فاضل موسوی:ملت ستونهای انقلاب را میشناسند
هرکسی هر سخنی را مطرح کند، میتوان با روحیات آن شخص به این نکته پی برد که نیت وی از مطرح کردن این مسائل چیست.
دوران مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی میدانی بود برای شناخت حق از باطل و آزمونی برای کسانی که سخن از لزوم مقاومت و ایستادگی در مقابل رژیم طاغوت میگفتند. برخی از این آزمون سربلند بیرون آمدند و مهر آزادگی و مقاومت را بر پیشانی خود زدند و برخی در گوشهای بیتفاوت فقط نظارهگر اعمال مبارزان بودند. انقلاب با رهبری امام راحل و به برکت خونهای شهیدان و جانفشانیهای بزرگانی چون آیتا...هاشمی به ثمر نشست، اما در حال حاضر که نظام و انقلاب در ثبات کامل به سمت رشد و بالندگی در حرکت است، برخی که کوچکترین زحمتی برای انقلاب نکشیدهاند، با مطرح کردن مسائلی میخواهند فضای جامعه را ملتهب کرده و بزرگان نظام را هدف خود قرار دهند. آنها از این غافلند که ملت همواره خط بطلانی بر تفکرات این چنینی میکشد. «آرمان» برای بررسی این مسائل به گفتوگو با سیدفاضل موسوی پرداخته است که میخوانید.گفتوگویی اخیرا منتشر شده که در آن به مساله انقلاب پرداخته شده است. طرح این گونه مباحث در شرایط فعلی با چه هدفی صورت میگیرد؟
هرکسی هر سخنی را مطرح کند، میتوان با روحیات آن شخص به این نکته پی برد که نیت وی از مطرح کردن این مسائل چیست. واقعیت این است که اگر امروز کسانی ادعا میکنند آقایهاشمی قبل از انقلاب چه کارها کرده، باید بدانند که اگر امثال آیتا...هاشمی نبودند و سازماندهیهای لازم را در مکانهای مختلف و در زمانهای مختلف انجام نمیدادند، امروز شرایط طور دیگری بود. امروز اگر به برکت تدابیر و رهبری امام (ره) و یاران نزدیکش، انقلاب اسلامی ریشه گرفته و اوضاع این چنین است، باید دانست که تنها و تنها به دلیل فداکاریها و مبارزات چنین افرادی است؛ کسانی که در راه پیروزی آرمان و اهداف انقلاب زندگی خود را گذاشتند و شکنجه شدند، اما از مسیر خود دور نشدند و از مبارزاتشان دست نکشیدند. مردم قدر این شخصیتها و بزرگان را میدانند و در این باره ابهامی ندارند. اگر بخواهیم تاریخ مبارزات با رژیم طاغوت را بررسی کنیم، میبینیم که افراد در این تاریخ در سه جایگاه قرار میگیرند: نخست کسانی که مطیع بودند، بعد کسانی که منفعل بودند و سرانجام کسانی که مبارزه کردند و همیشه در زندان و تبعید بودند. باید دید افراد در چه جایگاهی بودند و این را به راحتی میتوان قضاوت کرد. کسانی را که ستونهای انقلاب هستند میشود شناخت، همچنان که کسانی را که فقط نظارهگر بودند و حتی کسانی را که مخالف مبارزه بودند به راحتی قابل شناسایی هستند و نکته اینجاست که مردم خیلی دقیقتر از آنند که برخی فکر میکنند. به عنوان مثال ببینید در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان مردم چه کردند. نمیشود برای مردم تکلیف تعیین کرد و گفت مردم نمیفهمند. مردم خود از خیلیها بیشتر و بهتر میفهمند، چرا که تشخیص مردم بهطور معمول از خیلیها به حق نزدیکتر است. این مردم هستند که تعیین میکنند چه کسی مفید به حال خود و دین، کشور و آیندهشان است. بعضی از حرفها، تحلیلها و موضعگیریها جز تفرقه و بر هم زدن آرامش مردم چیزی حاصل نخواهد کرد.
