طوفانی که در سالگرد توافق برجام سر برآورده!
اين روزها طوفاني در سالگرد زماني توافق برجام سربرآورده است تا در مجموعه ترسيم سيماي دولت شكستخورده نقاشي شود و تا براي انتخابات رياستجمهوري سال آينده و ترس از نامزدي روحاني براي يك دوره ديگر، بازار نفرت از دولت و حذف آن فراهم آيد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم ابوالقاسم قاسم زاده نوشت:يكي از مختصات مقابله خبري و تفسيري درباره دولت روحاني، اين است كه هيچكدام از دولتهاي گذشته، از 8 سال دولت احمدينژاد تا خاتمي وهاشمي رفسنجاني، مواجه با چنين حجم گسترده، متنوع شديد و مستمر اشاعه اطلاعات منفي و تخريبي در داخل كشور آنهم از سوي رسانهها، چه صدا و سيما و چه روزنامههايي كه مأموريت احزاب مخالف و ضد روحاني را انجام ميدهند، نبودهاند. يكي از محورهاي عمده چنين مأموريتي درباره دولت يازدهم و شخص روحاني رئيس جمهوري، پيرامونِ توافق هستهاي و بازگشايي روابط بينالمللي جمهوري اسلامي است، كه از آغاز توافق «برجام» چنان هجوم ويرانگري از صحنه رسانهاي و اطلاعرساني به مردم سربرآورد كه منصفانه برخي از عقلاي كشور گفتند، «برجام تولد نيافته مرده!».
يكسال بعد از توافق برجام در اين روزها، بعضي آنرا به عنوان «جشن ملي» و بعضي به عنوان «عزاي ملي» نقد و تفسير ميكنند. در سوي «جشن ملي» به دوران تحريم و صدور قطعنامهها در شوراي امنيت سازمان ملل و گذاشتن ايران در جايگاه بند 7 كه بسترسازي جنگ عليه جمهوري اسلامي ايران را فراهم آورده بود، تأكيد ميكنند كه با همه مشكلات، موفقيت بزرگ در توافق برجام بدست آمد و يكباره قطعنامهها عليه ايران ملغي شد و كشورهاي مهم دنيا از چين، ژاپن، روسيه گرفته تا آلمان، فرانسه، انگليس، ايتاليا و آمريكا از فصل جديد روابط سياسي ـ اقتصادي با ايران ياد كردند و حتي برخي از مطبوعات اروپايي، اعلام يكباره توافق برجام در وين را با فروپاشي ديوار برلين مقايسه كردند.
اما از همان روزهاي اول انتشار خبر توافق، در داخل كشور عدهاي و بعدها جناح مخالف دولت، بجاي جشن، عزاي ملي گرفتند و در مجلس گذشته كه اكثريت آن از طرفداران احمدينژاد و شعارسازان دوران تحريم بودند، فيتيله برجام عزاي ملي را با انواع و اقسام خبرسازيها يا پرسشها روشن كردند. اندك، اندك پژواك خط عزاي ملي چنان فراگير شد تا در سال آن شمعي بر مزار آن به علامت عزاي ملي و «تقريباً هيچ» روشن كردند. جالب توجه اين كه از همان آغاز، لابي صهيونيستها در نيويورك و واشنگتن با همراهي نمايندگان و سناتورهاي راست افراطي در آمريكا، همچنين سياستمداران صهيونيست در اسرائيل هم مارش عزا را چنان به صدا درآوردند كه وزير خارجه اوباما را مجبور به پاسخگوييهاي مكرر با محوريت «خيانت ملي» براي آمريكا كردند! مشكلات و سنگلاخهايي كه در داخل و خارج كشور براي اجراي برجام به وجود آوردند، خود حكايتي است كه ميتوان از آن يك «رمان سياسي» نوشت. اگر نه، شرح اعجابآور تاريخي از بنيه سياسي و درك منافع ملي در برهه حساس براي جمهوري اسلامي ايران داد.
اين روزها طوفاني در سالگرد زماني توافق برجام سربرآورده است تا در مجموعه ترسيم سيماي دولت شكستخورده نقاشي شود و تا براي انتخابات رياستجمهوري سال آينده و ترس از نامزدي روحاني براي يك دوره ديگر، بازار نفرت از دولت و حذف آن فراهم آيد. البته مردم بعد از تجربههاي گذشته در گذر تاريخي، در «انگيزهشناسي» سياسيون و صاحبان قدرت، تخصص خاصي پيدا كردهاند! و يك نمونه آن را در انتخابات مجلس شوراي اسلامي نشان دادند كه به قول شطرنجبازها، بسياي را «مات» كردند.
