چالشی به نام ماندن یا نماندن در اتحادیه اروپا
متقابلا آمریکا در اتحادیه اروپا تنها روی انگلستان به عنوان بازو و دست راست خود حساب میکند. به همین جهت آمریکا مخالف جدی خروج انگلستان از اتحادیه اروپاست و نمیخواهد دست راستش در این اتحادیه قطع شود.
روزنامه جهان صنعت در یادداشتی به قلم سیدعلی خرم استاد دانشگاه نوشت:این روزها انگلستان در تبوتاب ماندن یا خارج شدن از اتحادیه اروپا قرار گرفته تا اینکه امروز در یک همهپرسی تکلیف آن روشن شود. این تبوتاب آنقدر بالا گرفت که یکی از تندروهای طرفدار نماندن در اتحادیه اروپا دست به جنایتی زد که جان یک نماینده مجلس طرفدار ماندن در اتحادیه اروپا یعنی خانم جو کاکس از منطقه اسکاتلند را گرفت. این موضوع از دو زاویه قابل مشاهده است؛ زاویه اول از دید متخصصان و اقتصاددانان و استراتژیستها که منافع و امنیت ملی بریتانیا را مینگرند و زاویه دوم از دید آنها که با سطح درک متوسط به پایین و فقط منافع شخصی خود را مدنظر دارند. بریتانیا نیز سه شخصیت متفاوت دارد؛ اول بهعنوان انگلستان و یک کشور در اروپا، دوم به عنوان عضو موثر اتحادیه اروپا و سوم همپیمان آمریکا. انگلستان اگرچه وارث بریتانیای کبیر است که در قرون 18 و 19 هیچگاه آفتاب از سرزمینهای این امپراتوری غروب نمیکرد اما امروز بدون حضور در اتحادیه اروپا به عنوان یک کشور مدرن اروپایی و بعد از آلمان و فرانسه دیده میشود. شخصیت دومی که این کشور کسب کرده، در سایه بودن در اتحادیه اروپا و کسب مواهب فراوانی از طریق تولید بیشتر کالا و صدور به اتحادیه اروپا و پذیرش متخصصان متوسط به پایین حداکثر در رده پزشک و مهندس از سایر کشورهای اروپایی و صدور متخصصان درجه اول خود به کشورهای این اتحادیه با حقوق گزاف است. انگلستان اکنون بیشترین صادرات خود را به اتحادیه اروپا دارد که از نظر کوتاهی فاصله و حذف تعرفه گمرکی بهترین فرصت برای تولیدکنندگان انگلیسی بهشمار میآید. در صورتی که انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شود، این صادرات بهشدت کاهش خواهد یافت و تولید ناخالص ملی این کشور حداقل شش درصد پایین میآید در حالی که اگر بریتانیا بخواهد همین بازار را در دیگر نقاط جهان فراهم کند، باید با تعرفه گمرکی روبهرو شود که به گرانتر شدن کالاها و کاهش صادرات میانجامد. وجه دیگر اهمیت ماندن انگلستان در اتحادیه اروپا از نظر سیاسی است. این کشور در چارچوب اتحادیه اروپاست که در جهان تاثیرگذار است و به این کشور قدرت میدهد. بهطور مثال ورود انگلستان به پرونده هستهای ایران بهخاطر عضویت در اتحادیه اروپا بود نه بهعنوان کشور انگلستان. بنابراین قابل لمس است که اگر انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شود، دیگر دسترسی به پرونده هستهای ایران یا نمونههای آن نخواهد داشت. از نگاه مردم عادی این کشور، این وجوه مهم ناپیداست و فقط حضور کارگران و مهندسان سایر کشورهای اروپایی در انگلستان یا تقسیم اسکان پناهجویان بین کشورهای اتحادیه اروپا را میبینند که در نگاه منافع شخصی به ضرر میآید و تصور دارند اینگونه افراد بر آنها تحمیل شده و نباید مالیات دادهشده توسط مردم بریتانیا صرف اسکان یا شغل خارجیها شود. شخصیت سوم انگلستان بهخاطر همپیمانی با آمریکاست. انگلستان بعد از سال 1971 بهعنوان یک استراتژی پذیرفت که همپیمان بیچون و چرای آمریکا در صحنه بینالمللی باشد تا حذف نشود و جایگاه خود را بهعنوان یک کشور اروپایی درجه اول حفظ کند. شراکت بریتانیا با آمریکا در دو جنگ علیه صدام شاهد این گفتار است. خانم تاچر و تونی بلر، دو نخستوزیر اسبق بریتانیا در اینباره تلاش فراوان کردند و توانستند بندهای انگلستان را به آمریکا سفت و محکم کنند. از جمله توافقات این همپیمانی، تحمیل لندن به اروپا بهعنوان بزرگترین بازار مالی اروپا بود که نعمتهای فراوانی برای انگلستان به بار آورد و لندن همواره در اتصال با بازار مالی نیویورک قرار گرفت و واسط با بقیه بازارهای مالی اروپا و جهان شد.
متقابلا آمریکا در اتحادیه اروپا تنها روی انگلستان به عنوان بازو و دست راست خود حساب میکند. به همین جهت آمریکا مخالف جدی خروج انگلستان از اتحادیه اروپاست و نمیخواهد دست راستش در این اتحادیه قطع شود. همچنان که دیدیم، اوباما با سفر خود به بریتانیا و سخنرانی در مجلس نمایندگان این کشور بهطور جدی خواستار ماندن انگلستان در اتحادیه اروپا شد. تا قبل از سوءقصد به جان خانم کاکس، طرفداران ماندن و نماندن انگلستان در اتحادیه اروپا حدودا نزدیک بههم بودند اما بعد از کشته شدن او، این صفبندی به 55 و 45 درصد به نفع ماندن تغییر یافت. در حقیقت اگر اشتباه دیوید کامرون نبود که در ابتدای کارزار انتخاباتی خود، قول برگزاری همهپرسی برای ماندن یا نماندن در اتحادیه اروپا را داده بود، این موضوع در دستور کار همهپرسی قرار نمیگرفت و رهبران این کشور با جمعبندی اینکه چقدر ماندن در اتحادیه اروپا را برای انگلستان مطابق با منافع و امنیت ملی این کشور است، قطعا به راه خود ادامه میدادند.
ارسال نظر