عدهاي که خود را صاحب و طلبكار جامعه ميدانند!
براي هركس اين پرسش قابل طرح است كه چه ارتباطي ميان اين جمله و آن واگذاري املاك نجومي وجود دارد؟ داعش اين وسط چه كاره است؟ چرا خواهر آن جوان بايد به دست داعش باشد؟!
شهروند نوشت:بسياري از گزارههاي ذهني هستند كه هيچگاه از طرف افراد به صورت آشكار بيان نميشوند، ولي هميشه اين امكان وجود دارد كه به صورت ناخواسته و ناآگاهانه جملاتي گفته شود كه آشكاركننده آن گزارههاي ذهني باشد. يكي از جملات كليدي كه نشانگر ذهنيت بسيار خطرناك مخفيشده در پشت آن است، چندي پيش ازسوي يكي از اعضاي شوراي شهر مطرح شد. وي كه نامش در سند منتشره سازمان بازرسي در ذيل عنوان اعضاي شوراي شهر آمده است كه املاك شهرداري را با تخفيف شامل حالشان شده و هنوز هم بهطور رسمي اعلام نشده كه آيا چنين املاكي را گرفتهاند يا خير و جزو كساني است كه عليه روزنامهنگار منتشركننده اين سند شكايت كرده و همچنان وي درحبس به سر ميبرد، در نقد رفتار روزنامهنگار زنداني جملهاي مهم را بيان داشت و گفت كه: «کسی که این حرفها را منتشر کرده، یک هفته خواهرش دست داعش باشد تا بفهمد. اینها آمدهاند آبروی همه را بردهاند، چه کسی چیزی داده؟ اگر چیزی به کسی دادهاند، به یک اسطوره و یک آزاده دادهاند.» هرچند بعدا این جملات را اصلاح کرد و مدعی شد که منظورش توهین نبوده است.براي هركس اين پرسش قابل طرح است كه چه ارتباطي ميان اين جمله و آن واگذاري املاك نجومي وجود دارد؟ داعش اين وسط چه كاره است؟ چرا خواهر آن جوان بايد به دست داعش باشد؟! به فرض هم كه خداي نخواسته چنين اتفاقي بيفتد، خب براي زنان و خواهران هركسي ميتواند رخ دهد، چرا فقط براي او؟ درواقع باید گفت که اين جمله بيارتباط با آن افشاگري نيست. گوينده متوجه بوده كه چه ميخواهد بگويد و شنونده نيز متوجه ماجرا شده است. بهطور خلاصه ميتوان گفت كه اين جمله را چنين بايد ترجمه كرد: «كساني وجود دارند كه امنيت مردم را تأمين ميكنند و جان و ناموس آنان را از شر دشمنان و داعش مصون ميدارند و چون مهمترين كالا و خدمت مورد نياز براي جوامع امنيت است، پس بايد هزينه اين امنيت را پرداخت و واگذاريهاي نجومي بخشي از پرداخت بدهي و دين جامعه به اين تأمينكنندگان امنيت است و آن فرد نيز براي اينكه متوجه اهميت ماجرا شود، بايد تصور كند كه خواهرش در دستان داعش اسير است و بقيه ماجرا و از آنجا كه امنيت يك فرآيند مستمر و طولاني است، پس اين بدهيها به تأمينكنندگان امنيت شامل رزمندگان دو و سه دهه گذشته نيز ميشود و هرگونه واگذاري نجومي به آنان اداي دين به اين عزيزان است».
گمان نميرود كه مضمون ديگري را براي ارتباط ميان آن گزاره و اتهام انتشار سند و واگذاريها پيدا كرد، ولي اين مضمون ايرادات جدي دارد.
١ـ نخستين مشكل در اين نگاه اين است كه گويي از نظر گوينده مدافعان امنيت جامعه چيزي شبيه اعضاي بلاكواتر يا سازمان خصوصي تأمين امنيت هستند و براي پول وارد تأمين امنيت جامعه ميشوند و اين توهين بزرگي به چنين رزمندگاني است. كساني كه هيچگاه توقع و انتظار اينچنيني نداشتهاند، زيرا شأن خود را بالاتر از اين ميدانند كه مثل كاركنان بلاكواتر رفتار كنند.
٢ـ فرض كنيم كه به همه آنان بايد به همين اندازه خانه و با قيمتهاي نصف و قسطي واگذار كرد؛ ايرادي ندارد. ولي چرا فقط چند نفر دارند به جاي بقيه از اين نعمت برخوردار ميشوند؟ به علاوه كساني كه پول و خانه براي انجام اين كارها ميگيرند، ديگر نميتوانند فخر بفروشند و به ديگران منت بگذارند كه ما چنين بوديم و چنان كرديم. کسب اجر معنوي و مادي را نميتوان در اندازههاي بزرگ با يكديگر جمع كرد.
٣ـ از سوي ديگر اگر كسي تأمين امنيت را با هدفگرفتن تخفيفهاي نجومي انجام داده ايرادي ندارد؛ اين را بايد از نخست شرط كنند، شايد افراد دیگری هم باشند كه براي شركت در چنين كاري و با هزینه کمتری اعلام آمادگي كنند. اين يك قرارداد است كه بايد از ابتدا ابعاد آن روشن باشد، نميتوان ابتدا با نام ديگري وارد ماجرا شد، سپس به قول معروف دبه در آورد. همچنين بايد مشخص شود كه اين امتيازخواهي تا چه زمانی و تا چه سقفي بايد ادامه يابد؟
٤ـ مسأله مهمتر از همه اينها باید پرسید که آیا گوينده آن سخن و دوستانش كساني هستند كه مانع از حضور داعش در ايران و اسارت زنان و خواهران شهروندان ايراني شده است؟ او كه خود در ناف تهران با آرامش زندگي ميكند و به قول خودش قبلاً هم از اين نوع خانهها گرفته است و اين بار نيز نامشان در ليست سازمان بازرسي قيد شده است، كي و در چه زماني به مبارزه با داعش رفتهاند كه كسي از آن مطلع نيست؟
٥ـ در هر حال جمله مذكور بهطور ضمني تأييد ميكند كه واگذاریهاي املاك نجومي انجام شده است، فقط مابهازاي تأمين امنيت كشور در برابر داعش است.
ريشه واگذاريها، همين ذهنيت خطرناك است كه عدهاي خود را صاحب و طلبكار جامعه ميدانند در حالي كه يا خدمتي نكردهاند، يا اگر هم كردهاند، ميليونها نفر مشابه آنان چنين خدماتي را بلكه بيشتر كردهاند، و در هر حال انتظارات آنان از اين خدمات معقول و منطقي نيست.
ارسال نظر