شهداد روحانی: شاید آن 80 نفر برگردند
در مدت ١٣-١٢سال اخیر، من تجربه کارهای زیادی را با ارکستر سمفونیک تهران داشتم و به اتفاق کنسرتهای زیادی را برگزار کردیم که خوشبختانه مردم هم در این مدت از آن اجراها استقبال خوبی کردند.
ارکستر سمفونیک تهران بعد از استقبال خوب مردم از اجرای ٥خردادماه، یک شب دیگر یعنی هفدهم همین ماه دوباره روی صحنه تالار وحدت میرود تا این بار هم بعد از رفتن علی رهبری از این ارکستر، با چوب رهبری شهداد، موسیقی ارکسترال ایران برنامهای را اجرا کند. البته روحانی بهعنوان رهبر میهمان در این اجرا حضور دارد و خودش محقق شدن خواستههایش را شرایطی که در آن میتوان به ادامه همکاری با ارکستر سمفونیک تهران البته اینبار بهعنوان رهبر دایم فکر کرد، معرفی میکند. شاید روحانی با آن آرامش و وقاری که همیشه در کارش داشته است، این بار ارکستر سمفونیک را از هجمه تندبادها و فشارها برهاند و مقدمات بازگشت بیش از ٨٠ نوازنده سابق را به این ارکستر فراهم کند. با روحانی درباره کنسرتی که اخیرا با ارکستر سمفونیک به روی صحنه برد، گفتوگو کردهایم: 
- چه شد که باوجود مشکلات پیشآمده بر سر راه ارکستر سمفونیک تهران، رهبری این ارکستر را برای اجرای چهارشنبه گذشته بهعنوان رهبر میهمان پذیرفتید؟
در مدت ١٣-١٢سال اخیر، من تجربه کارهای زیادی را با ارکستر سمفونیک تهران داشتم و به اتفاق کنسرتهای زیادی را برگزار کردیم که خوشبختانه مردم هم در این مدت از آن اجراها استقبال خوبی کردند. البته برای مدتی در این همکاری وقفهای رخ داد که همین وقفه باعث شد با این ارکستر سمفونیک تهران فعالیت مشترکی را انجام ندهم. من اخیرا برای برگزاری ادامه تور رسیتال پیانوام به ایران مسافرت کردم تا با آماده کردن امور بتوانم مقدمات اجرای برنامه در همین چارچوب را در تهران و شهرستانهای مختلف مهیا کنم.
- منظورتان این است که علت مسافرتتان به ایران اصلا ارتباطی به رهبری ارکستر سمفونیک نداشت و برنامه شما از پیش برای اجرای ادامه تور رسیتال پیانو هماهنگ شده بود؟
بله، قبل از اجرای ارکستر سمفونیک تهران در چهارشنبه گذشته که البته من رهبری میهمان آن اجرا را برعهده داشتم، در رشت و کرمانشاه اجرای رسیتال پیانو را انجام دادیم و باید در تهران و اصفهان نیز اجرای دیگری در چارچوب همین تور داشته باشیم. همانگونه که در پاسخ سؤال اول گفتم، سفر من به ایران مثل سفرهای اخیرم با هدف آمادهسازی مراحل اجرای برنامههایم در شهرهای مختلف ایران بود. تا پیشازاین، ارکستر سمفونیک به انجام برنامههای خودش مشغول بود و من در مورد کارهای این ارکستر اطلاع دقیقی نداشتم؛ بنابراین هیچ برنامهای برای همراهی با ارکستر سمفونیک تهران از قبل ریخته نشده بود.
ظاهرا بهتازگی این ارکستر در بخش مدیریتش دستخوش تغییراتی بود و قرار است به روش دیگری اداره شود. با این توضیح من در اجرای گذشته ارکستر بهعنوان رهبر میهمان حضور داشتم. با شرایط کنونی ارکستر سمفونیک تهران از من برای حضور در آن بهعنوان رهبر میهمان دعوت شد و من هم این دعوت را پذیرفتم. البته سفر ارکستر سمفونیک به کشور چین هم برنامه ما را برای اجرا بیش از پیش فشرده کرد.
