صنعت خبرنگاري و رسانههاي صنعتي در ایران
اصرار به تبعيت از الگوهاي كُهنه در نظام رسانهاي و حركت در مسير انتشار اخبار به شكل سنتي براي خبرنگاران و بنگاههاي خبري ايران همان فرجامي را در پي خواهد داشت كه اگر صنايع قديمي به نوسازي تجهيزات و توسعه نيروي انساني خود همت نگمارند، مبتلا به آن خواهند شد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم كامران نرجه نوشت:نزديك به دو دهه از شهادت «محمود صارمي» خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي در كشور افغانستان به دست دژخيمان طالبان ميگذرد و در اين سالها، هفدهم مرداد (كه به پاس مظلوميت و بزرگداشت رسالت او به نام روز خبرنگار نامگذاري شده) به مجالي براي بررسي مشكلات اين حرفه سخت و پرمخاطره در ايران تبديل شده است. با اين وجود در اغلب تلاشهاي صورت گرفته قبلي، صرفاً مشكلات خبرنگاران از جنبههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي موردارزيابي واقع شده و كمتر چالشهاي اقتصادي اين حرفه موردتوجه قرار گرفته است.
اگر به خبرنگار همانند كارگر شاغل در يك كارگاه توليدي نگاه كنيم، مسائل مشتركي ميان فعاليت خبرنگاري با دشواري كار در واحدهاي صنعتي يافت ميشود و شايد همين اشتراك موضوعي ايجاب كند كه حرفه خبرنگاري در زمرّه مشاغل صنعتي قرار گيرد و از حمايت دستگاههاي متوّلي توليد كالا و خدمات و يا حداقل يك تشكّل صنفي و صنعتي بهرهمند شود.
خبرنگاران دقيقاً مشابه كارگران واحدهاي صنعتي، مسئول توليد محصولي هستند كه مصرفكننده آن تمامي آحاد مردم (از عاليترين مقام سياسي گرفته تا عموم افراد) بوده و كيفيت توليد آنها مستقيماً بر سلامت عملكرد ساير بخشهاي جامعه تأثير دارد.
محصول توليدي از سوي خبرنگاران همانند يك كالا يا خدمت مهم، اگر فاقد استانداردهاي كيفي و ضوابط ايمني باشد، فضاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي، و فرهنگي جامعه مصرفي خود را مسموم كرده و محيط پيرامون را مبتلا به عوارضي ميكند كه درمان آنها براي مجريان و برنامهريزان هزينههاي سنگيني در پي دارد. از طرف ديگر توليد و انتشار محصولي سالم با چنين سطحي از استاندارد كيفي كه ضامن سلامت فكري و مدافع ارتقاي آگاهي عمومي است، بايد در كارگاهي مجهّز و توسط كارگراني مجرّب و مقيّد صورت پذيرد. بنابراين اگر خواهان توليد اخبار و اطلاعات سالم و موثق در جامعه هستيم در وهله نخست بايد كارگاه توليد اخبار يا رسانههاي خود را به پيشرفتهترين ابزار خبرگيري و انتشار مجهز كنيم و در وهله دوّم كارگران شاغل در رسانهها يا خبرنگاران را بطور مستمر براي توليد بهترين محصول خبري آموزش دهيم.
كارگران واحدهاي صنعتي مطابق حقوق اجتماعي و قوانين كار بايد داراي دستمزد مكفي و نظام پشتيبانكننده تأمين اجتماعي باشند، امّا بسياري از خبرنگاران در ايران هم اينك از اين دو حق اجتماعي برخوردار نيستند. درآمد پائينتر از حداقل دستمزد مصوب در نظام كار و نبود چتر حمايت بيمهاي براي برخي از خبرنگاران، مانع تلاش آنها براي توليد محصول خبري باكيفيت شده است.