پیش از انقلاب بزرگانی چون مقام معظم رهبری، آیتا...هاشمی و مرحوم شهید بهشتی موافق مقابله با امپریالیسم جهانی بودند و برای تحقق آن و برپایی انقلاب حتی با گروههای دیگر نیز همراه میشدند، اما بودند برخی که این مبارزه را حرام دانستهاند. پس از رحلت حضرت امام این عده به بهانه تبیین تفکر انقلاب و امام در جایگاه یک انقلابی به نظریهپردازی در حوزه نظام و انقلاب میپردازند.
همه مبارزان اعم از مسلمان، روحانی، چپ، راست و ملی- مذهبیها قبل از انقلاب در یک نقطه اشتراک داشتند که آن مبارزه با استبداد پهلوی و حامیانشان بود. جملهای را از مقام معظم رهبری یاد میکنم که ایشان، آیتا...هاشمی و چند نفر دیگر به قم رفتند و با یکی از علما صحبت کردند. این جمله برای رهبری است که گفتند: شما اگر به مبارزه اعتقاد ندارید حداقل مبارزان را دلسرد نکنید. بسیاری از این افراد ناراحت شدند و پس از آن ۱۰ سال با ایشان صحبت نکردند. هر عمل و حرکتی که باعث شود پایههای نظام و عمل انقلابیون اولیه سست شود، کمک کردن به دلسردی مردم است. مردم اجازه نخواهند داد که برخی دایه مهربانتر از مادر شوند. محبوبیت و مقبولیت آیتا...هاشمی با تخریب کاهش نمییابد. موید آن انتخابات مجلس خبرگان رهبری است که وی به عنوان اولین نفر به خبرگان راه یافت. دانشگاه صنعتی شریف که قلب تکنولوژیک کشور است، به نام مجید شریف واقفی است که جلو منحرفان ایستاد. در آن زمان عدهای از مجاهدین از تشکل خود بریدند و منحرف شدند، اما اینها ایستادند و شهید شدند. امروز کیست که مجید شریف واقفی را نشناسد؟ آقایهاشمی به امثال شریف واقفی، سعید محسن و محمد حنیفنژاد کمک کرد که روبهروی تیرهای پهلوی ایستادند. در گروه مجاهدین امثال مسعود رجوی نیز حضور داشتند که منحرف شدند؛ طوریکه رفتند و جاسوس صدام شدند. آیتا...هاشمی از اینها که منافقین بودند، حمایت نمیکرد، بلکه به حمایت از مجاهدین واقعی مثل شریف واقفی پرداخت. در آن زمان خیلی جرات میخواست که کسی بتواند به اندازه سر سوزنی به آنها کمک کند، چون اگر پهلوی میدانست، بهشدت برخورد میکرد. حضرت امام، آیتا...هاشمی و سایرین عملی را انجام دادند که شایسته تقدیر، ستودنی و ماندگار است. ما به این اشخاص بدهکاریم. آقایهاشمی اگر آن زمان دفاع نمیکرد، امروز ایشان نبود که در تهران بتواند یکتنه ۱۲۰۰۰۰۰ هزار رای بیاورد، چون مردم این مسیر را میپسندند. چرا مردم به دیگران رای نمیدهند؟ چون ایشان برای براندازی رژیم شاه از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و اگر کسانی هم نیت داشتند که این مسیر را پی گیرند، از حمایت بزرگانی مانند آیتا...هاشمی برخوردار میشدند. چه بسا پس از آنکه همین گروه تغییر رویه داد و در مقام مبارزه با جمهوریاسلامی قرار گرفت، همه بزرگان نظام به آنها پشت کردند. از این جهت است که وجهه و چهره آیتا...هاشمی برای مردم و دوستداران انقلاب محبوب و محترم است و از این جهت است که باید به ایشان دستمریزاد گفت و از ایشان تقدیر کرد. چنان که تاکید شد، مردم در قضاوتهایشان آگاه، منصف و مطلع هستند و امید است که همه در قضاوت عدل و انصاف داشته باشیم تا در محضر خداوند روسفید شویم.
ارسال نظر