مراحل حساس تلاش مشترک ایران، روسیه و ترکیه
علاوه بر این، مذاکرات آستانه برای مخالفین هم فرصتی مغتنم و شاید غیرقابل تکرار و منحصر به فرد باشد. اگر آنها با برقراری آتش بس درصدد پایان دادن به بحران سوریه برآیند، قطعاً فرصتهای تازهای نصیبشان خواهد شد. چرا که در غیر این صورت ناچارند با دست خالی به نقطه اول برگردند. این، درسی است که تجربه حلب برای همگان داشت.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:برپائی اجلاس دو روزه «آستانه» برای پایان دادن به رنج و محنت مردم سوریه، در صدر مسائل منطقه قرار گرفته است. بدین ترتیب، تلاش مشترک ایران، روسیه و ترکیه برای حل و فصل بحران سوریه وارد مراحل حساسی شده است.اگر تمامی طرفها انعطاف و حسن نیتی از خود نشان دهند، امید میرود که این اجلاس به نتایج روشنی برسد و زمینه ساز پایان جنگ در سوریه باشد.
با این حال، به نظر میرسد مخالفین قصد انعطاف ندارند و حتی مجاز به انعطاف نیستند. آنها شروط قبلی خود را همچنان تکرار میکنند و از جمله برای برکناری بشار اسد پای بر زمین میکوبند و اخطار میکنند که اگر مذاکرات آستانه به نتیجه دلخواهشان نرسد، جنگ در سوریه را از سرخواهند گرفت. پیداست که آنها خواستار تحقق خواستههائی هستند که حتی از طریق جنگ هم نتوانستند به آن دست یابند ولی مایلند از طریق مذاکره و تهدید، همان خواستهها را محقق سازند.
بشار جعفری رئیس هیئت نمایندگی سوریه در مذاکرات آستانه، مخالفین را به تکرار نظرات دیکته شده حامیان خود متهم ساخت و گفت هدف آنها به شکست کشاندن مذاکرات است.
آنها در سخنان خود از جنایات تروریستی جبهه النصره در مسموم کردن آب شرب 7 میلیون سوری حمایت کردند و خواستار توقف عملیات نظامی علیه تروریستهائی شدند که جزو توافق آتش بس نیستند و به شرارتها ادامه میدهند. در چنین شرایطی، به نظر میرسد ترکیه با پیوستن به مذاکرات آستانه، سعی دارد سیاست جدیدی را در قبال بحران سوریه به مرحله اجرا بگذارد. این برای ترکیه، فرصت مناسبی محسوب میشود که تغییر موضع داده و بتواند اشتباهات گذشته را جبران کند در عین حال برای ایجاد امنیت در پشت مرزهایش راه و روش صحیحی در پیش بگیرد و از لشکرکشی به عمق خاک همسایگان اجتناب ورزد.
علاوه بر این، مذاکرات آستانه برای مخالفین هم فرصتی مغتنم و شاید غیرقابل تکرار و منحصر به فرد باشد. اگر آنها با برقراری آتش بس درصدد پایان دادن به بحران سوریه برآیند، قطعاً فرصتهای تازهای نصیبشان خواهد شد. چرا که در غیر این صورت ناچارند با دست خالی به نقطه اول برگردند. این، درسی است که تجربه حلب برای همگان داشت.
تجربه حلب اکنون به فرانسوافیون نخستوزیر سابق فرانسه و نامزد انتخابات ریاست جمهوری قریب الوقوع این کشور آموخته است که اولاً اروپا نباید کورکورانه از سیاستهای واشنگتن پیروی کند و ثانیاً اصرار به برکناری بشار اسد از ریاست جمهوری سوریه اشتباهی راهبردی بوده و هست. اکنون تروریستها و حامیان آنها به خوبی میدانند که دولت دمشق با قدرت و با دستی پر وارد آستانه شده و دارای مواضعی است که حامیان خاص خود را دارد.
حامیان تروریسم با دریافت ضربات حیثیتی و شکست کامل در تمامی زمینهها، اکنون مایلند به نحوی از آخرین فرصتها برای امتیازگیری و یا قربانی کردن تروریستها و رهایی از این همه بدنامی، سوءاستفاده کنند.
شرایط امروز و دست بالائی که دولت سوریه دارد نشان میدهد که مذاکرات آستانه، آخرین ایستگاه و آخرین فرصت برای مخالفین است تا از مهلکه نجات یابند و خود را در «حاشیه امن» قرار دهند و در حوادث سوریه، همچون اسلاف خود به کام مرگ و نابودی نروند.
مواضع حامیان تروریستها به ویژه چرخش سیاسی ترکیه به خوبی نشان میدهد که تروریستها و حتی مخالفین، به پایان خط رسیدهاند و اگر از این آخرین فرصت باقیمانده استفاده نکنند، شاید و چه بسا قطعاً در مسیری بدون بازگشت قرار خواهند گرفت.
مذاکرات سوری - سوری، بهترین راهکاری است که آنها در پیش رو دارند. در میدان عمل ثابت شد که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد و کسانی که بخواهند همان راهکار تجربه شده گذشته را تکرار کنند، آیندهای بهتر از اسلاف خود را نباید انتظار داشته باشند. ورود مخالفین به صحنه سیاسی و کمک کردن برای ساختن کشوری که میتوانست و هنوز هم میتواند پیشانی دنیای عرب و امت اسلامی در برابر صهیونیستها و دشمنان اسلام باشد، بهترین فرصت برای جبران گذشته و شروع یک زندگی سیاسی آبرومندانه است.
ارسال نظر