مخالفان روحانی هرگز به دولت نزدیک نمیشوند
جریان اصلاحات در مجموع و پس از بررسی شرایط واقعی جامعه و حکومت در ایران به آقای روحانی در دوره اول و دوم رای داده است و این حمایت مبتنی بر شناخت واقعبینانه از این دولت و ظرفیتها و همچنین مجموعهای از شرایطی است که از بیرون روبهروی آن قرار گرفته است.
فرآیند تشکیل و معرفی کابینه در یک ماهه اخیر بستری از تحولات را در درون گروهها و جریانهای سیاسی ایجاد کرد؛ بعد از یک دوره فضاسازی و التهابات مکرر از سوی بدنه اصلاحطلبان، تحولخواهان و مردم به یکباره غبار این حساسیتها فرونشست و کشتی حامل کابینه جدید از سوی دولت با آرامش به ساحل نشسته و در آستانه ورود به ایستگاه آخر (بهارستان) قرار گرفته است. نکته جالب توجه در این میان، سیگنالهای مثبت بخش پارلمانی اصولگرایان و همسویی برخی فعالان سیاسی احزاب چندگانه این جریان در برابر کابینه جدید است. «محمد کیانوشراد» فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت در گفتوگو با «ابتکار» به تحلیل زوایای مستتر در میان جریانهای سیاسی و نوع مواضعی که به کابینه داشتهاند پرداخته و در ادامه موفقیتهای دولت جدید را در گرو تفاهم و گفتوگو با تمامی جریانات سیاسی ارزیابی کرده است که در ادامه میخوانید:شرایط سیاسی کشور تقریبا در یک ماهه اخیر متاثر از فضای تشکیل کابینه گذشت و از همان ابتدا وضعیت به گونهای با التهاب پیش میرفت و بعد از معرفی کابینه هم این التهاب ادامه داشت اما اخیراً این تبها و تابها فرونشسته و علاوه بر اردوگاه اصلاحطلبان به نظر میرسد جریان اصولگرا هم به نوعی رضایتمند از این نوع انتخاب است؛ در این مورد چه تحلیلی دارید؟
به هر حال طبیعی است که تمام چانهزنیها و رایزنیها بر سر پیشنهاد و معرفی وزرا انجام پذیرفته و در این مدت وزرای پیشنهادی در کمیسیونها و فراکسیونهای مختلف حضور داشتند و دیدگاههای خودشان را مطرح کردند. از سوی دیگر، جهتگیری دولت آقای روحانی که از ابتدا مبتنی بر اعتدال و مشی تعاملی با تمامی گروههای سیاسی از جمله اصلاحطلب و اصولگرا بوده به نقطه پایانی خودش رسیده و ثبات و آغاز به کار دولت در شرایطی است که باید با تعیین وزرایی که پیشنهاد شدند به مرحله انجام برسد. همانگونه که میدانیم به هر حال با تغییر و یا تداوم کار دولتها مسئله کابینه مسئلهای است که چند ماه وقت وزارتخانهها و مسئولان اجرایی را به خودش معطوف میکند و بخشی از ظرفیت اجرایی دولت را معطل خواهد گذاشت، به همین دلیل این وضعیت موجب شده تا در مجلس نگاه مثبتی نسبت به اکثریت وزرای پیشنهادی، علی رغم وجود انتقادها و برخی مخالفتها به رای دادن به اکثریت وزرا وجود داشته باشد. این نگاه مثبت سبب شده تا آرامشی که به لحاظ سیاسی و اجرایی تا حدی در کشور برقرار شده تداوم پیدا کند. در نظر داشته باشیم که یکی از مولفههای اصلی توسعه در هر کشوری مسئله ثبات و تداوم رویهها و تصویرسازیهای اجرایی و اقتصادی است. البته این به هیچ عنوان به معنای غافل شدن از کاستیها و یا تلاش در جهت طرح انتقادها به منظور بهتر شدن وضعیت نباید تلقی شود. به هر حال مطالبات اجتماعی رایدهندگان جامعه ایران باید در نوع عملکردی را که دولت در مجموع از خود نشان خواهد داد، متجلی میشود. در ادامه باید این فرصت را به دولت داد تا با شکلگیری کابینه جدید مردم بتوانند با محک برنامهها و شعارهای آقای روحانی آن را بسنجند و پس از آغاز به کار دولت میتوان به ارزیابی تحقق وعدهها در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پرداخت. از سویی با در نظر گرفتن کار عالمانه و کارشناسانهای که نمایندگان ارائه میکنند، چنانچه مجلس به برخی از وزرا هم رای نداد هیچ اتفاق غیرمتعارف و خلاف انتظاری رخ نخواهد داد. به دلیل اینکه جامعه ما خوشبختانه با انبوهی از مدیران توانمند روبهروست و بلافاصله میتوان به جایگزینی افرادی که رای کافی برای ورود به کابینه را نخواهند داشت، اقدام کنند.
