پسرانی که تابع پدران خود نیستند!
به نظر مي رسد باهنر نسبت به رسايي رويكرد ديگري در تعامل با فرزندانش دارد، چنانكه پسر او با نوه حجتالاسلام والمسلمین محتشمي پور از اعضاي مجمع روحانيون ازدواج كرد و همين پيوند نشان داد اگر پدران در گود سياست با هم داراي اختلاف ديدگاه سياسي هستند فرزندانشان در خارج از اين گود به آينده ديگري ميانديشند.
فرزنداني كه مانند پدران نيستند يا حداقل مانند آنها فكر نكرده و تصميم نميگيرند! فرزنداني كه خسته از نحوه سياستمداري پدران هستند و با آن تفكر و ديدگاه سنخيتي در خود احساس نميكنند، فرزنداني كه در كلام پدر توصيه به راستگويي و مدارا را شنيدند اما در عمل آنها را به ميزاني كه انتظار داشتند، مشاهده نكردند. اين فرزندان همان دختران و پسران سياستمداران اصولگرا هستند كه مسير متفاوتي را برگزيدند و نكته قابل تامل در اين است كه اگر مسير انتخابي فرزندان اصولگرايان با مشي پدران آنها مقايسه شود كمتر اشتراكاتي ميتوان يافت اما اگر فرزندان اصلاحطلبان با پدرانشان مورد ارزيابي قرار گيرند عمدتا در يك مسير حركت كرده و ميكنند. نكته جالبتر اينكه گاهي فرزندان پدران اصولگرا به سمت گرايش اصلاحطلبانه ميروند و آن را به عنوان مسير عرصه سياستورزي خود در آينده انتخاب ميكنند.گردش به چپ پسر رامين
از آن جمله اين پدران و پسران ميتوان به محمدعلي رامين در اردوگاه اصولگرایان تندرو اشاره داشت كه فرزندش يعني ياسين رامين با مهناز افشار ازدواج كرد كه تفاوت هاي ميان انتخاب پسر با عقايد پدر بسيار مشخص بود. ياسين رامين از بيان آنچه از سوي پدرش صورت گرفت و او موافق آن نبوده است، ابايي ندارد. چنانكه درباره عملكرد محمدعلي رامين در معاونت مطبوعاتي دولت احمدينژاد گفته بود:«در جريان اعمال اين سياستها در آن دوران بسياري از روزنامهنگاران از كار بيكار شدند، خانوادههاي آنها متحمل رنج و زحمت شدند و اين مسائل فراموشنشدني است. من ميخواهم بگويم به نوبه خودم از همه آنها عذرخواهي ميكنم.»
باور پسر رسايي، دور از اعتقاد پدر!
اين تفاوت ميان ديدگاههاي پدر و پسر در ديگر اصولگرايان هم وجود دارد كه نمونه آن حميد رسايي و تفاوت ديدگاهش با فرزندش است. او عضو جبهه پايداري است و استفاده از ديدگاههاي آيتا... مصباحيزدي را براي خود لازم ميداند و اين اعتقاد به اندازهاي است كه تصويري از خود و فرزند كوچكترش در كنار آيتا... مصباحيزدي كه مربوط به ديدار اعضاي نشريه ۹ دي با او بود را منتشر كرده و نوشته بود كه«آخرين عكس هم پسر كوچكم (عليرضا) در كنار آيتا... مصباح است كه اميدوارم به دعاي استاد عاقبت به خير شود.» اما ظاهرا رسايي بايد فرزند بزرگتر از عليرضا هم داشته باشد كه چندي پيش درباره او گفته بود:«پسرم هم به نامزدهاي مورد حمايت من راي نداد.» اين جمله را ميتوان تفاوت ديدگاه ميان رسايي و فرزندش ارزيابي كرد اما جالب اينجاست كه اطلاعاتي درباره فرزند او كه به سن راي دادن هم رسيده، منتشر نشده است كه البته همين جمله ادا شده از سوي پدر نشاندهنده ميزان تفاوت هاست. برخي اين سوال را از رسايي دارند كه چرا تمايلي به معرفي اعضاي خانواده و حضور آنها در كنار خودش در مجالس عمومي ندارد چنانكه در بخش معرفي سايت رسايي درباره تعداد فرزندانش مطلبی درج نشده است و شايد تنها اطلاعاتي كه رسايي به خود اجازه انتشار آن را داد تصويري از نحوه گذراندن اوقات فراغتش پس از پايان مجلس نهم بود كه در صفحه شخصي اينستاگرام خود از سبزي كاريهايش نوشت و به طرفدارانش توصيه کرد تا از پشت بامها و بالكنهاي خانههاي خود بهترين استفاده را ببرند و سبزي كاري كنند كه باز هم نشاني از پسري نبود كه راي متفاوت با پدر را به صندوق انداخته بود!
پسر باهنر، داماد خانواده محتشميپور
به نظر مي رسد باهنر نسبت به رسايي رويكرد ديگري در تعامل با فرزندانش دارد، چنانكه پسر او با نوه حجتالاسلام والمسلمین محتشمي پور از اعضاي مجمع روحانيون ازدواج كرد و همين پيوند نشان داد اگر پدران در گود سياست با هم داراي اختلاف ديدگاه سياسي هستند فرزندانشان در خارج از اين گود به آينده ديگري ميانديشند. بنابراين ازدواج پسر باهنر با دختر حجتالاسلام محتشميپور نشانه ديگري از نرفتن پسران به مسير پدران است. درباره برخي از اين وصلت ها، افرادي جز پدراصولگراي داماد و پدراصلاحطلب عروس هم اظهارنظر ميكنند چنان كه در پس از وصلت پسر باهنر با نوه محتشمي پور، برخي سايت ها به نقل از سید مرتضي نبوي اصولگرا نوشتند:«آن گونه كه بنده اطلاع دارم اين دو جوان در دانشگاه با يكديگر آشنا شدهاند و آقاي باهنر در ابتدا اطلاع نداشته است كه عروسش نوه آقاي محتشميپور است.»يعني اگر اين اظهارنظر صحت داشته باشد نشان ميدهد كه برخي قائل به حضور پسران هم طيف خود در مسيري جز پدران شان نيستند و سعي دارند اقدامات آنها را با توجيه كردن بپوشانند.
اصلاحات با اصلاحات
اين روند در ميان پسران اصلاحطلب كمتر از پسران اصولگرا مشاهده شده است و آنها ترجيح دادند از ميان همطيفان و همفكران خود همسري را انتخاب كنند كه لازم نباشد مشي خودشان را به سبب يك وصلت تغيير دهند. از سوي ديگر در بررسي موضوع پدران و فرزندان اصولگرا، اين نتيجه حاصل خواهد شد كه پدران اصولگرا كمتر تمايلي به معرفي فرزندان خود دارند كه عكس رفتار پدران اصلاحطلب است كه از هر فرصتي با مشاركت دادن فرزندانشان در امور سياسي و غيره با هدف رشد آنها استفاده ميكنند و از همين رو است كه پسران پدران اصلاحطلب بيش از پسران پدران اصولگرا در نزد افكار عمومي شناخته شده هستند.
منبع: آرمان
ارسال نظر