بررسی شاخص شکاف جنسیتی در ایران
راساس این گزارش، زنان ایرانی در سال ٢٠١٦ بهطور متوسط چهارهزارو ٩٦٣ دلار درآمد دارند؛ درحالیکه مردان ٢٩هزار ٤٦٨ دلار درآمد کسب میکنند. در واقع زنان ایرانی درآمدی معادل ١٧ درصد مردان ایرانی دارند یا مردان ایرانی ٥,٩ برابر زنان ایرانی درآمد کسب میکنند.
در ماه گذشته میلادی آخرین نسخه «گزارش جهانی شکاف جنسیتی ٢٠١٦» (The Global Gender Gap Report) ازسوي مجمع جهانی اقتصاد (WEF) منتشر شد. این گزارش که از سال ٢٠٠٦ به بررسی وضعیت شکاف جنسیتی در تمامی کشورهای جهان میپردازد، مرجعی برای اندازهگیری سطح عدالت جنسیتی در کشورهاست. در گزارش اخیر، رتبه ایران از نظر شکاف جنسیتی ١٣٩ اعلام شده است که نسبت به گزارش سال ٢٠١٥، سه پله صعود نشان میدهد. «شاخص شکاف جنسیتی» از چهار زیربخش مشارکت و فرصتهای اقتصادی، دستاوردهای آموزشی، بهداشت و طول عمر و توانمندسازی سیاسی تشکیل شده است که برایند تمامی این چهار حوزه، رتبه کشورها را از منظر عدالت جنسیتی مشخص میکند. براساس گزارش سال جاری مجمع جهانی اقتصاد، ایسلند، فنلاند، نروژ، سوئد و روآندا در جایگاههای اول تا پنجم از منظر عدالت جنسیتی قرار دارند. کشورهای چاد، عربستانسعودی، سوریه، پاکستان و یمن نیز بهترتیب در رتبههای ١٤٠ تا ١٤٤ قرار دارند که بدترین وضعیت را از منظر شکاف جنسیتی در جهان دارا بودهاند.
الف( مشارکت و فرصتهای اقتصادی
مشارکت زنان در بازار کار و فرصتهای اقتصادی برابر یکی از مؤلفههایی است که در شاخص شکاف جنسیتی لحاظ میشود. این شاخص با زیرشاخصهایی مانند نرخ مشارکت زنان، میزان درآمد زنان بهنسبت مردان و سهم حضور زنان در مشاغل ردهبالا سنجیده میشود. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ١٧ درصد زنان و ٧٦ درصد مردان جزء جمعیت فعال محسوب میشوند که این ارقام کشورمان را در رتبه ١٤٢ (در بین ١٤٤ کشور جهان) قرار داده است و فقط اردن و سوریه بعد از ایران قرار میگیرند. همچنین از منظر برابری دستمزد برای کار مشابه، ایران در رتبه ١٠١ جهان قرار دارد.
براساس این گزارش، زنان ایرانی در سال ٢٠١٦ بهطور متوسط چهارهزارو ٩٦٣ دلار درآمد دارند؛ درحالیکه مردان ٢٩هزار ٤٦٨ دلار درآمد کسب میکنند. در واقع زنان ایرانی درآمدی معادل ١٧ درصد مردان ایرانی دارند یا مردان ایرانی ٥,٩ برابر زنان ایرانی درآمد کسب میکنند. علاوه بر این، ٨٢ درصد مقامات ارشد و مدیران ردهبالای ایران را مردان تشکیل میدهند و فقط ١٨ درصد از این فرصتها به زنان اختصاص دارد، همچنین حدود ٣٤ درصد کارگران حرفهای و متخصص، زن هستند و ٦٦ درصد از این گروه را مردان تشکیل میدهند.
ب( دستاوردهای آموزشی
دستاوردهای آموزشی از دیگر بخشهای شاخص شکاف جنسیتی است که با مؤلفههایی مانند نرخ باسوادی و ثبتنام زنان در سطوح ابتدایی، متوسطه و آموزش عالی سنجیده میشود. بنا بر این گزارش، از هر صد مرد ٩١ نفر باسواد هستند؛ درحالیکه در بین هر صد زن، این رقم ٨٣ نفر است. این وضعیت، ایران را از نظر شاخص نرخ باسوادی در رتبه ١٠٩ جهان قرار داده است. در دو شاخص نرخ ثبتنام در دوره ابتدایی و متوسطه میتوان گفت عدالت آموزشی برای زنان برقرار شده و بههمیندلیل عدد یک برای ایران لحاظ شده است. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ٩٩ درصد مردان و صد درصد زنان ایرانی برای آموزش ابتدایی ثبتنام میکنند. این رقم در دوره متوسطه ٨١ زن از هر صد زن در برابر ٨٠ مرد از بین صد مرد است. در بخش آموزش عالی وضعیت کمی متفاوت است و در ازای هر ٦٤ زن، ٦٨ مرد در دوره آموزش عالی ثبتنام میکنند.
ج( بهداشت و طول عمر
در بخش بهداشت و طول عمر وضعیت ایران به نسبت سایر کشورهای منطقه نسبتا بهتر است. نرخ امید به زندگی زنان در ایران ٦٥ سال است که دو سال از امید به زندگی مردان بالاتر است و ایران را در رتبه ١٠٧ جهان قرار میدهد. در بین کشورهای مورد بررسی، تنها وضعیت ترکیه از ایران بهتر است و عربستان، امارات و قطر به ترتیب از این نظر در رتبههای ١٣٥، ١٣٨ و ١٤٢ قرار گرفتهاند.
د(توانمندسازی سیاسی
تعداد زنان در پارلمان و کابینه و میزان واقعی حضور زنان در این پستها از جمله زیرشاخصهای توانمندسازی سیاسی زنان است. همانگونه که در جدول هم مشاهده ميشود، ایران از منظر این شاخص در رتبه ١٣٦ جهان قرار دارد که نسبت به گزارش قبلی افت زيادي داشته است. در بین کشورهای مورد بررسی، وضعیت کلی امارات نسبت به سایر کشورها بهتر است؛ اما چهار کشور ایران، عربستان، قطر و امارات از منظر زمان تصدی زنان در پستهای سیاسی در یک جایگاه قرار دارند.
جمعبندی
به گزارش مجمع جهانی اقتصاد از وضعیت شکاف جنسیتی در ایران، شکاف جنسیتی در حوزه دستاوردهای آموزشی (بهويژه در سطوح ابتدایی و متوسطه که کاملا از بین رفته) بسیار کمتر شده است. همچنین شاخصهای بهکارگیری زنان برای پستهای مدیریتی و حضور زنان در پارلمان اندکی بهبود داشته است. براساس این گزارش، ایران در کنار شیلی، امارات و هند از جمله کشورهایی است که اگرچه در سالهای گذشته سرمایهگذاری عمدهای در موضوع آموزش زنان داشته؛ اما این سرمایهگذاریها عملا منجر به افزایش مشارکت زنان در بازار کار نشده است؛ بنابراین زنان به نسبت قبل وضعیت سواد بهتری دارند؛ اما از منظر درآمد و مشارکت اجتماعی و سیاسی وضعیت مناسبی ندارند. این موضوع باعث عدم توسعه کافی نیمی از جمعیت شده است و در واقع سرمایهگذاریهای مالی در این بخش به اهداف خود نرسیدهاند و تبدیل به سرمایه اجتماعی نشدهاند.

منبع: شرق
ارسال نظر