اعلام رضایت (حتی نسبی) از کابینه توسط فراکسیونهایی که ذیل اردوگاه اصولگرایی مطرح هستند میتواند به معنای فرونشاندن حملهها و بازگشت آرامش سیاسی و همچنین نزدیکی مخالفان روحانی به دولت در آینده کاری معطوف شود؟
به صورت مطلق چنین مسئلهای امکان تحقق ندارد، کما اینکه باید به این نکته نیز توجه داشت؛ هنگامی که اظهار میشود دولت در مجموع کارنامه قابل قبولی داشته به معنای کارنامه ایدهآل نباید تلقی شود. جامعه با انواع مشکلات دست و پنجه نرم میکند و در بسیاری از زمینههای اجتماعی نگرانیهای روبه افزایشی وجود دارد. اما بیان این نکته نیز به معنای آن نیست که همه اقدامهای مثبت در جهت رفع نابسمانیها و ناهنجاریها و مشکلاتی که وجود دارد مستقیم و تنها به دولت برمیگردد. اگرچه دولت به عنوان قوه مجریه باید عمل کند اما مجموعه پارامترها و متغیرهای دیگری نیز هست که میتواند دولت را در جهت موفقیت کمک و یا در جهت عدم موفقیت کارساز باشد. دولت باید بتواند تمامی عوامل کاهنده قدرت دولت را به شیوهای تعاملی و بعضاً با اصرار، ابزارهای قانونی در مسیر حل مشکلات موجود جامعه ایران قرار دهد؛ مشکل بیکاری و مشکل فعالسازی بنگاههای اقتصادی جز با سرمایهگذاری بیشتر و باالطبع ارتقاء بخش تولید دست نیافتنی است.
هر دولت دیگری اگر بر سر کار بیاید و نتواند مشکلات سرمایهگذاری را در داخل حل کند، همچنان مشکلات آزار دهنده پیشروی او خواهد بود. آن چیزی که موجب امیدواری است آن است که دولت توانسته فضایی از تعامل را در بخشهای مختلف کشور ایجاد کند و حل برخی از مشکلات بینالمللی و منطقهای میتواند زمینهساز جلب سرمایه و گسترش تولید در کشور باشد. این دولت در این جهت موفق بوده اما در جهات دیگر نیاز به مجموعهای از همراهیهای نهادی و اجتماعی برای موفقیت آن وجود دارد.
به عقیده شما تشکیل کابینه جدید تا چه اندازه توانسته منطبق با خواستههای جریان اصلاحطلب باشد؟
جریان اصلاحات در مجموع و پس از بررسی شرایط واقعی جامعه و حکومت در ایران به آقای روحانی در دوره اول و دوم رای داده است و این حمایت مبتنی بر شناخت واقعبینانه از این دولت و ظرفیتها و همچنین مجموعهای از شرایطی است که از بیرون روبهروی آن قرار گرفته است. مسئله خواسته و مطالبات بسیاری از رایدهندگان مسئله رفع محدودیتها و برخی از محدودیتهای سیاسی موضوعاتی است که دولت در این جهت باید تلاش بیشتری را انجام دهد و یا با اطلاعرسانی نسبت به آگاهسازی مردم اقدام کند. همچنین خواسته بسیاری از اصلاحطلبان در همراهی با خواست رایدهندگان و حل مشکلات اقتصادی و درآمدی مردم خصوصا طبقات آسیبپذیر اقتصادی بوده است. همانگونه که گفتم ما وضعیت دولت را در شرایط حال حاضر بررسی میکنیم؛ به عنوان مثال توقف روند تخریبی که در دوره آقای احمدینژاد نسبت به منابع اقتصاد کشور و تخریب سرمایه اجتماعی که در جامعه ایران صورت گرفت، اولین قدم مثبتی بود که دولت توانست آن را بردارد. دوم، اصلاح جهتگیریها و تلاش برای دستیابی به آنها از جمله قدمهای دیگر دولت بود.
اما دولت باید با دقت بیشتر در انضباط مالی دولت و همچنین ایجاد فرصتهایی برابر در بخش اقتصادی و در بخش اجتماعی بتواند تحرک و نشاط بیشتری را برای حل مشکلاتی که با آن روبهرو هستیم از خود ارائه دهد. امروز علاوه بر مشکلات اجتماعی مسائل زیست محیطی و قانع کردن مردم به توانایی دولت جهت انجام برنامه آمایش سرزمینی و اطمینان مردم از آنکه دولت عادلانه در موضوعاتی چون انجام طرحهای اقتصادی در حوزههای مختلف و یا حل اختلافات کارشناسانه در حوزه آب خصوصا در استانهایی چون خوزستان و چهارمحال و بختیاری را حل کند. واقعیت مطلب آن است که امروز در استانهای جنوبی کشور بیکاری اصلیترین مشکل و معظل جنوب کشور است و اگر دولت در جهت رفع بیکاری و مشکلات اقتصادی این ناحیه جدیت به خرج ندهد، مردم و طبقات اجتماعی با اظهار مخالفتها و نارضایتیها میتوانند در مقابل دیگر اقدامات دولت موانعی را به وجود آورند. دولت باید با بهرهگیری از نخبگان کشور و محلی به تفاهم ملی و گسترش گفتوگوهای ملی برای حل مشکلات کلان اقدام کند. در این صورت ما شاهد بروز نارضایتی در این استانها مواجه نخواهیم بود.
ارسال نظر