- امروز گمانهزنیها درباره رهبر آینده ارکستر سمفونیک تهران به بالاترین حد مدت اخیر رسیده است. با این توضیح اگر پیشنهاد رهبری دایم را از سوی مسئولان دریافت کنید، آیا آن را میپذیرید؟
فعلا تمام تلاش خودم را برای تمرکز روی تمریناتی که احتمالا برای اجرای بعدی بهعنوان رهبر میهمان با ارکستر سمفونیک خواهم داشت، به کار بستهام و فکر میکنم باید همه چیز را به زمان بسپاریم و ببینیم چه وضعیتی برای ارکستر در روزهای اخیر پیش خواهد آمد. این را هم بگویم که اگر درخواست رهبری دایم را به من بدهند، خواستهها و شرایطی دارم که برای فکر کردن به ادامه همکاری قطعا باید محقق شود. من برای اجرای گذشته ارکستر هم برنامهها و خواستههایی داشتم البته الان ترجیح میدهم تمرکزم را به اجرای ارکستر در ١٧خرداد معطوف کنم، چون زمان ما بسیار محدود است و برای آن اجرا هم وقت و فرصت چندانی نداریم. قبل از این هم درباره وضع ارکستر اطلاعات چندانی نداشتم، چون بیش از یکسال است که اجرای برنامههای ارکستر را نشنیدهام.
- شما به خواستههایتان برای پذیرش رهبری ارکستر سمفونیک تهران اشاره کردید. آیا میتوانید درباره محتوای این درخواستها صحبت کنید؟
بله. در ابتدا باید بگویم که رپرتوار اجرایی که پشت سر گذاشتیم بیشتر به دوره موسیقی کلاسیک و رومانتیک برمیگشت. قطعاتی که در دوران رمانتیک نوشته شده است، برای اجرا باید از تعداد خاصی از نوازنده بهره گیرد تا کار خوب از آب دربیاید. از طرف دیگر، از آنها خواستم دوستان نوازندهای که با تواناییهایشان آشنایی دارم و تجربه همکاری با آنان را داشتهام به ارکستر دعوت کنم. البته به تمامی نوازندگان ارکستر احترام میگذارم اما باید قبول کرد که من در این مدت کم، فرصت آشنایی با تمامی دوستان را نداشتم. همانطور که میدانید، اجرای باکیفیت و بیعیب و نقص قطعات در یک ارکستر با توجه به مدتزمان کمی که ما در اختیار داشتیم، با در نظر گرفتن این توضیح که ارکستر قبل از آن اجرا در سفر بود و نوازندهها خسته بودند، کار سختی بود. برنامهها از قبل مشخص شده بود و مردم هم تمامی بلیتها را خریداری کرده بودند، بنابراین دیگر زمانی برای تغییر در برنامه وجود نداشت. با این توضیحات من بهعنوان رهبر باید تمام تلاشم را میکردم تا ارکستر سمفونیک تهران با این تعداد جلسه تمرینی و البته با خستگی که نوازندگانش از سفر همراهشان بود، بهترین برنامه را اجرا کند. حتی اجرای تور رسیتال پیانو من در شهر شیراز هم به خاطر رهبری ارکستر سمفونیک لغو شد و از این بابت متأسفم. امیدوارم بتوانم بهزودی در شیراز هم برنامهای را به روی صحنه ببرم.
- شما اجرای قطعهای از استاد حسین دهلوی را هم در رپرتوار اجرایی ارکستر سمفونیک قرار دادید که اتفاقا با استقبال خوبی روبهرو شد. درباره این انتخاب هم توضیح دهید...
وقتی در هنرستان موسیقی ملی درس میخواندم، آقای دهلوی ریاست هنرستان موسیقی را عهدهدار بودند و در دورهای رهبر ارکستر صبا بودند و من در آن ارکستر ویولن میزدم. متاسفانه آقای دهلوی درحال حاضر به لحاظ جسمانی وضع مناسبی ندارند و من سعی میکنم هرروز برای سلامتیشان دعا کنم. البته اصولا در هر برنامهای که اجرا میکنم، حداقل استفاده از یک قطعه از آهنگسازان ایرانی و بهرهگیری از یک سولیست ایرانی را در دستور کار قرار میدهم.
