استیضاح سیاسی مرهم نیست،درد است
دقیقا این انتظار از مجلس و قانونگذاران وجود دارد. درباره سانحه قطارها باید پرسید آیا استیضاح وزیر مشکلات حمل و نقل جادهای و ریلی را که دارای بافت فرسودهای است حل میکند؟ آیا در ماههای پایانی سال و در فصل بودجه ریزی، خالی ماندن یک وزارتخانه به صلاح مردم است؟
«نهادینه شدن فرهنگ عذرخواهی در میان مسئولان» یکی از نیازهایی است که جامعهرو به رشد ایران آن را طلب میکند؛ فرهنگی که اگر تعمیق یابد و در لایههای مختلف حیات سیاسی و اجتماعی نهادینه شود، نتیجهاش میشود«مسئولیت معطوف به مسئولیت و خدمت» و این مساله یکی از پیش شرطهای رشد و بالندگی جامعه و تثبیت حاکمیت مردم بر امور کشور است. حادثه تلخ برخورد دو قطار به یکدیگر کشته و مجروح شدن تعدادی از هموطنان در این سانحه که قلب همگان را به درد آورد و به عذرخواهی و سپس استعفای مدیرعامل راه آهن انجامید، سبب شد تا نگاههای سیاسی و جناحی در عدهای قلیل بروز و ظهور یابد؛ عدهای که استیضاح وزیر راه را تنها راه حل میدانند و با هجمه وارد کردن به دولتیازدهم و اعضای کابینهاش، نیات سیاسی و جناحی خود را دنبال میکنند. در راستای تعمیق فرهنگ عذرخواهی و پذیرش مسئولیت در میان مسئولان و همچنین پرهیز از نگاههای سیاسی و جناحی به موضوعات ساختاری و ملی، «آرمان» به گفتوگو با کوروش محمدی جامعه شناس و رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران پرداخته است که در ادامه میخوانید.سانحه برخورد قطارهای مسافربری و در پی آن عذرخواهی و استعفای مدیرعامل راه آهن سبب شد تا برخلاف حوادث پیشین، شاهد این باشیم که فرهنگ عذرخواهی مسئولان از مردم و پذیرش مسئولیت دارد جای خود را باز میکند. چه راهکارهایی برای تعمیق این فرهنگ در جامعه وجود دارد؟
باید تاکید کرد که «فرهنگ پذیرش خطا و اشتباه و فرهنگ عذرخواهی» که مشتق از «فرهنگ پذیرش مسئولیت» است یکی از جلوههای موثر پاسخگویی است. ما اگر این فرهنگ را همراه کنیم با بازتعریف مفهوم و مصادیق مدیریت و مسئولیت، شاهد خواهیم بود که این فرهنگ میتواند در اعتلای رفتارهای مدیریتی نقش موثری ایفا کند. با اینهمه یکی از اولویتهای تعمیق و عمومیت بخشیدن به این فرهنگ در میان مسئولان این است که واژه «مسئول» را بازتعریف کنیم و حتی به جای استفاده از این واژه در نهادها و دستگاههای دولتی و اجرایی، از واژه «پاسخگو» استفاده کنیم تا کسانی که در جایگاههای مدیریتی قرار میگیرند بدانند که صرفا پاسخگوی خواستها و مطالبات مردم هستند و بس. همین نگاه سبب میشود تا این افراد در صورت بروز خطاهای انسانی یا خطاهای غیرانسانی، خود را مسئول مستقیم این خطاها بدانند و در مقام پاسخگویی به مردم برآیند. این در حالی است که تاکنون در خطاهای رخداده در کشور، بسیاری از مسئولان با فرافکنی و مقصریابی از خارج از مجموعه تحتمدیریت خود، سیاست انکار و مقصر نشان دیگران را در پیش میگرفتند که این مساله سبب میشد تا مردم مطالبهگری کنند که چرا مسئولان از پاسخگویی شانه خالی میکنند.
