات عاطفی و بازکردن پنجره ای جدید به روابط ایران و این کشورها مفید است.
تصور پیشی گرفتن تاثیرات کمکهای انسان دوستانه بر ملاحظات امنیتی و ژئوپولیتیکی کاملاً خوشبینانه است؛ با این وجود اینگونه خیراندیشیها، کمک شایانی به جان دادن دوباره به همدلی و یادآوری این حقیقت میکند که چگونه ملتها به رغم همه تفاوتهای فرهنگی و سیاسی، همچنان در بهره مندی از سرشت و عواطف انسانی به یکدیگر شبیهاند. یکی از ابعاد فرصت گونه زلزله اخیر، به حرکت انداختن دیپلماسی زلزله میان ایران و کشورهای دوست است که تا امروز مورد بی توجهی قرار گرفته است.
این تنها اثر سازنده در پیوندهای نوع دستانه در هنگام بلایای طبیعی نیست. ناظران خلاقتر در امور بین المللی با این پرسش مواجهاند که آیا همکاریهای بینالمللی در این مواقع میتواند بر اصلاح نگرشها و سیاستها موثر باشد؟ درس های تاریخی در این رابطه آموزنده اند.
در آگوست 1999 زلزله به قدرت 7/6 ریشتر شهر گولجوک در استان قوجاایلی در ناحیه دریای مرمره در ترکیه را به لرزه درآورد. این زمین لرزه قدرتمند بیش از 17 هزار نفر تلفات در پی داشت. از میان دهها کشور و سازمان غیردولتی که پیشنهاد کمک به ترکیه را دادند، اعلام آمادگی یونان ( که تا پیش از آن در خصومت و رقابت سرسختانهای با آنکارا قرار داشت) توجهات را در سراسر جهان برانگیخت.
وزارت امور خارجه یونان در سه شهر آتن، تسالونیکی و کموتینی، ایستگاههایی را برای جمع آوری اعانههای مردمی برپا کرد و دهها تن مواد غذایی و ملزومات اولیه را به نواحی زلزله زده سرازیر کرد. این اقدام انسانی در یونان استقبال گسترذه ای در رسانهها و افکار عمومی ترکیه را به دنبال داشت. تنها یک ماه بعد زلزلهای به قدرت 5/9 ریشتر اینبار آتن را به لرزه انداخت.
در این زمان ترکیه که در صدد جبران برامده بود، علاوه بر ارسال چندین تیم نجات، وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح خود را به منظور کمک به زلزله زدگان در یونان به کار گرفت. شور و هیجانی که از مهارت تفکیک کردن امور سیاسی از امور انسان دوستانه نشات می گرفت، چنان به اوج رسید که نیکلاس برنز سفیر وقت ایالات متحده در یونان به نیویورک تایمز گفت: « ما درمیانه پدیده جدیدی هستیم که می توانید آن را دیپلماسی زلزله بنامید».
این ابتکار عمل های انسانی بسرعت پیامدهای سیاسی خود را نشان داد. همان سال در نشست وزاری خارجه اتحادیه اروپا در فنلاند، یونان اعلام کرد که مخالفت خود را با عضویت ترکیه در اتحادیه کنار گذاشته است.
در نمونه دیگر و در تاریخ 26 دسامبر 2004 زلزله به بزرگی 9/1 ریشتر در بستر اقیانوس هند یکی از بزرگترین سونامی های ثبت شده در تاریخ را ایجاد کرد که بیش از 12 کشور ساحلی را تحت تاثیر قرار داد. شمار کشته شدگان در این حادثه بیش از 230 هزار نفر در چهارده کشور برآورد شده است. گستره فاجعه بقدری بود که هر کدام از کشورهای متاثر، ناگزیر از پذیرش اعانات بین المللی یودند.
میانمار درهای خود را به کمک های خارجی گشود. سومالی منازعات داخلی خود را کاهش داد و ایالات متحده یکی از مهمترین عملیات ارتش را به منظور ارسال کمک های خارجی هدایت کرد. بعدها این عملیات به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم آمریکا مورد بهره برداری قرار گرفت. هند به رغم آنکه از این واقعه آسیب دید اما به منزل یکی از مهمترین کمک کنندگان خارجی به کشورهای ساحلی اقیانوس، مناسبات بهتری را با سریلانکا که از کمک های هند بهره مند شده بود، بازساخت.
