شبکه های اجتماعی چقدر در انتخابات موثرند؟
شبکههای اجتماعی مجازی علاوه بر فوایدش ضررهایی هم دارد. فارغ از اینکه این شبکهها میتوانند ضررهای اخلاقی، یا فکری و مغزی داشته باشند، اگر فرهنگ استفاده از آن بالا برود و گسترش یابد، اثرات سوء آن کمتر میشود.
با ظهور شبکههای مجازی در جامعه ایران و تاثیرگذاری آن در انتخابات پیشین مجلس، بسیاری از تحلیلگران به تبیین نقش این شبکهها در عرصههای سیاسی و به ویژه در خود انتخابات پرداختند. آنها حتی در بخشهایی، نقش این شبکهها را موثرتر از صداوسیما، روزنامهها و سایتهای اینترنتی دانستند. این درحالی است که بسیاری از محتوای شبکههای اجتماعی وامدار مطالب منتشرشده در سایتها و روزنامههاست. چنانچه اگر چنین رسانههایی نبودند، شاهد داشتن محتوا و کارآمدی این شبکهها در دنیای امروز نبودیم. اصلاحطلبان و اصولگرایان که امروز در بهرهبردن از شبکههای اجتماعی با یکدیگر رقابت میکنند، به خوبی دریافتهاند که این شبکهها میتوانند نقش پررنگی در انتخابات داشته باشند. در همین رابطه«آرمان» برای بررسی بیشتر ماهیت شبکههای مجازی و نقش آن در انتخاباتهای پیشرو با مصطفی ایزدی به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.باتوجه به ماهیت شبکههای اجتماعی آنها چقدر میتوانند در انتخابات موثر باشند؟
شبکههای اجتماعی یک سیستم و پدیده جدید اطلاعرسانی هستند که رسانههای سنتی را که متعلق به همین قرن است، مانند رادیو، تلویزیون، روزنامهها و حتی سایتهای اینترنتی را پشتسر گذاشتهاند و جزو پدیدههایی هستند که بسیار موثر واقع شدهاند. امروزه هرکسی روی گوشی تلفن همراه خود به چنین شبکههایی دسترسی دارد. بیشتر این شبکهها روی موبایل قابل دریافت هستند و چون در دسترس عموم مردمند، تاثیر بسیار زیادی در شکلدهی هر نوع پدیده اجتماعی اعم از انتخاباتی و غیرانتخاباتی دارند. امروز بسیاری از خبرهایی که در جامعه منعکس میشود، از طریق همین شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی میشود.
اخیرا برخی چهرههای سیاسی اصلاحطلبان نظیر آقای حجاریان اشاره کردند که شبکهسازیهای مجازی میتواند در انتخابات و پیروزی انتخاباتی اصلاحطلبان موثر واقع شوند. چنین موضوعی تا چه حد میتواند کارآمد باشد؟
تصور میکنم منظور آقای حجاریان، شبکههای اجتماعی از نوع شبکههای مردمنهاد است اما اگر منظور ایشان شبکههای اجتماعی مجازی است که اطلاعرسانی میکنند و ارتباطات را برقرار میکنند، چارهای وجود ندارد که این شبکههای اجتماعی برای هدف خاصی در سیستمهای مجازی توسعه پیدا کنند. این پیشنهاد بسیار خوبی است. اگر حتی آقای حجاریان چنین پیشنهادی نمیداد، شرایط طوری شده که در جامعه، ارتباطات فراوانی بهصورت مجازی ایجاد شده است که میتواند فعالتر و تاثیرگذارتر از گذشته نیز باشد. امروز دیگر صداوسیما تبدیل به رسانهای شده است که عملا در مقابل شبکههای اجتماعی مجازی موثر به حساب نمیآید، بهویژه آنکه اخیرا به دلیل تکصدایی بودن مورد بیتوجهی مردم نیز قرار گرفته است. با این وجود، توسعه شبکههای اجتماعی مجازی و گردش آن پیشنهاد خوبی است که اصلاحطلبان در آن موفق خواهند بود.