پس از استعفای مدیرعامل راهآهن عدهای عنوان کردند این استعفا نمادین بوده و تنها برای فرار از پاسخگویی دولت انجام شده است. این گزاره را تایید میکنید یا خیر؟
اینکه استعفای مدیرعامل راه آهن نمادین بوده است یا نه، اندکی از اقدام شجاعانه او در عذرخواهی کردن از مردم و پذیرش خطا و مسئولیت کم نمیکند. نکته دیگر اینکه این استعفا به معنای عدم بررسی پرونده و برخورد قضائی و حقوقی با مسئولان و دست اندرکاران این سانحه تلخ نیست و اتفاقا برخورد با خطاکاران باید حتما لحاظ شود تا ضمن اینکه مرهمی باشد بر دل داغدیدگان، بازدارنده هم باشد. بر این اساس معتقدم که حتی اگر این استعفا نمادین باشد حرکتی است قابل احترام که یعنی مردم را میبینیم و از آنان عذر میخواهیم و در مقابل آنان پاسخگو و مسئول هستیم.
بلافاصله پس از وقوع این حادثه دردناک، عدهای درصدد برآمدند تا به این حادثه نگاه سیاسی و جناحی کنند و از همان ابتدا و بدون بررسی ابعاد حادثه خواستار استیضاح وزیر راه و شهرسازی شدند. این نگاه سیاسی چقدر میتواند آسیبزا باشد؟ و آیا اساسا استیضاح وزیر راهگشاست؟
نمایندگان مجلس به واسطه رسالت بزرگی که بر عهده دارند و آن نمایندگی ملت است باید با نگاه غیرسیاسی و غیرجناحی تصمیم بگیرند. بر این اساس معتقدم اگر استیضاح جنبه سیاسی پیدا کند و غیرکارشناسی باشد به مردم و بدنه جامعه آسیب وارد میکند. اینکه نمایندگان قانونگذار به جای اتخاذ رویکردهای قانونی برای برطرف کردن خلأها و آسیبها، صرفا در برخورد با حوادث و خطاها از ابزار استیضاح استفاده کنند و بخواهند وزرا را پایین بکشند، دردی را از جامعه حل نمیکند.
یکی از انتقادات مردم در این حادثه این بود که چرا مجلس به عنوان قوه قانونگذار قوانینی تصویب نمیکند که به وزارتخانههای ذیربط کمک کند تا مانع از وقوع چنین حوادثی شوند.
دقیقا این انتظار از مجلس و قانونگذاران وجود دارد. درباره سانحه قطارها باید پرسید آیا استیضاح وزیر مشکلات حمل و نقل جادهای و ریلی را که دارای بافت فرسودهای است حل میکند؟ آیا در ماههای پایانی سال و در فصل بودجه ریزی، خالی ماندن یک وزارتخانه به صلاح مردم است؟ آیا شایسته نیست بهجای استیضاح وزیر قوانین و مقرراتی تدوین شود که وزیر راه را ملزم کند و تحت فشار قرار دهد تا در راستای اصلاح این بافت فرسوده ریلی و حتی بافت فرسوده جادهای گام بردارد؟ آیا در این حادثه فقط وزیر مسئول است یا قوه مقننه هم باید خود را پاسخگو بداند؟ آیا استیضاح وزیر مرهمی بر درد ملت وحادثهدیدگان خواهد بود یا اتخاذ تدابیر مناسب برای عدم وقوع چنین حوادث تلخ و دردناکی؟ بر این اساس چنان که اشاره شد اگر استیضاح و موضوع پذیرش مسئولیتها سیاسی و جناحی شود لطمات بیشتری به اعتماد مردم وارد میکند. پس بهتر است که نمایندگان در مجلس تکالیفی برای وزیر راه و اساسا سایر وزرا ایجاد کنند تا خلاها پرشود و اگر وزیر مربوطه در مسیر عمل به وظایفش حرکت نکرد، آن وقت او را استیضاح و برکنار کنند که این موضوع عین پاسخگویی است و آنچنان ارزشمند که نشان از حاکمیت مردم بر امور دارد.
ارسال نظر