چرا تلویزیون به مخاطب اهمیت نمیدهد؟
اما افشار در ماه رمضان با سریال برادر که معلوم نیست کی توانسته بعد از کیمیا ساختنش را آغاز کند، روایتی تکراری و دستمالی شده به مخاطب تلویزیون تحویل داد. در خلاصه سریال برادر آمده است:
صداوسیما سعی دارد در مناسبتهای مختلف؛ اعم از جشنهای مذهبی و ملی و عزاداریها، برنامههایی متناسب با شرایط روز تولید و پخش کند. برنامههایی که اصطلاح مناسبتی را یدک میکشند. ماه مبارک رمضان فرصتی برای دستاندرکاران رسانه ملی ایجاد میکند تا بتوانند با ساخت و پخش برنامههایی مناسب با حال و روز فضای کشور، مخاطب از دسترفتهشان را پس بگیرند. مخاطبی که در باقی ایام سال، رغبتی برای تماشای برنامههای رسانه ملی ندارد.اما نکتهای که مسوولان صداوسیما در تولید برنامههایشان به فراموشی سپردهاند، سلیقه مخاطب و به روز بودن ساختههایشان است. دیگر مخاطب تلویزیون عادت کرده در ماه رمضان، صداوسیما چند سریال با موضوعات تکراری و بعضا شعارزده پخش کند و چند جنگ تلویزیونی با مهمانهای تکراری. روندی که به هیچوجه با هدفگذاری مدیران صدا و سیما برای جذب مخاطب همخوانی ندارد.
سریالهای خستهکننده
ی ویژه ماه رمضان بیشتر ساعات آنتن تلویزون، بعد از افطار را در اختیار دارند. سریالهایی که کلید ساخته شدنش در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 با کارگردانانی مثل رضا عطاران و رامبد جوان زده شد. آن سالها سریالیهایی که ساخته میشد برای مخاطبان تازگی داشت. مخصوصا ساختههای رضا عطاران که ثابت کرده رگ خواب مخاطب را در دست دارد. سریالهایی که با نشان دادن زندگی طبقه خاصی در جامعه، مردم را پای تلویزیونها سرگرم میکرد.اما بعد از رفتن عطاران از تلویزیون به خاطر افزایش روزافزون ممیزیهای بیمورد، نسل جدید سازندگان سریالهای تلویزیونی نتوانستند آنطور که باید و شاید بینندگان تلویزیون را راضی کنند.
برادر، روایت سردرگم جواد افشار
جواد افشار چند سالی است با ساخت سریالهای ریز و درشت، مهمان آنتن تلویزیون است. کارگردانی که سابقه ساختن سریال کیمیا را در کارنامه دارد. سریالی که بعد از پخش شدنش صدای منتقدان را درآورد و بیش از آنچه باید کش پیدا کرد و نشان داد جواد افشار نمیتواند از پس کارگردانی سریالی با این تعداد قسمت بر آید.
اما افشار در ماه رمضان با سریال برادر که معلوم نیست کی توانسته بعد از کیمیا ساختنش را آغاز کند، روایتی تکراری و دستمالی شده به مخاطب تلویزیون تحویل داد. در خلاصه سریال برادر آمده است:
«حاج کاظم پهلوان مردی خیر و از تجار سرشناس برنج ایران است که با تاکید بر حمایت از تولید ملی، فقط در زمینه تجارت برنج ایرانی فعالیت میکند. او به همراه پسرش مسعود و دخترش مریم که یک روزنامهنگار پرجنبوجوش است، ضد واردات قاچاق برنجهای تاریخ گذشته و مسموم به ایران مبارزه میکند. این اقدام باعث دشمنی دلالان و قاچاقچیان این تجارت با وی شده است. دشمنان با اغفال ناصر پسر دیگر او، وارد تجارت سالم حاج کاظم شده و همین امر به وقوع ماجراهایی منجر میشود که...»
شخصیتهای تکراری، روایتی قابل پیشبینی و کارگردانی بد. اینها نشانههای سریالهای افشار است. تنها از خلاصه داستان میشود فهمید آنچه در ماه مبارک رمضان برای مخاطبان پخش میشد، چیزی بیشتر از سریالیهای دیگر او و تلویزیون نداشت. روایتی گلدرشت از نابود شدن آدمهای بد و تقدیس شخصیتهای خوب داستان. شعارزدگی این روزهای تلویزون باعث شده مخاطب تمایلی برای دنبال کردن سریالهایش نداشته باشد.
