چرخش ترکیه به شرق و سفر جابری انصاری به آنکارا
هماکنون نیز یکی از سناریوهای پیشروی ما در ارتباط با عملکرد ترکیه سناریوی اسب تروای غرب در جبهه شرقی است.
فرهیختگان در یادداشتی به قلم مهدی مطهرنیا تحلیلگر بینالملل نوشت:حسین جابری انصاری، معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در رأس هیاتی بهمنظور گفتوگو و رایزنی با مقامات بلندپایه ترک پیرامون مهمترین مسائل منطقهای بهویژه بحران سوریه راهی این کشور شده است. پس از کودتای نظامی و البته نافرجام ترکیه، نشستهای متعددی میان سران کشورهای ایران، روسیه و ترکیه برای مبارزه با تروریسم و تشکیل یک ائتلاف مقاومت برگزار شده است، نگاهی گذرا به دو هفته اخیر خبر از دیدارهای مقامات ایران و ترکیه میدهد؛ دیدارهایی فوری و گاهی پشت درهای بسته. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، هفته گذشته در سفری یکروزه به ترکیه با رجب طیب اردوغان، بینالی یلدریم و مولود چاووشاوغلو، رئیسجمهوری، نخستوزیری و وزیر امور خارجه ترکیه دیدار و گفتوگو کرد، حتی مولود چاووشاوغلو در سفری اعلام نشده، برای چند ساعت به تهران آمده است. اما در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که با توجه به چرخش ناگهانی ترکیه به سمت ایران و روسیه بعد از کودتا، تا چه میزان میتوان به سیاستهای تازه این کشور اطمینان کرد؟
ترکیه کشوری مهم در جغرافیای خاورمیانه و به پیروی از آن در روابط بینالملل محسوب میشود؛ کشوری که دیربازی است رئال پراگماتیستی را تجربه کرده است. واقعگرایی و عملگرایی در قرن بیستم میلادی با جهتگیریهای مدرنیستی در دولتهای ترکیه پس از روی کارآمدن آتاتورک، نوعی ناسیونال پراگماتیسم را به نمایش گذاشت. اکنون پس از روی کارآمدن دولت اسلامگرای ترکیه در آنکارا شاهد نوعی پوستاندازی در تجربه سیاسی ترکهای قسطنطنیه هستیم. اگر به رفتار سیاسی و کنش منطقهای و بینالمللی حزب اسلامگرای رفاه و توسعه بنگریم، در خواهیم یافت که اکنون با کنشگری روبهرو هستیم که ناسیونالیست، واقعگرا و عملگراست و در عین حال لباس اسلامی به تن کرده است. از این رو در دهه اخیر به مانند دهههای گذشته یا هیچ گاه ترکیه در یک اختلاف میانمدت و درازمدت حاضر نبوده است. از این رو، جهتگیری او چه به سمت شرق و چه غرب بهعنوان یک کنشگر منطقهای و بینالمللی همواره در چارچوب منافع ملی ترکیه هدفگذاری شده است و در مجموع ترکها گرایش به غرب را در گرفتن امتیاز سیاسی از خود نشان دادهاند و هر گاه به شرق روی آوردهاند از آن بهعنوان برگی برای امتیاز گرفتنهای بیشتر از غرب و افزایش نقش بازیگری منطقهای خود بهره بردهاند.
عملکرد اردوغان در دائوس و زمانی که به رئیسجمهوری اسرائیل برتاخت، عملکرد وی در ماجرای غزه و کشتیهای کمکرسان، نوع کنش او در ارتباط با سوریه و اسد، همچنین تلاش وی در نزدیکی به جبهه عربی در ارتباط با بحرانهای منطقهای و سپس دوری گزیدن از آنها در وضعیت کنونی حتی کودتا و ضدکودتا در ترکیه از همین نمونه است.
هماکنون نیز یکی از سناریوهای پیشروی ما در ارتباط با عملکرد ترکیه سناریوی اسب تروای غرب در جبهه شرقی است. به این معنا که ترکیه باید در همگرایی با ایران و روسیه زمینهپرور ایجاد پیروزی از جبهه غربی سوریه به جبهه شرقی باشد و به این ترتیب جهتگیری این جبهه را در مسیر همگرایی با جبهه غربی تعدیل کند. اگرچه این مورد قابل تامل است و میتواند منافع همه طرفها را بهطور مثال در سوریه احیا کند، جایگاه و به پیروی از آن نقش ترکیه را بهعنوان یک بازیگر منطقهای و بینالمللی افزایش خواهد بخشید.
ارسال نظر