هم راستا با اين مشكل، فقدان يك تشكّل صنفي حمايتكننده از اشتغال خبرنگاران باعث شده تا به محض تعطيلي موقت و يا دائم كارگاه توليدي آنها، گروه زيادي از خبرنگاران بيكار و بيپناه در جامعه رها شده و با وجود استعدادهاي فراوان در توليد اطلاعات و اخبار مناسب، به مشاغل كاذبي نظير رانندگي و دستفروشي روي آورند.
اگر باور داريم كه در نظام توليد جهاني و اقتصاد صادرات محور، حركت به سمت ايجاد برندهاي خوشنام و مقتدر يك ضرورت تجاري و صنعتي است، هنوز در اقتصاد رسانهاي ايران شاهد شكلگيري برندهاي بينالمللي و خبرنگاران فنسالار نيستيم. چرا كه بنگاههاي خبري ايران عموماً ضعيف و فاقداستراتژي نفوذ به بازارهاي رقيب بوده و خبرنگاران شاغل در آنها از مهارتهاي حرفهاي و تكنيكهاي جديد اطلاعرساني بيبهرهاند.
نكته مهم ديگر در صنعت خبرنگاري ايران موضوع توجه ناچيز خبرنگاران و بنگاههاي خبري به خواستههاي مشتريان خود يعني افكار عمومي است. امروزه در اقتصاد جهاني بنگاههايي قادر به ادامه حيات هستند كه بيشترين سرمايهگذاري را در تأمين خواستههاي مشتريان و رعايت حقوق مصرفكنندگان داشته باشند.
رسانههايي كه محصول توليدي آنها تأمينكننده نياز مشتريان نيست و در قبال عواقب انتشار مطالب خود به جامعه مصرفكننده پاسخگو نيستند، در مسير انزوا و حذف گام برميدارند. وابستگي شديد رسانههاي خبري ايران به حمايت مالي بنگاههاي بزرگ اقتصادي باعث شده تا در موارد زيادي برخلاف حقوق جامعه مصرفكننده و مغاير با افكار عمومي، مطالبي را منتشر كند كه بيشتر تأمينكننده خواستههاي حاميان مالي آنهاست. اين مسأله يكي از عمده دلايل رويگرداني مردم از رسانههاي رسمي و گرايش آنها به كسب اطلاع از شبكههاي مجازي است كه به نوبه خود آثار منفي فراواني در جامعه دارد.
به نظر ميرسد با تحولات فزاينده در ارتباطات بينالمللي و گستردهشدن دامنه فعاليت رسانههاي نوين در جوامع شهري و روستايي، صنعت خبرنگاري و صنايع رسانهاي ايران نيز بايد دستخوش تحولات گستردهاي شوند تا از گردونه رقابت اطلاعرساني جهاني عقب نمانده و قادر به ادامه فعاليت رسانهاي باشند. اين مهم مستلزم تغيير نگرش مسئولان و برنامهريزان كشور نسبت به اهميت حرفه خبرنگاري و تسهيل فرآيند توسعه صنعتي آن مطابق با رويكرد جامعه جهاني است.
اصرار به تبعيت از الگوهاي كُهنه در نظام رسانهاي و حركت در مسير انتشار اخبار به شكل سنتي براي خبرنگاران و بنگاههاي خبري ايران همان فرجامي را در پي خواهد داشت كه اگر صنايع قديمي به نوسازي تجهيزات و توسعه نيروي انساني خود همت نگمارند، مبتلا به آن خواهند شد.
17 مرداد امسال شايد تلنگري به جامعه خبرنگاران و رسانههاي خبري موجود باشد كه زمان سنتي فكركردن سپري شده و اينك براي توليد محصول بهتر بايد صنعتي انديشيد و مكانيزه عمل كرد. مسلماً تقويت صنايع خبري در كشور به مثابه توسعه حرفه خبرنگاري و استيفاي حقوق صنعتي خبرنگاران در بنگاههاي اطلاعرساني است.
ارسال نظر