پادری، شوخیهای بینمک
از دیگر ساختههای تلویزیون در ماه مبارک رمضان، سریال پادری بود. سریالی به کارگردانی محمدحسین لطیفی که ابتدا در آنتن عید نوروز قرار داشت و بنا بر تصمیم مدیران سازمان حذف شد. سریالی که در ماه رمضان از صداوسیما پخش شد و به نوعی ادامه سریال دودکش است. لطیفی چند سالی است که رابطه خوبی با مدیران سازمان پیدا کرده و سریالهای فراوانی برای آنها ساخته است. حتی «ساخت ایران» سریال او در شبکه نمایش خانگی، بعد از چند ما ه از تمام شدنش از رسانه ملی هم پخش شد و نشان داد رانت بیشتر از کیفیت اثر در صداوسیما برش دارد.
لطیفی که سابقه ساخت سریال «صاحبدلان» را در کارنامه دارد و یادآور روزهای خوب صداوسیماست، نتوانست با سریال جدیدش بینندگان را راضی کند. در خلاصه داستان پادری آمده است:«قالیشویی مشتاق تعطیل شده است. فیروز مشتاق در ایام نزدیک به نوروز به خاطر از دست نرفتن اعتبار قالیشویی و حفظ مشتریان سابق، سعی میکند با اجاره یک قالیشویی دیگر، کارش را پی بگیرد. او که با انبوهی از فرشهای نشسته روبهرو است، دردسرهای جدیدی برایش رخ میدهد.»چند سالی است موجی جدید از سریالهای طنز به صدا و سیما هجوم آورده که تمی یکسان دارند. از سعید آقاخانی تا برزو نیکنژاد و محمدحسین لطیفی، ساخت این سریالها را برعهده میگیرند و میخواهند به نوعی از روی دست رضا عطاران کپیبرداری کنند. هدفی که هیچگاه به آن نزدیک هم نخواهند شد. چون عطاران ساختههایش از دغدغه شخصی و تجربهای ملموس نشات میگیرد و کار دیگران، تقلیدی مو به مو است.لطیفی سعی داشته در ساخته جدیدی، گریزی هم به فسادهای مالی بزند. اما شیوه روایت مشکلات جامعه چیست؟ شعارزدگی و حرفهای گلدرشت یا پیچیدنش لای روایتی جذاب؟ مطمئنا راه دوم صحیحتر است اما کارگردانان و نویسندگان ما عادت دارند سراغ کارهای راحت بروند. وقتی خیالت از پخش ساختهات راحت باشد، نیازی نیست کیفیت آثار را بالا ببری. آفتی که گریبانگیر تلویزیون شده و عدم رقابتی سالم، راه را برای ورود نوآوری و ابتکار بسته است.
ماه عسل، کپی از روی دست خود
احسان علیخانی که نامش با برنامه ماه عسل گرهای کور خورده است، امسال نیز برنامهاش را مانند سالهای گذشته قبل از افطار روی آنتن شبکه سه برد. برنامهای که بارها و بارها انتقادهایی در مورد درونمایه غمبارش گفته شده ولی انگار گوش کسی بدهکار این حرفها نیست.
گذشته از بحثهای سالهای گذشته باید پرسید علیخانی در این چند سال چه چیزی به برنامهاش اضافه کرده است. راهی که در هر برنامه طی میشود و بیننده منتظر است تا نزدیکیهای افطار و سرعت گرفتن صحبتهای علیخانی، مهمان برنامه زیر گریه بزند و اشک در چشمان مجری محترم جمع شود. بغضی که هر بار تکرار میشود و بیشتر از اینکه تاثیرگذار باشد، بیننده را پس میزند.
جنگهای اعصابخردکن
از دیگر برنامههای صداوسیما در ماه رمضان، برنامههای مهمانمحور است که با نام جنگ رمضان پخش میشود. در سالیان گذشته فقط یک شبکه برنامهای اینچنین میساخت ولی امسال گسترهاش به شبکههای دیگر هم رسیده است.تا کی قرار است مردم شاهد دعوت عدهای بازیگر تکراری و خواننده بیمخاطب باشند که فقط در برنامههای اینچنینی امکان عرض اندام دارند. چه مزیتی در گفتههای تکراری فلان بازیگر خانم یا بهمان خواننده مرد است؟ مسابقات لوس و بیمایه بین مهمانهای برنامه و بیچاره مخاطب تلویزیون که باید شاهد نمایشی مهوع از خندههای مصنوعی و ژستهای تکراری باشند.
اگر صداوسیما قرار است از فرصت ماه رمضان یا حتی عزاداری محرم برای ساخت و پخش برنامههای متنوع استفاده کند، نیاز به پوستاندازی در چینش برنامهسازان و تعریف ایدههای نو دارد.
منبع: جهان صنعت
ارسال نظر