القصه درباره سالگرد برجام كه حالا نه «جشن ملي» و نه «عزاي ملي» خوانده ميشود، ظريف وزير خارجه دولت روحاني كه كسي در محبوبيت مردمي او شك و ترديد ندارد در مصاحبه با خبرگزاري صدا و سيما ارزيابي ديدگاهش درباره برجام را بيان كرد. خبرنگار در آغاز گفتگو از وزير خارجه ميپرسد، شما چه نمرهاي به توافق برجام بعد از يك سال ميدهيد؟ وزير خارجه جواب داد: «اگر بخواهيم به برجام نمره بدهيم، حتماً با توجه به ظرف زماني و شرايط بينالمللي نمره بسيار خوبي ميگيرد، اما اگر بخواهيم به نحوه اجراي آمريكاييها نمره بدهيم، احتمالاً نمره پايين ميگيرد. برجام بايد هم در ظرف زماني خودش بررسي و ارزيابي شود و هم در واقعيت جهاني كه به تصويب رسيد و از بعد ديگر نيز برجام را بايد از منظر نحوه اجراي توافق ارزيابي كرد».
خلاصه اين گفتگو خواندني است، بخوانيد:
وزير امور خارجه با بيان اين كه از نظر زماني، مذاكرات مرتبط با برجام براي توافق اوليه در دولت يازدهم، زماني آغاز شد كه هر چند ماه يك بار تحريم جديدي عليه كشورمان در كنگره آمريكا تصويب ميشد، افزود: «مذاكرات مربوط به برجام زماني آغاز شد كه كنگره و مجلس نمايندگان آمريكا قانوني را تصويب كرده و منتظر رفتنش به سنا بودند كه براساس آن فروش نفت كشورمان در كمتر از يك سال به صفر برسد. آمريكاييها در يك بازه زماني يك و نيم ساله توانسته بودند فروش نفت كشورمان را از بيش از 5/2 ميليون بشكه در روز به كمتر از روزانه يك ميليون بشكه برسانند.» وي تصريح كرد: «با اين قلدري و فشارهايي كه آمريكاييها بر كشور ما ميآوردند، ميتوانستند در مدت كوتاهي فروش نفت كشورمان را به صفر برسانند.» رئيس دستگاه ديپلماسي ادامه داد: «مذاكرات منتج به برجام زماني آغاز شد كه براساس همين قانون كنگره، رئيس جمهوري آمريكا ديگر حتي اجازه نمييافت كه مقررات را تعليق كند.» ظريف خاطر نشان كرد: «در آن زمان اگر لايحهاي كه در مجلس نمايندگان اين كشور با رأي بسيار بالا تصويب شد به سنا هم رفته بود و به امضاي اوباما ميرسيد، تقريباً در هيچ زماني هيچ يك از تحريمهاي اين كشور نميتوانست تعليق شود زيرا تعليقش نيازمند رأي دو سوم اعضاي كنگره بود.»
رئيس دستگاه ديپلماسي گفت: «اگر برجام را از اين دو زاويه نگاه كنيم، دستاورد بسيار مهمي براي جمهوري اسلامي ايران است كه عزت مردم را حفظ كرد، حقوقشان را به رسميت شناخت، قطعنامههاي شوراي امنيت را كنار زد و مانع از تصويب تحريمهاي جديد هستهاي عليه كشورمان شد.» ظريف افزود: «برجام همچنين تحريمهاي پيشين مرتبط با برنامه هستهاي را كاملاً كنار زد و مانع از پيشروي تحريمهاي مرتبط با مقررات داخلي آمريكا نيز شد.» وزير امور خارجه با طرح اين پرسش كه اصلاً معني توافق چيست، عنوان كرد: «معني توافق اين است كه دو طرف راضي باشند، مگر اينكه بتوان نامش را قرارداد تسليم گذاشت و گرنه توافقي وجود ندارد كه هر يك از دوطرف بتوانند بگويند صددرصد به نفعشان است. چنين چيزي در جهان خارج وجود ندارد.»
ظريف گفت: « به همين علت است كه امروز در سالروز تصويب برجام مقالاتي در آمريكا نوشته ميشود مبني بر اينكه اين كشور چه امكاناتي مانند اجماع بينالمللي عليه ايران و ممنوعيت برنامه موشكي اين كشور را از دست داده است.» وي با اشاره به مطالب مطرح در يكي از جلسات استماع كنگره درخصوص برنامه موشكي كشورمان اظهار داشت: «در آن جلسه نمايندگان، دولت اين كشور را زير سؤال بردند كه چرا قطعنامه1929 با آن محكمي را، درباره برنامه موشكي ايران از دست داد و آن را به بندي تبديل كرد كه اولا اجباري نيست و ثانياً ايران را معاف كرده است.» رئيس دستگاه ديپلماسي اضافه كرد: « نمايندگان در اين جلسه اعلام كردند ايرانيها توانستهاند از طريق مذاكره كلمهاي را به اين معني وارد كنند كه اگر برنامه موشكي براي سلاح هستهاي طراحي نشده باشد، در حوزه اين قطعنامه قرار نميگيرد. يعني حوزهاي كه تبليغات فراواني درباره آن عليه ما ميشد.»
حال، «برجام» چه جشن و چه عزاي ملي ناميده شود در ماجراي اختلاف و دعواهاي سياسي چندان تفاوتي ندارد. اصل ماجرا به قول ملّا نصرالدين افسانهاي، بر سر «لحاف ملا» است نه برجام!
ارسال نظر