در شهرداری شاهد یک بهمریختگی بودیم
، اما نکتهای که در این میان حائز اهمیت است و باید به آن توجه داشت، نحوه برخورد با این مسائل است. در همین حادثه پلاسکو، مسئولیت شهرداری یک بعد این مساله است و دولت و شورای شهر یک بعد دیگر هستند. قوه قضائیه هم در این مساله درگیر است.
پس از حادثه پلاسکو، عدهای از مردم منتظر واکنش مسئولان نسبت به این حادثه هستند. مسئولانی که در این اتفاق مقصر بودند باید به نحوی به مردم اطمینان میدادند که از این پس شاهد چنین اتفاقاتی نخواهند بود. بسیاری منتظر استعفای شهردار تهران و دیگر مقصران این حادثه بوده و هستند. به بهانه بررسی این موضوع دکتر امان ا... قرایی مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است. او میگوید که باید این مساله ریشهیابی شود و از اساس حل شود. شاید قدم اول این روند، استفعای مقصران حادثه باشد، اما این قدم کافی نیست و باید با نگاه ریشهای به مساله، علل اصلی آن را پیدا و حل کرد. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:مسئولان شهری در حادثه پلاسکو چه مسئولیتی دارند؟
مقصران این حادثه یک یا دو نفر نیستند. این حادثه، عوامل ریشهای دارد که باید حل شود تا باز هم شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم. روزی که این ساختمان ساخته شد، مسئولان امروز دستی در ساختن آن نداشتند، اما در حفظ و ایجاد امنیت آن وظیفه داشتند. باید همه عواملی که در به وجود آمدن چنین حادثهای نقش داشتند، مشخص و ریشهیابی شوند. در سازمان شهرداری شاهد یک بهمریختگی بودیم. متاسفانه بسیاری از مسائل در کشور ما جنبه سیاسی به خود گرفته است. حاکمیت قانون کمرنگ شده است. در این موضوع تنها یک نفر را نمیتوان محکوم کرد. افراد بسیاری مسئول و مقصرند. این مسائل باید ریشهایتر حل شوند. گفته میشود که ساختمان علاءالدین هم وضعیتی مشابه ساختمان پلاسکو دارد و امکان دارد حادثه جدیدی را رقم بزند. چرا به آن رسیدگی نمیشود؟ چرا زودتر به وضعیت این ساختمانها رسیدگی نشده است؟ در همین ماجرای ساختمان علاءالدین احتمالا عدهای نفوذ دارند و اجازه نمیدهند که ساختمان پیش از وقوع یک حادثه، تعمیر یا تخریب شود. ریشه همه این اتفاقات، بیقانونی است. مالک پلاسکو، بنیاد مستضعفان بوده است. این بنیاد که مسئول ساختمان بوده، چرا امنیت آن را بررسی و تامین نکرده است.
ضعف قانونی را که در حادثه پلاسکو وجود داشت در چه میبینید؟
در بسیاری از امور ضعف قانونی داریم. علت اصلی همه بلایا و گرفتاریهای کشور هم از همین موضوعات ناشی میشود. منظور من این نیست که قانونهای ما روشن نیست، بلکه مقصودم این است که در قانونی که به منصه اجرا برسد، مشکل و ضعف وجود دارد. در اجرای قانون مشاهده میشود عدهای با نفوذ خود مانع پیشبرد کار میشوند و در مقابل اجرای آن، ایستادگی میکنند. کوتاهی از یک نفر نیست. چندین نفر در این اتفاق دخالت دارند. در این حادثه، بنیاد مستضعفان هم باید پاسخگو باشد.
