برنامه اقتصادی مخالفان براي بحرانهاي عميق چیست؟
البته ميتوان حدس زد كه راهحل اين افراد همان است كه به كار بستند و فرجام آن رشد اقتصادي منفي 8/6درصد و تورم بالاي 40درصدي بود كه در تاريخ معاصر كشورمان از جنگ جهاني دوم به بعد بيسابقه بوده است.
روزنامه تعادل در یادداشتی به قلم حسين حقگو تحليلگر اقتصادي نوشت:روز و شايد ساعتي نباشد كه مخالفان اتهاماتي را متوجه دولت نكنند. از كمكاري و عدم عمل به وعدهها تا نداشتن بينش و نگرش صحيح به مسائل و مشكلات و حتي گاه سكوت و شايد همكاري و همدستي با فسادهاي اقتصادي.اين مخالفان كه داراي تريبونهاي قدرتمند رسانهيياند گاه فضا را چنان آشفته ميكنند كه چشم چشم را نميبيند و حتي رييس دولت خود مجبور ميشود وارد صحنه شود و عملكرد خود را فرياد زند! اما باز هم اين توضيحات فريادگونه، افاقه نكرده و چهبسا همان سخنان و اطلاعات ارائه شده از موفقيتهاي دولت در رشد اقتصادي و كاهش تورم و ايجاد اشتغال و جلوگيري از فساد و قاچاق و... سوژهيي ميشود تا باز بر دولت بتازند و اين سخنان را هم دور از واقعيت يا براي منظوري خاص و مثلا انتخابات آتي جلوه دهند! بهراستي آيا اين شيوه برخورد با دولتي كه در سختترين شرايط و در زماني كه عمده ساختارهاي اقتصادي كشور توسط دولت مورد حمايت مخالفان امروز، آسيبهاي بس جدي ديده و شايد خاكستري از آن ساختارها باقي نمانده بود، شيوه درستي است؟
آيا دولتي كه با چندهزار ميليارد تومان بدهي و دهها هزار طرحهاي نيمهتمام و پروژههاي كمرشكن مسكن مهر و هدفمندي يارانهها و ازهمگسيختگي نظام اداري و ساختار تشكيلاتي و انبوه پروندههاي فساد و روابط بس تيره و تار با جهان و... سكان امور كشور را به دست گرفت آيا عملكرد بهتر و دستاوردهاي بيشتري باتوجه به محدوديتها و بضاعتهاي موجود كشور ميتوانست داشته باشد؟ قطعا پاسخ از نظر طرفداران دولت منفي است. هر چند البته هستند گروهي از طرفداران دولت كه نقدهايي به اين عملكرد داشته و عنوان ميكنند كه در بعضي از حوزهها دولت ميتوانست بهتر از اين عمل كند. اما حتي اين افراد هم در همين حد نيز عملكرد دولت را قابل قبول و شايد بسيار هم قابل قبول ميدانند. اما پاسخ مخالفان دولت به پرسش ميزان موفقيت عملكرد دولت، منفي است.
اين گروه همانطوريكه در تيترهاي رسانهييشان عنوان ميكنند دولت يازدهم هيچ اقدام درخوري انجام نداده و اگر هم تورمي كاهش يافته يا رشدي در اقتصاد واقع شده يا... جز در قبال ركود فعلي يا افزايش قيمت نفت و اتفاقات ارضي و سماوي نبوده و فكر و سياست و برنامه و عمل دولت و دولتمردان و همكاري فعالان اقتصادي و اعتماد مردم و جامعه و... در اين عملكرد نقشي نداشته است. اما از اين افراد بايد اين سوال را پرسيد و خواستار پاسخ روشن آنان به اين پرسش شد كه اگر در گفتههاي خود صادقند، بگويند برنامه و راهحلهاي اقتصاديشان براي مشكلات و بحرانهاي عميق اقتصادي اين سالها و امروز كشور چه بوده است و چيست؟ بگويند، كدام رويكرد فيالمثل مناسب را براي نرخ ارز، بهره بانكي و تعرفه و بهبود فضاي كسب و كار و رونق گرفتن توليد داخلي و صادرات و افزايش درآمد جامعه و رونق گرفتن كسب و كار مردم و بحرانهاي دامنگير محيط زيستي و... پيشنهاد ميكنند؟ برنامه اقتصاديشان براي اداره كشور و برونرفت از مشكلات بهجا مانده از دولت مورد حمايتشان چيست؟ خوب است اين گروه قدرتمند مخالف دولت به جاي اتهامزني و كارشكني و بيارزش دانستن عملكرد دولت حاضر، برنامه و نسخه خود را براي بهبود اقتصاد كشور منتشر كنند تا مشخص شود چه در چنته دارند و چه راهحلهايي براي درمان زخمهاي ناسور!
البته ميتوان حدس زد كه راهحل اين افراد همان است كه به كار بستند و فرجام آن رشد اقتصادي منفي 8/6درصد و تورم بالاي 40درصدي بود كه در تاريخ معاصر كشورمان از جنگ جهاني دوم به بعد بيسابقه بوده است. وضعيتي كه به نظر ميرسد به باور گروهي از مخالفان دولت چندان هم بد نبوده است و ميتوانسته تداوم يابد؟!
ارسال نظر