گشودن درهای اندونزی به کمک های خارجی، مناسبات این کشور با ایالات متحده و استرالیا را بهبود داد. این سونامی، همدلی و تجدید هویت مشترک جغرافیایی در میان کشورهای ساحلی اقیانوس هند را که تا پیش از آن مورد بی اعتنایی بود، برانگیخت. قرار گرفتن در معرض این مصیبت مشترک، دولت های همدرد را به تبادل اطلاعات و همکاری پیرامون سازوکارهای مدیریت بحران های مشابه سوق داد که تا امروز نیز ادامه دارد.
با وجود شواهد فوق در این نتیجه گیری باید بسیار احتیاط کرد که همکاری بین المللی برای مقابله با بلایای طبیعی می تواند همکاری دولت ها را در سایر حوزه ها تشویق کند.
بسیار بعید است که کشورها صرفا به دلیل جبران الطاف انسان دوستانه، ملاحظات امنیتی و ژئوپولیتیکی را نادیده بگیرند و کاملا روشن است که کشورهای کمک کننده هم چنین انتظاری ندارند. با این حال، کمک های نوع دوستانه دریچه ای تازه به پتانسیل روابطی است که می تواند از خصلت سوظن های امنیتی دور شود و زمینه هایی که ملت ها می توانند یکدیگر را با زبان مشترک و غیرسیاسی درک کنند، هموار کند.
کشورهای کمک کننده نه تنها از به نمایش گذاشتن قدرت نرم خود خرسند می شوند بلکه احتمالاً آنها را در جامعه بین المللی به عنوان نشانه ای از پرستیژ خود معرفی می کنند. در واقع این امتیازی است که کشور کمک گیرنده به دولت کمک دهنده اعطا می کند و از این طریق نشان می دهد که با افزایش قدرت نرم سایر کشورها مخالفتی ندارد.
در دنیایی که خودخواهی دولت ها بنیان روابط میان آنها را تشکیل میدهد و همکاری را به سرحد اعلای دشواری می رساند، نشان دادن حدی از دیگرخواهی، به کاهش لجاجت و ارتقای عزت نفس دولت ها و ملت ها می انجامد. کشورهایی که به دیگران اجازه می دهند با اقداماتی مانند کمک های نوع دوستانه از این احساس عزت نفس برخوردار شوند، بطور ضمنی و طی یک اثرگذاری روانشناختی آنها را وام دار خود می سازند؛ وام هایی که اغلب بصورت گشایش و عمل متقابل جبران می شود.
از این گذشته، کشور کمک گیرنده به ویژه زمانی که می تواند اعانه دهندگان را گزینش کند، پیامی را مبنی بر اولویت روابط بین المللی خود به جهان مخابره می کند. در سوی دیگر، ارسال پیام مشابه از سوی کشور کمک دهنده نیز با یک انگیزه متقابل تحریک می شود.
جمهوری اسلامی ایران احتمالا بدون یاری سایر دولتها قادر است که وضعیت معیشت شهروندان را در کرمانشاه به حالت عادی بازگرداند و نیازهای ضروری آنها را به نحوی کم و بیش برآورده کند اما این توانایی نباید موجب نادیده گرفتن ظرفیت ها و فرصت هایی شود که می تواند به بهانه یک جابه جایی زمین شناختی، در بهبود روابط ایران با اروپا و از آن مهمتر با همسایگانی تاثیرگذار باشد که مایلند حسن نیت خود را به ایران نشان دهند و چه بسا تصویر مطلوب تری از خود در جامعه بین المللی بسازند.
در وجه اخلاقی، باید اجازه بدهیم که ملت ها در بلایایی که هر کدام شاید روزی گرفتار شوند، یکدیگر را آزمایش کنند و به این ترتیب استعداد کنار گذاشتن اختلافاتشان را در ازای تقویت مشترکاتشان بیابند. در وجه سیاسی، می توانیم از طریق موافقت با پیشنهاد کمک کشورهای دوست یا دستکم کشورهایی که روابط خصمانه با ایران ندارند، به آنها حیثیتی ببخشیم که کمترین هزینه ای برای ما به دنبال ندارد. در آینده این دینی خواهد بود که در یک حادثه طبیعی یا سیاسی جبران خواهد شد. زلزله های دیپلماتیک با قدرت برهم زدن ترتیبات سیاسی گاهی از دل زلزله هایی بیرون می آیند که با دیپلماسی آمیخته شده اند.
ارسال نظر