در انتخابات ۹۴ اصلاحطلبان از شبکههای مجازی برای تبلیغ لیست انتخاباتی خودشان استفاده میکردند. این اقدام چقدر موثر واقع شد؟ چنین رویکردی در این دوره از انتخابات تا چه میزان تاثیرگذار خواهد بود؟
در انتخابات سال ۹۴، اصلاحطلبان توانستند از طریق شبکههای مجازی موفقیتهای زیادی کسب کنند. نکته مهم این است که رقیب اصلاحطلبان در آن زمان، اعتقاد زیادی به شبکههای اجتماعی نداشت و بیشتر به دنبال این بود که با تحت فشار گذاشتن دولت، شبکههای اجتماعی باقیمانده را فیلتر کنند. اما با تن ندادن به این خواسته از سوی دولت، هوادارانش توانستند مجلسی را روی کار بیاورند که حامی دولت باشد. بعد از اسفند سال ۹۴، اصولگرایان نیز به اهمیت و توانایی شبکههای اجتماعی برای انتقال پیام پی بردند و شروع به ساختن انواع و اقسام شبکههای اجتماعی کردند و جمعیت زیادی را برای اطلاعرسانی در پشت آن شبکهها قرار دادند. امروزه اینگونه به نظر میرسد که در یک حالت توازن هستیم، یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان در بهرهبرداری از این شبکههای اجتماعی به توازن رسیدند. از این رو دیگر نمیتوان انتخابات اردیبهشت سال ۹۶ را با انتخابات اسفند سال ۹۴ مقایسه کرد، به این خاطر که رقیب اصلاحطلبان در بهرهبرداری از شبکههای مجازی در سال ۹۴ غافلگیر شد و باخت. به همین دلیل هم بود که در این سالها فعالتر از گذشته در شبکههای مجازی ظاهر شد. آنها به دلیل آنکه رسانههای زیادی از قبیل هزاران سایت و روزنامه و خبرگزاری را در اختیار دارند، میتوانند بیشترین و بهترین بهرهبرداری را از شبکههای اجتماعی داشته باشند. اصلاحطلبان باید از طریق روش دیگری غیر از آن روشهایی که در انتخابات سال ۹۴ در پیش گرفتند وارد انتخابات شوند و با رفتن به سراغ نوآوریها پیروزی را برای خود رقم زنند.
در سالهای اخیر شاهد این بودیم که عدهای تلاش کردند تا شبکههای مجازی را با محدودیت مواجه سازند. اگر به هر دلیلی موفق شوند که این محدودیتها را اعمال کنند، چه باید کرد؟
آنها هیچگاه چنین کاری نخواهند کرد، برای اینکه با این کار امکانی را از خود سلب میکنند. فیلترکردن روش موفقی برای مقابله با این شبکهها نبوده و مردم به آسانی میتوانند به شبکههای فیلترشده نیز دسترسی پیدا کنند. حالا اگر چنانچه به این نتیجه رسیدند که چنین امکانی را از دسترس خارج و آن را فیلتر کنند، باید به سراغ سیستمهای ارتباط مردمی و تشکلهای مردمنهاد در سراسر کشور رفت، یعنی همان اتفاقی که در خردادماه ۷۶ افتاد و رئیس دولت اصلاحات را به پیروزی رساند. باید از تبلیغ و حضور جوانان و سازماندهی آنان برای پیروزی در انتخابات استفاده کرد.
باتوجه به اینکه فواید شبکههای اجتماعی مجازی مطرح شد، آسیبهای این شبکهها در تخریب چهرهها و شخصیتهای سیاسی چه میتواند باشد؟
شبکههای اجتماعی مجازی علاوه بر فوایدش ضررهایی هم دارد. فارغ از اینکه این شبکهها میتوانند ضررهای اخلاقی، یا فکری و مغزی داشته باشند، اگر فرهنگ استفاده از آن بالا برود و گسترش یابد، اثرات سوء آن کمتر میشود. در حوزه سیاسی نیز میتواند دارای ضرر باشد. به عنوان مثال چنانچه مخالفان انقلاب بخواهند از طریق سیستم مجازی کاری کنند که مردم را به شرکت نکردن در انتخابات تشویق کنند، باید کاری صورت گیرد که فرهنگ مردم تا جایی بالا رود که بتوانند با شناختن نفع خود، خنثیکننده هرنوع فساد ناشی از استفاده از این شبکهها باشند. هر وسیلهای میتواند در عین آنکه نفع دارد ضرر نیز داشته باشد. اما این شبکهها در انتخابات، تنها دارای نفع و فایده هستند. تخریب رقیب کاری ضداخلاقی است که تنها اصولگرایان در آن نقش زیادی دارند. هرچند که اصلاحطلبان نیز میتوانند از این سیستم برای تخریب رقبای خود استفاده کنند، اما به دلیل پایبندی به اخلاق، فرهنگ و معنویت چنین کاری را انجام نمیدهند.
ارسال نظر