- با وجود امکان همکاری شما با بهترین نوازندههای خارجی بهعنوان سولیست ارکستر، چرا به همکاری با نوازندههای داخلی اصرار دارید؟
باید توجه داشته باشید که نوازندگان خارجی معمولا یک برنامه را اجرا و بعدا آن کشور را ترک میکنند، البته بنابر هزینههای حضور زیاد این افراد، امکان حضورشان بیش از یک اجرا هم در ایران فراهم نیست. با این توضیح ازنظر من، این روند نمیتواند سطح موسیقی ارکسترال ما را دچار تغییر مهمی کند. سولیستهای خارجی هزینه سفر، دستمزد، هتل و... دارند. حالا تصور کنید ما تمامی امکانات و هزینههایی را که میخواهیم برای حضور یک نوازنده شناختهشده در سطح جهان در یکی از اجراهای ارکستر سمفونیک انجام دهیم، روی چند جوان مستعد و توانمند داخلی سرمایهگذاری کنیم. با این کار هم به آن نوازندهها ارزش قایل شدهایم و آنها خواهند فهمید که تلاششان دیده میشود و هم برای آینده موسیقی ایران کاری کردهایم. به همین دلیل، من در تمام برنامههایم از چند سولیست ایرانی استفاده میکنم.
- به نظر شما بهعنوان کسی که تجربه اجراهای زیادی را با ارکستر سمفونیک تهران دارد، چرا این ارکستر در مدت اخیر تا این اندازه دچار مسائل حاشیهای شده است؟
متأسفانه درسال گذشته بیش از ٨٠ نفر از موزیسینهای توانمند ارکستر سمفونیک از بدنه این ارکستر جدا شدهاند. هرچند برخلاف سالهایی که ما در ارکستر با مشکلات شدید مالی روبهرو بودیم، بودجه هم در اختیار ارکستر بوده و تا آنجا که ممکن بوده دیگر امکانات را هم برای ارکستر فراهم کرده بودند اما متاسفانه نتیجه و خروجی بسیار ضعیف و ناراحتکننده بوده است. به همین دلیل به مدتزمانی برای بازگشت ارکستر به روال طبیعی احتیاج است. در دورانی که من در ارکستر فعالیت میکردم همهچیز آرام و خوب بود. البته مسأله مالی همیشه بهعنوان مانعی بر سر راه ارکستر وجود داشت. آن زمان که در ارکستر حضور بیشتری داشتم، معمولا برنامههایی که قرار بود رهبری کنم، از سوی مخاطبان با استقبال زیادی مواجه میشد و همین موضوع باعث میشد به وضع اقتصادی ارکستر هم کمک شود.
- با توجه به تجربه طولانیمدت شما درزمینه موسیقی ارکسترال در سطح دنیا فکر میکنید ارکسترهای ایرانی برای اجرای برنامههای جدید به چه مدتی برای تمرین احتیاج داشته باشند؟
اگر قرار باشد به شکل واقعبینانه به این سؤال پاسخ دهیم، از دید من ماهیانه یک رپرتوار جدید اما با شیوه اجرایی در روزهای مختلف برای ارکسترهای ایرانی میتواند مناسب باشد. باید واقعبینانه به برگزاری کنسرتها نگاه کرد. ناگفته نماند که در اروپا ارکسترها هر هفته برنامه دارند و برای هر برنامه رپرتوار جدیدی را اجرا میکنند. من در آنکارا هم دو هفته تجربه رهبری میهمان را داشتم. در هفته اول در اجرای آنکارا تمام برنامه مربوط به موسیقی کلاسیک بود و قطعات در هفته دوم مربوط به موسیقی فیلم میشد. یعنی توانایی ارکستر بهحدی بود که میتوانست با چهار تمرین یک برنامه جدید را روی صحنه ببرد.
منبع: شهروند
ارسال نظر