برای حل این معضل از کجا میتوان شروع کرد؟
برای حل این معضل شاید قدم اول، استعفای افراد خاطی باشد، اما این قدم کافی نیست. اگر افرادی که در این ماجرا مقصر بودند تنها استعفا بدهند، مشکلی حل نمیشود. باید ریشه این مسائل را پیدا کنیم و از اساس موضوع را حل کنیم. همگان مشاهده کردند که بعد از حادثه قطار سمنان، مسئول آن استعفا داد. اما این استعفا مشکلی را حل نکرد و سرانجامی نداشت. آتشنشانی کمبود امکانات داشت و شهرداری مقصر آن است. البته نباید فراموش شود از این نوع مشکلات و کمبودها در جامعه فراوان است. مساله بعدی، سیاستزدگی و بیقانونی است. بسیاری از انتخابها، انتصابها و از طرف دیگر بسیاری از بازخواستها و تودیعهای افراد، بیمبنا و بدون در نظر گرفتن چارچوبهای لازم است. بسیاری از انتصابها و برکناریهای مسئولان عقلانی نیست و به قول ماکس وبر، توسط نمایندگان واقعی مردم انجام نمیشود.
به نظر شما آیا در کشورهای توسعهیافته هم شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؟
این مسائل در همه جای دنیا هست. شاید سبک و مدل آن تغییر کند، اما در کشورهایی که مادیات، سرلوحه کارهاست و نوک پیکان کنترل جوامع است، چنین مسائلی رخ میدهد. در کره جنوبی میبینیم که سامسونگ فساد انجام داده است. در آمریکا هم نهاد دیگری به سبک دیگری فساد میکند. بنابراین این مسائل به اشکال مختلف و گوناگونی در همه جای دنیا به چشم میخورد و دیده میشود، اما نکتهای که در این میان حائز اهمیت است و باید به آن توجه داشت، نحوه برخورد با این مسائل است. در همین حادثه پلاسکو، مسئولیت شهرداری یک بعد این مساله است و دولت و شورای شهر یک بعد دیگر هستند. قوه قضائیه هم در این مساله درگیر است. قوه قضائیه باید بررسی کند که بنیاد مستضعفان چه حد در این موضوع کوتاهی کرده است. تا قانون و مقررات در جامعه حاکم و اجرایی نشود، این مسائل ادامه خواهد داشت.
از نگاه جامعهشناسی این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
حادثه پلاسکو از دید جامعهشناسی دو بعد دارد. نخست آنکه جامعه دریافت در کشور کمبود و کاستی وجود دارد، ضعف قانون را حس کرد و متوجه شد کشور در برخی مسائل تا چه حد درگیر ضعف است تا بدانجا که حادثه پلاسکو موجب هراس اجتماعی، وهم و دلهره مردم شد. به مسئولان این پیام را داد که مراقب رفتارهای خود باشند، چرا که بیتوجهیها میتواند چنین فجایعی را به وجود بیاورد. این حادثه در آینده بر ساختوسازهای کشور تاثیرگذار خواهد بود و بهطور قطع حادثه پلاسکو در تاریخ ثبت خواهد شد. این موضوع بر عملکرد آتشنشانی نیز تاثیر داشت. با این جرقه شاید برخی مسئولان سعی کنند که کار خود را درست انجام دهند تا بعد از این مردم تاوان ندانمکاریهای مسئولان را ندهند.
بعد دوم این موضوع چیست؟
اما بعد دیگر حرکتهای مردمی بود. از لحاظ جامعهشناسی این بعد بسیار اهمیت داشت. مردم به مسئولان کشور خودمان و دنیا نشان دادند که با تمام توان خود به پشتیانی از خدمتگزاران واقعی جامعه میپردازند؛ همگان مشاهده کردند که مردم برای آتشنشانان درگیر در این حادثه غذا بردند، برای آنها تاسف خوردند، ماتم گرفتند. بسیاری از مردم برای سلامتی آتشنشانها دست به دعا شدند. وقتی فهمیدند که سازمان انتقال خون برای کمکرسانی به خون نیاز دارد، صفهای طویلی مقابل سازمانهای انتقال خون تشکیل شد. این بحث از نظر سرمایه اجتماعی بسیار مهم است و باید به آن پرداخت. ما باید اینها را به دنیا نشان دهیم، چرا که رسانههای خارجی فقط سلفیهای روز نخست را پخش میکنند، اما این تصاویر را که مردم با احساس مسئولیت تمام به کمک همنوعان خود رفتند، نشان نمیدهند.
ارسال نظر